دین و مذهب 12 . تعزیه بخش یازدهم
تعزیه خوانان روستای بنار آب شیرین
از زمانی که در بنار تعزیه خوانی برگزار شده تا امروز ، تقریبا بیشتر افراد با سواد روستا اعم از سواد دار مکتبخانه ای تا با سواد مدرسه ای ، حداقل یک بار تعزیه خوانده اند . آماری که از این افراد ارائه می کنم شاید دقیق نباشد ولیبه واقعیت نزدیک است . با ذکر این نکته که معمولا در بنار، افرادی که حداقل بیش از یک دهه تعزیه خوانده اند ، در بین مردم به تعزیه خوان معروف هستند :
محمد رضا آذر نیوار ، ابراهیم آزاد ، مشهدی ابراهیم ابراهیمی ، اسماعیل ابراهیمی ، امان الله ابراهیمی ، امرالله ابراهیمی ، جعفر ابراهیمی ، صادق ابراهیمی ، فتح الله ابراهیمی ، محمد ابراهیمی ، نصرالله ابراهیمی ، اسماعیل باقری ، حاج غلامرضا باقری ، نوشاد باقری ، حاج باقر بوستانی ، حسین بی باک ، حسین پرتابیان ، علی پرتابیان ، شهریار جعفری ، کاظم جعفری ، قاسم جوکار ، آخوند غلامعلی حسامی ، احمد حقیقت ، حاجی حقیقت ، اصغر خدادادی ، حاج غلامرضا خدادادی ، امید رستمی ، حجت الله رضایی ، حسین رضایی ، رضا رضایی فرزند احمد ، رمضان رضایی ، عباس رضایی ، عبدالحسین رضایی ، محمد رضایی ، ابراهیم زمانی فرزند حسنعلی ، حاج ابراهیم زمانی فرزند مراد ، حبیب زمانی ، محمد رضا زمانی ، مراد زمانی ، مهدی زمانی ، احمد سلیمی ، جعفر سلیمی ، جلیل سلیمی ، جواد سلیمی ، حمزه سلیمی ، خلیل سلیمی ، عارف سلیمی ، محمد سلیمی ، مراد سلیمی ، میعاد سلیمی ، حاج ابراهیم شجاعی ، اصغر شجاعی ، حاج الله کرم شجاعی ، جعفر شجاعی ، مشهدی حسن شجاعی ، داریوش شجاعی ، غلامرضا شجاعی ، علی شجاعی فرزند محمد حسین ، علیرضا شجاعی ، حاج ناصر شجاعی ، محمد حسین شجاعی ، اسماعیل صداقت ، مختار صداقت ، خورشید عباسی ، علی عسکری ، عین الله عسکری ، محمد حسن عسکری ، حسین عوضی بناری ، غلامرضا عوضی بناری ، قنبر عوضی بناری ، محمد غلامی ، محمد جعفر غلامی ، نیما غلامی ، عبدالله کهنسال ، عبدالکریم کهنسال ، علیمراد کهنسال ، عوض کهنسال ، محمد کهنسال ، کربلایی احمد نعمتی ، مهرداد نعمتی ، علی کرم نوشیروانی، محسن نوشیروانی .
تعزیه خوانان بنار تا کنون به صورت جمعی یا فردی برای روستاهای دیگر نیز تعزیه خوانده اند و این امر در بین روستا ها طبیعی است خاصه قریب بیش از چهل سال پیش که بین سید اسماعیل فاطمی و محمد جعفر گل افشان مشکلی پیش آمد ، سید از تعزیه خوانان بنار دعوت کرد تا برایش تعزیه بخوانند . عکس این کار نیز معمول بود که تعزیه خوانان جاهای دیگر به بنار امده و در بنار تعزیه بخوانند . تعدادی از تعزیه خوانانی که از روستایی دیگر به بنار آمده و تعزیه خوانده اند عبارتند از :
عبدالعلی مهرابی از صفی آباد / ظهراب عباسی از صفی آباد / محمد کریم حاج اسماعیل - بنار سلیمانی / علی بهبهانی – بنارآزادگان/ غلامحسین صالحی – کلل / زارع- روحانی از علامرودشت /حاج خداکرم باقری – صفی آباد /عباسقلی فتحی- هفت جوش / بهروز فتحی – زیارت / قاسم گل افشان – زیارت / قاسم رضایی – زیارت /حسن انصاری – برازجان / علی امینی – زیارت / غلامحسین تباشیر- برازجان / محمد امین احمدی- بنارآزادگان / شیخ حسن خزاعی – زیارت / حاج منصور خزاعی – زیارت / سید اسماعیل فاطمی – زیارت / حاج باقر پاریا / عیسی عباسی / علی ضرغامیان – زیارت / علی نظری- صفی آباد / غلامرضا نظری – صفی آباد / علیکرم بوستانی – صفی اباد / ابراهیم خدارتی – صفی آباد / ابراهیم حسین آبادی – برازجان / محمد مهرابی – صفی آباد/ حسین مهرابی – صفی آباد
تقریبا یک دهه می شود که در روز شهادت حضرت عباس (ع) ، از دختران خردسال به جای سکینه استفاده می شود . آنان تنها بخش بسیار کوچکی از تعزیه مخصوصا هنگامی که سکینه مشک به ابوالفضل می دهد را می خوانند تعدادی از دختران خردسال که در تعزیه ی بنار نقش داشته و سکینه را خوانده اند :
مریم سلیمی / مرضیه سلیمی / لیلا زمانی / صفورا زمانی / فاطمه نعمتی / زهرا قمیسی / فاطمه ابراهیمی
لطفا افرادی که از قلم افتاده اند را نام تذکر بدهید تا به این جمع افزوده گردند.
دین و مذهب 11 . تعزیه بخش دهم
طنز در تعزیه
تعزیه به طور کلی برگزاری شبیه خوانی و بیان نحوه ی شهادت امام حسین (ع) و یاران بزرگوار آن حضرت است و هدف از آن برپایی عزاداری برای آن امام است اما تعزیه در طول قریب 10 روز پیاپی و طی سالیان متمادی اجرا می شود و فراز و فرودهایی نیز دارد و گاه کارهایی در آن انجام می گیرد که بیشتر آن کارها باعث تمسخر کفار شود . در روزشهادت طفلان مسلم (ع) ، حارث وقتی برای پیداکردن طفلان به جستجو می پردازد ، اسبش از بین می رود و به ناچار ، زین اسب را به دوش کشیده و لنگ لنگان خود را به خانه می رساند و باعث خندیدن مردم می شود و هنگامی که می خواهد غذابخورد ، لقمه های غذا را در حین خوردن ، در اطراف خود می پراکند و در نهایت ظرف غذا را نیز پرتاب می کند تا از بی ادبی او ، دیگران بخندند . در تعزیه ی شهادت قاسم بن حسن (ع) نیز هنگامی که فرزندان ازرق شامی ، یکی یکی به جنگ قاسم می آیند ، به گونه ای خود را معرفی می کنند که باعث تحقیر و تمسخر آنان می شود . در مجلس عباس(ع) نیز وقتی شمر برای عباس (ع) امان نامه می آورد و پشت خیمه ها با او به گفتگو می پردازد ، عباس پنجه در پنجه ی او می افکند و فشار می دهد و شمر کمر خم می کند و باعث شادی تماشاگران می شود .
گاه صحنه هایی دیگر پیش می آید که باعث خندیدن حضار می شود . این صحنه ها اگرچه نا خواسته و خارج از برنامه است ولی تا سال های سال نقل محافل شده و مردم را به خندیدن وا می دارد . شرط لذت بخش بودن این صحنه ها این است که برای اشقیا پیش بیاید برای نمونه نزدیک به دو دهه پیش ، هنگامی که شمر می خواست با سپاهیانش به سوی کربلا بیاید ، اسب به زمین غلتید و شمر را به خاک کوبید و یا در اجراهای سال های دور ، وقتی قاصد شمر ، نزد ابن سعد می آید تا ورود شمر را اعلام کند ، قاصد بر اثر جو حاکم ناشی از فراوانی جمعیت نمی تواند چیزی بخواند و سکوت می کند . در همان حین ، اسب او میدان مقابل ابن سعد را آلوده می کند . ابن سعد فورا می گوید حالا فهمیدم چه می خواهی بگویی .
گاهی نیز پیش آمده که یکی از افراد آگاهانه چیزی به نسخه اش افزوده یا به آن افزوده اند تا باعث تنوعی در مجلس شود .نقل است که در بنار گروهی از کولیان چادر زده بودند . نام یکی از آنان « جیران » بود . کربلایی غلامعلی حسامی که روز تاسوعا نقش شمر را بازی می کرد ، ضمن بر شمردن لشکر خود برای ابن سعد ، می گوید : « الا خطه ی تهران . الا سرحد گیلان . الا بچه یَلِ جیران » و باعث خندیدن مردم می شود . نیز نقل است که در زیارت ، شخصی هر روز به برازجان رفته و برای ناهار تعزیه خوانان « لورک » می خریده است . روزی اصرار می کند که نسخه ای به دست من هم بدهید تا بخوانم . ظریفی، بیت شعری سروده و به او می دهد. در بخشی از مجلس ، به او خبر می دهند که نوبت اوست و او نیز می خواند :
علی اکبر چرا عیشت ندیدم
برازگون رفتم و لورک خریدم
از این گونه موارد در هنگام اجرای تعزیه های مختلف و طول سالیان متمادی ، عادی و یا شاید بتوان گفت گاه لازم است .
دین و مذهب 10 . تعزیه بخش نهم
ابزار تعزیه ج
کفن = کفن از ابزاری است که هیچ گاه از تعزیه و شهادت جدا نمی شود و هنگامی که خاندان بنی هاشمی به میدان می روند ، قبل از آن با ترتیب خاصی کفن می پوشند یا پوشانده می شوند . در روز تاسوعا امام حسین و عباس (ع) با هم کفن می پوشند و با هم به میدان می روند . روز عاشورا نیز کفن برای امام حسین ( ع ) خاص و بلند است که با ترتیب خاصی آن را می پوشد .
کلاه = نوع فلزی آن در تعزیه استفاده می شود و نصرانی و عابس در هنگام اجرای نقش از آن استفاده می کنند .
کمان = از این ابزار علاوه بر مجلس مسلم که صیاد مقابل مسلم می آید ، در مجلس عاشورا نیز استفاده می شود . در روز عاشورا هنگامی که امام علی اصغر را به میدان می آورد ، کمان در دست حرمله است . همچنین در این روز ، عابس نیز می تواند آن را حمل کند .
کمربند = از وسایلی است که همه اعم از اولیا یا اشقیا می پوشند .
کیف = برای نصرانی درروز عاشورا و اعرابی در همان روز استفاده می شود .
گلاب و گلاب پاش = در مجالس طفلان زینب ، اکبر و قاسم به کار می رود . قبل از این که این افراد به میدان بروند ، طی مجلسی برایشان سرور می گویند و گلاب بررویشان می پاشند تا به این وسیله حسرت عروسی را برایشان بیان کنند .
گهواره = منظور از گهواره ، گهواره ی علی اصغر است که آن را از روز مجلس حر (بار اندازون – ورود اهلبیت به کربلا ) یعنی از روز پنجم محرم با خود به میدان تعزیه می آورند . در مجالس علی اکبر و قاسم ، سخن از علی اصغر به میان می آید اما مقطعی و گذراست اما در روز عاشورا ، گهواره نقش بسیار مهمی در تعزیه دارد چون بخشی از برنامه ی تعزیه ، بردن علی اصغر به میدان جنگ برای آب است . پس از تیر خوردن علی اصغر ، او را به خیمه برگردانده ودرگهواره لالایی می کنند .
لباس = لباس اعم از قبا ، شال ، پیراهن ، شلوار، عگال ، کفش ، بند عگال ، بند حمایل و ... در رنگ های متنوع وجود دارد که هر تعزیه خوان بر اساس نقشی که به عهده دارد ، لباس مورد نیاز را می پوشد . حسین دهقانی در فصل نامه ی بوشهر نامه شماره ی 13 می نویسد : «... شمر و ابن سعد و درپاره ای اوقات عباس خوان از عینک های مدرن ، ساعت مچی ، دستکش های رنگی یا شمشیر افسران نیروی دریایی ، حاشیه دوزی های طلایی که یاد آور لباس افسران انگلیسی در دوران استعمار در بوشهر است و چکمه های سواره نظام استفاده می کردند و می کنند ... »
مشک = از مشک آب در دو مورد استفاده می شود . یکی در مجلس حربن یزید ریاحی هنگامی که به دستور امام حسین ، عباس (ع) به لشکریان حر را آب می دهد . دیگر روز تعزیه ی حضرت عباس است که مشک را به دوش کشیده و برای آوردن آب ، به علقمه می رود .
موکت = موکت ها را برای نشستن اولیا بر روی زمین می گسترانند . فرش مخصوص اولیاست و اشقیا از فرش بی بهره اند .
میکروفن – بلندگو = قبلا این ابزار در تعزیه ی بنار نبود ولی بعد از اتقلاب که برق آمد ، کم کم میکروفن هم آمد . حدود دو دهه پیش از میکروفنی که به سیم وصل بود استفاده می شد و یک نفر موظف بود میکروفن را بین ملایان تعزیه خوان بچرخاند تا به ترتیب در آن بخوانند . اواخر دهه ی 80 بود که میکروفن بی سیم در بنار رایج شده است .
نامه = استفاده از نامه از مجلس مسلم بن عقیل آغاز می شود . قاصدی از کوفه نزد امام می آید و نامه های سران کوفه را به امام می دهد . مورد بعد در تعزیه ی شهادت حر است که امام نامه ها را به آنان نشان می دهد و می گوید شما برای من نامه فرستادید و... مرحله ی بعد روز عاشوراست که دو نوع نامه مطرح است . یکی نامه هایی از کفار که امام در مقابل سپاه ابن سعد از آنان نام می برد و دیگر نامه هایی که فاطمه دختر امام حسین از مدینه برای او می فرستد و اعرابی آن را روز عاشورا به امام می رساند .
نسخه = اصلی ترین ابزاری است که اگر نباشد ، تعزیه ای مثل تعزیه ی بنار که بر اساس روخوانی نسخه ها انجام می گیرد ، تعطیل می شود . طبق گفته ی حاج حسین عوضی بناری ، تعزیه خوانان بنار ، در ابتدا نسخ تعزیه را از روستای چهاربرج می آوردند و می خواندند و پس از آن از زیارت آوردند که دربخش های قبلی ، ترتیب آن بیان شد .
نعش = نعش در بنار به دو صورت کاربرد دارد یکی بسیار ساده و مختصر است و در واقع یک پتو یا گلیم را می پیچند و پارچه ی سیاهی دورش پیچانده و در نقش نعش شهیدی به کار می برند . کاربرد این نعش در تعزیه ی طفلان مسلم (نعش مسلم ) ، شهادت قاسم ( نعش علی اکبر ) ، دفن شهدای کربلا ( امام حسین و چند تن از یارانش ) است اما نوعی دیگر از نعش نیز می سازند که با تخت و چوب نخل ساخته می شود و اطراف آن را پارچه های سیاه رنگی می پوشانند اطراف آن آیینه و کبوتر آویزان می کنند و در سه دهه پیش ، افرادی در آن می نشستند و قرآن می خواندند . این نوع نعش در شب عاشورا ساخته می شود . مهدی کهنسال متخصص ساخت چنین نعش هایی بود . صبح عاشورا هم زمان با ورود تعزیه خوانان به میدان تعزیه ، این نعش که تعدادشان به تعداد انگشتان دست نمی رسد را کنار میدان می آورند و پس از شهادت امام حسین ، آن ها را بردوش گرفته و در حال سینه زنی ، دور نقش امام که بر خاک افتاده ، می چرخند . قبل از انقلاب ، نعش را به کوچه های روستا می بردند و مردان و زنان نیز همراه با آن می رفتند و سینه می زدند . گاه در جایی توقف کرده و چند دقیقه به شدت سینه زده و دو باره حرکت می کردند . آنان ضمن چرخیدن در کوچه ها ، نعش را به منزل کسی که در طول محرم سال گذشته تا محرم سال جاری کسی از بستگانشان مرده بود می بردند و سینه می زدند . بعد از انقلاب اندک اندک نعش را به جای کوچه ها ، به قبرستان برده و بالای قبر شهدا و تعزیه خوانان از دنیا رفته می گردانند و سینه می زنند . در قدیم ، حاج محمد خدادادی و امروزه کربلایی ناصر سلیمی ، از افرادی بودند که نوحه خوانی همراه با نعش را گرم نگه می داشتند .
دین و مذهب 9 . تعزیه بخش هشتم
ابزار تعزیه ب
سپر = سپر خاص لشکر یزید است و از طرف اولیا کاربردی ندارد لذا هیچ کدام از لشکر امام حسین در هنگام جنگیدن سپر در دست ندارند .
سرنیزه = این وسیله در تعزیه ی قدیم بنار وجود نداشت و قریب یک دهه است که به تعزیه وارد شده و در اختیار اشقیاست .
سطل = در دو مورد کاربرد دارد یکی در مجلس طفلان مسلم است که نماد آب رودخانه است که کنیز زن حارث به آنجا می آید و در نخلستان ، طفلان را می یابد و دیگر در روز تاسوعا است که سطل در میان چند برگ نخل ، نماد شط فرات است و عباس تا آنجا می آید و دست در سطل آب می زند . قریب ده تا پانزده سالی است که به جای سطل ، چند متر زمین را حفر کرده و در آن پلاستیک می کشند و پر آبش می کنند . این صحنه زیباتر و گیراتر است .
سنج = سنج در تعزیه ی بنار پدیده ی نو ظهوری است . بیشترین کاربرد این ابزار هنگام آمدن شمر به کربلا در تعزیه ی حضرت عباس است . شمر سوار بر اسب می آید و لشکر انبوه پشت سر او با هیاهو و دمام می آیند . بعد از انقلاب ، در پی زیر ساخت کوچه ها و راه بین زیارت تا صفی آباد ، هنگامی که سنگ (این پدیده ی نایاب در خاک بنار) به وفور یافت شد ، برخی از لشکریان شمر ، هرکدام دو سنگ برداشته و در دو دست گرفته و به هم می کوبیدند ونقش سنج نوازان را بازی می کردند اما قریب ده سالی است که سنج عملا وارد تعزیه ی بنار شده و علاوه بر روز نهم محرم ، در سینه زنی های واقع در تعزیه نیز کاربرد دارد .
شاخه های گل = شاخه های گل برای مجلس عاشورا ست . در فصل هایی که گل وجود نداشته باشد ، از شاخه های درخت سدر استفاده می کنند . تعزیه خوانی که شاخه ی گل در دست دارد ، اعرابی است که در روز عاشورا همراه با مقداری لباس ، نامه و گل به کربلا می آید . او قاصد فاطمه دختر امام حسین است که در مدینه مانده و با پدر به کربلا نیامده و برای پدرش نامه فرستاده است .
شاخه های نخل = از شاخه های نخل به جای نخلستان استفاده می شود و در مجلس شهادت طفلان مسلم و شهادت حضرت عباس (ع) کاربرد دارد . تعدادی زیاد از برگ های نخل و یا نخل های کامل را در زمین نصب می کنند تا باغ های اطراف فرات را جلوه بدهند .
شانه = در تعزیه ، وقتی برخی از افراد ، قصد رفتن به میدان جنگ را دارند ، برایشان مجلس شادی ترتیب داده می شود . این افراد عبارت اند از : طفلان زینب ، علی اکبر و قاسم ( به ترتیب ششم ، هفتم و هشتم محرم ) . دراین روز در مقطعی از تعزیه ، آنان بر صندلی می نشینند و اهلبیت بالای سرشان سرور می گویند . در نسخه ها به فضه دستور داده می شود که گلاب و شانه هم بیاورد اما شانه کردن مویشان عملا انجام نمی گیرد .
شمشیر = از ابزاری است که در تمام مجالس تعزیه مورد نیاز است . در قدیم ، شمشیر در دست اولیا بود و وهنگامی که به جنگ می رفتند ، لشکر کفار به در دست داشتن سپر از خود دفاع کرده و با چوب ، به اولیا حمله می بردند ولی امروزه شمشیر در دست تمام جنگجویان است .
صندلی = صندلی کاربرد های متعددی دارد . جای نشستن امام است که یک عدد پتو هم روی آن می اندازند . جای نشستن اشقیاست که بدون پوشش از آن استفاده می شود . هنگام عروسی قاسم یا ...کابرد دارد که به طور موقت می آورند و باز برگردانده می شود . گاه ممکن است یکی از صندلی های زیر پای اشقیا را بیاورند و بعد برگردانند . در تعزیه ی شهادت حضرت علی (ع) در ماه رمضان ، به جای درب ورودی خانه به کار می رود .
طبل = علاوه بر این که هنگام حرکت شمر از کوفه به کربلا از آن بیش از همیشه و مدام استفاده می شود ، در سایر تعزیه ها نیز وجود دارد که یا به دستور تعزیه خوانی که دستور می دهد طبل بنوازید مثلا می گوید ایا طبال غوغا کن و... نواخته می شود یا هنگامی که سکوتی بر مجلس حاکم می گردد ، نواخته می شود . طبل همیشه در اختیار اشقیاست .
علم = علم همیشه یاد آور حضرت عباس (ع) علمدار سپاه امام حسین است . حضرت عباس (ع) اگر چه در تعزیه هایی مثل شهادت علی اکبر اصلا حضور ندارد یا نقشش در برخی تعزیه ها خیلی کم است اما در روز تاسوعا که تعزیه ی شهادت آن حضرت خوانده می شود ، علم نیز نقشی مهم دارد به گونه ای که بدون بودنش ، امکان اجرای تعزیه بسیار کم است .
قرآن = در چند مورد از تعزیه از آن استفاده می شود و بیشترین کاربرد آن روز عاشوراست که امام حسین به میدان می رود و اهلبیت قرآن بر سر می گذارند و دعا می کنند . در چنین موقعی از کتاب یا جزوه ای به جای قرآن استفاده می شود . در چند سال اخیر که تعزیه ی جدیدی به مجموعه ی تعزیه های محرم در بنار افزوده شده (پسر فروش )، کسی در نقش آخوندی در مکتب می نشیند و به کودکان قرآن یاد می دهد .
دین و مذهب 8 . تعزیه بخش هفتم
ابزار تعزیه الف
در بنار ، وسایل و ابزار مورد نیاز تعزیه در منزل بانی تعزیه نگه داری یا تهیه می شود . استاد حسین دهقانی می نویسد :
« ... بسیاری از ابزار و سلاح ها از نمونه های موجود در تاریخ اسلام الگو گرفته اند ، مثل شمشیر ها ، سنان ها ، زوبین ها ، سپر ها ، کلاه خودها ، چکمه ها ، خنجرها ، حمایل ها و پرهای رنگی ... گاهی نیز این ابزار از هندوستان به همراه دمام آورده می شد و تجار با سرمایه های شخصی این لوازم را وارد می کردند . چکمه ها و پاپوش های چرمی از کشورهای حاشیه ی خلیج فارس خریداری می شد . شال های رنگی و دستمال های الوان از کشمیر و بخش جنوبی هند می آمد . » دهقانی . فصل نامه ی فرهنگ نامه ی بوشهر جلد 13
اهم ابزاری که در تعزیه ی بنار از آن استفاده می شود ، عبارت اند از :
آتش = در دهه ی اول محرم و در تمام تعزیه ، آتش فقط یک بار مورد استفاده قرار می گیرد و آن هم در روز عاشورا و زمانی است که زعفر پادشاه جنیان به کمک امام حسین می آید ولی امام کمک او را نمی پذیرد . لشکریان زعفر با گرزهای آتشین آماده ی جنگیده هستند . برای این کار ، تعدادی از کودکان را از قبل آماده نگه می دارند و برای هرکدام چوبی نسبتا بلند تهیه می کنند که مقداری پارچه نیز به سر چوب بسته شده و با نفت آغشته است و هنگامی که زعفر قصد ورود به میدان تعزیه را دارد ، آنان نیز با آتش پشت سر زعفر صف می بندند و می آیند .
اسب = در قدیم اسب و شتر در تعزیه مورد استفاده قرار می گرفت ولی امروزه اسب جزء جدانشدنی تعزیه است . کمبود اسب در این سال های اخیر باعث شده که حداقل یک اسب به صورت نمادین در تعزیه باشد و هردو گروه موافق و مخالف از آن استفاده کنند . در پاره ای از موارد چون اسب ها کاملا رام نیستند ، هنگامی که یکی از یاران امام قصد رفتن به میدان را داشته باشند ، اسب را کنارش می آورند حتی ممکن است پا نیز در رکاب بگذارد اما پیاده به میدان می رود تا از خطرات احتمالی ناشی از اسب بی تجربه دور بماند .
بالش = در طول چند روز تعزیه ی بنار ، امام در چند جا سخن از خواب به میان می آورد از جمله در روز عاشورا به زینب می گوید :
دگر نمی شنوی در حرم صدای مرا
بپیچ مسند و بر دار متکای مرا
به همین دلیل از وجود متکایی در تعزیه برای امام استفاده می شود .
بزغاله = اگر چه در تعزیه هایی مثل تعزیه ی امام رضا (ع) به جای آهو از کهره استفاده می شود ولی در ایام محرم ، هنگامی که مسلم بن عقیل به قصد رفتن به کوفه حرکت می کند ، در راه به صیادی بر می خورد و دیدن صیاد که صیدی دارد را بد یمن می داند و بر می گردد تا دوباره با امام صحبت کند . از بزغاله به جای صید در این تعزیه استفاده می شود .
پتو = کابرد پتو در تعزیه برای پوشاندن صندلی امام حسین است .
پرچم = پرچم از مواردی است که بدون استثنا در همه ی تعزیه ها و همه ی مجالس وجود دارد به گونه ای که نصب پرچم نشانه ی اجرای تعزیه در مکانی است که در آن نصب شده است .
تخت = تخت علاوه بر این که برای ساختن نعش از آن استفاده می شود ، بیش از دو دهه است که مستقیما در تمام روزهای تعزیه جای دارد . قبلا برای اشقیا تنها دو صندلی می گذاشتند تا عمر سعد و شمر روی آن ها بنشینند اما امروزه علاوه بر صندلی ، تخت نیز برای نشستن اشقیا به کار می رود . البته تخت با پارچه های رنگی مخصوصا رنگ قرمز پوشانده شده و اطرافش نیز پرچم رنگی نصب می گردد .
تیر = از تیر در روز عاشورا استفاده می شود . علاوه بر این که یک بار به دستور ابن سعد ، امام حسین تیر باران می شود ، اصلی ترین هنگام استفاده از آن ورود علی اصغر در میدان است که حرمله به دستور فرمانده خود تیری به سوی علی اصغر پرتاب می کند و در همین هنگام تیری که چند پر به آن نصب شده و نزد شبیه امام حسین است ، با حلقه ای کش که دارد ، به گلوی علی اصغر نصب می شود .
جوهر قرمز = از محلول جوهر قرمز علاوه بر رنگ کردن پارچه ها یا برخی کفن ها به جای خون استفاده می کنند ، به طور مستقیم نیز در تعزیه استفاده دارد . مهمترین مواقع استفاده از آن یکی در روز مجلس قاسم بن حسن (ع) است و هنگامی که مادر علی اکبر بر بالین نعش او نشسته ، مدام دستش را در کاسه ای می زند و بالا می برد و به جمعیت نشان می دهد تا نشان بدهد که علی اکبر به شهادت رسیده است . دیگر در روز عاشورا و هنگامی است که عبدالله بن امام حسن (ع) خود را به آغوش امام می اندازد و شمر او را جدا کرده و کارد زیر گلویش می گذارد ، از این جوهر که در دست شمر است استفاده می شود . این طبیعی ترین زمان استفاده از این جوهر در تعزیه است .
چکمه = در تعزیه اشقیا از آن استفاده می کردند و دربین اولیا ، کسانی که به میدان جنگ می روند از آن استفاده می کنند . چون چکمه ، جنگجویی را بیشتر در ذهن تداعی می کند ، لذا امام چکمه نمی پوشد .
چوب = چوب که در قدیم به جای شمشیر به دست اشقیا بود ، بیش از دو دهه است که جای خود را به شمشیر داده است . در آن دوره علاوه بر این که لشکر عمر بن سعد ، چوب در دست با امام حسین و یارانش می جنگیدند ، وقتی که یکی از یاران امام را به خاک می افکندند ، با ضربات چوب به پایش و البته بیشتر به کفشش می زدند . امروزه چوب در تعزیه هایی مثل طفلان مسلم هنوز رواج دارد و حارث ، علاوه براین که کودکان مسلم را با چوب می زند ، زن و کنیز زنش را نیز با ضربات چوب می زند . این نوع چوب از درخت نخل و به طول تقریبی یک متر است . کاربرد دیگری که چوب دارد ، برای به اهتزاز در آوردن پرچم هایی است که در اطراف خیمه گاه امام حسین و یارانش یا در اطراف اشقیاست . همچنین از چوب برای سلاح لشکر زعفر استفاده می شود .
خنجر = خاص لشکر ابن سعد است و چند جای تعزیه به صورت خاص کاربرد دارد مثلا جایی که ابن سعد به نصارا خطاب می کند که برود و سر امام را ببرد می گوید :
ای نصارا بستان خنجر بران از من
رو جداکن تو سر شاه شهیدان از تن
همچنین هنگام پاداش دادن به کسی ، خنجر به او می دهند مثلا به قاصدی که خبر ورود شمر به کربلا را به عمر بن سعد می دهد ، خنجری هدیه می دهند . اما مهمترین قسمت آن هنگامی است شمر و ابن سعد هرکدام به هم می گویند که تو بکش ...، در آن وقت خنجدی دارند که هرکدان آن را به دیگری می دهند تا بالاخره شمر آن را برداشته و با آن سر امام حسین را می برد .
خیمه = در تعزیه ی بنار کمتر از خیمه استفاده می شود و هرجا هم در نسخه ها از آن یاد می شود ، منظور محل نشستن اهلبیت است . بلند ترین علم تعزیه پشت صندلی امام است که نشان از خیمه ی او دارد . در اطراف اهلبیت هم چند پرچم سیاه نصب می کنند تا خیمه گاه را به نظر بیاورد .اما از قدیم تا امروز ، در روز هشتم محرم برای حضرت قاسم بن حسن ، خیمه ی سبز و کوچکی تدارک دیده می شود . از سه دهه ی پیش تا کنون ، چادر سفید رنگ بزرگی در سمت اهلبیت نصب می شود که از دور جلوه ی خوبی دارد اما هیچ استفاده ی مثبتی از آن نمی شود . از امسال نیز آن خیمه حذف شده اما کمبود آن به شدت حس می شود .
دست عباس = دو دست با پارچه ی سفید و پنبه ساخته شده که با رنگ قرمز آغشته گردیده است . دست ها در روز نهم محرم کاربرد دارند و نزد اشقیا هستند و هنگامی که عباس (ع) به جنگ می رود ، آن دو دست را در دو نوبت در میدان تعزیه پرت می کنند تا وانمود کنند دست ها را قطع کرده اند . این دست ها احترام خاصی دارد و شبیه امام حسین آن را بر می دارد و می بوسد و به خیمه می برد .
دهل = کوبیدن دهل نشان وجود تعزیه است به این معنی قبل از شروع مراسم ، کسی با دهل به مکان تعزیه می آمد و دهل می نواخت تا به مردم خبر بدهد که تعزیه برقرار خواهد شد . در واقع دهل اطلاعیه ی صوتی وجود تعزیه است .امروز به جای این کار در بلندگو خبر تعزیه خوانی پخش می شود .
ادامه دارد
دین و مذهب 8 - تعزیه بخش هفتم
موسیقی در تعزیه ی بنار
موسیقی از نکات بسیار مهم در تعزیه ی بنار است به گونه ای که به راحتی می تواند به وسیله ی آن بسیاری از ضعف های دیگر را پوشاند . موسیقی شعر ها در تعزیه ی زیارت و به تبعیت آن در بنار بسیار متنوع است ولی امروزه از کیفیت آن کاسته شده . نوحه که اجرای آهنگی دسته جمعی در ابتدای اجرای هر تعزیه است ، در هر مجلس موسیقی خاص خود را دارد . در جریان تعزیه نیز اولیا با صدای نرم و محزون و اشقیا با صدای بم و خشن و بدون تحریر شعر های خود را می خوانند . استاد حسین دهقانی می نویسد :
«... به طور کلی آواز ها از لحاظ لحن در شبیه خوانی به دو قسمت تقسیم می شوند ، دسته ای که اصطلاحا « موافق خوان » یا « مظلوم خوان » خوانده می شوند که لحن آن ها بیشتر تراژیک ، متین و سنگین است و بیشتر هم در مایه هایی از قبیل رهاوی ، نوا ، عراق و شور می خوانند و دسته ی دیگر که اصطلاحا « مخالف خوان » خوانده می شوند و لحن آن ها تند و خشن است با آهنگ اُشتُلُم شعرهای خود را بیان می کنند . عبدالله مستوفی در این باره نوشته است : بازیگرها نقش خود را که با شعر نوشته شده بود از روی نسخه ای که در دست داشتند به آواز می خواندند و هر نقشی آواز خود را داشت . حضرت عباس باید « چهار گاه » بخواند ، حُر « عراق » می خواند ، شبیه عبدالله بن حسن که در دامن حضرت شاه شهیدان به درجه شهادت رسیده ، دست قطع شده ی خود را به دست دیگر گرفته ، گوشه ای از آواز « راک » را می خواند که به همین دلیل آن گوشه به « راک عبدالله » معروف است . ... در سوال و جواب ها هم رعایت تناسب آواز ها با یکدیگر شده و مثلا اگر امام با عباس سوال و جوابی داشت ، امام شور می خواند ، عباس هم باید جواب خود را با شور می داد ، فقط مخالف خوان ها اعم از سر لشکران و افراد و امرا و اتباع با صدای بلند و بدون تحریر ، شعر های خود را با آهنگ اُشتُلُم ادا می کردند ... » بوشهر نامه . شماره 13
. تنوع اجرای تعزیه در دستگاه ها ، در مجالسی مثل طفلان مسلم غوغا می کند اما متاسفانه چون نحوه ی انتقال آن از یک تعزیه خوان به دیگری ، از طریق تجربه صورت می گیرد و تعزیه خوانان ، غیر حرفه ای و نا آشنا با علم موسیقی هستند ، به مرور زمان موسیقی کمیاب برخی مجالس از بین رفته یا طی چند سال ، گرده ی خواندن بعضی از نسخه ها کاملا عوض شده است . از استاد حسین دهقانی در فصل نامه ی بوشهر نامه . شماره 13 . بهار1393 : آمده است « ... در بسیاری از اجراهای داخلی ایران ، تعزیه به صورت موسیقی و در دستگاه های ایرانی و گوشه های قدیمی به اجرا در می آید ، در حالی که در بوشهر اصولا جریان موسیقایی بسیار کم و ناچیز است ... » -
استفاده از ابزار های موسیقی در تعزیه اندک است . در روز نهم محرم که تعزیه ی عباس(ع) خوانده می شود ، هنگامی که شمر با لشکریانش سوار بر اسب به سمت کربلا می آید ، از سنج و طبل استفاده می شود .
طبل مهم ترین ابزار موسیقی تعزیه در بنار است به گونه ای که تمام مجالس تعزیه ، حضورش محسوس است . طبل در جریان اجرای تعزیه ، همیشه در اختیار اشقیا ست و به دستور فرماندهان سپاه عمر سعد نواخته می شود . به جز این موقع ، هنگامی که در هنگام اجرای تعزیه وقفه ای پیش می آید ، طبل زن با نواختن پیاپی طبل ، شکاف سکوت پیش آمده را پر می کند . گاه نیز درست در همان هنگامی که حرمله به گلوی علی اصغر تیر می زند ، طبال ، تک ضربه ای می نوازد تا تیر را در ذهن مردم تداعی کند . تعزیه خوانان در هنگام رزم ، رجز خوانی می کنند و نیاز است صدایشان به گوش مستمعین برسد ولی با این وجود ، در چند سال اخیر به پیشنهاد محمد غلامی ، در هنگام جنگ ، طبل نواخته می شود تا غوغای میدان رزم بیشتر جلوه کند .
موسیقی در تعزیه متغیر است و ممکن است در کوتاه ترین زمان ، از حزن به حماسه تبدیل شود . لالایی علی اصغر در روز عاشورا ، محزون ترین اجرای موسیقی در بنار است . در این هنگام ، کسانی که نقش زنان اهلبیت را اجرا می کنند ، گرد گهواره ی علی اصغر جمع شده و به شیوه ای غمناک « شوره » می خوانند . در مجلس علی اکبر و قاسم نیز در برشی از تعزیه ، بالای سر آنان سرور و بیت می گویند و شیرینی و گلاب می پراکنند و مردم نیز نذرهای خود را درهمین موقع می آورند و روی سر قاسم و یا علی اکبر نقل می پاشند و کودکان نیز در این هنگام به میدان آمده و شیرینی جمع می کنند . دقایقی بعد که آنان به میدان جنگ می روند ، موسیقی حماسی جای موسیقی حزن انگیز را می گیرد .
توضییح : صاحب این قلم از موسیقی به صورت علمی اطلاعی ندارد و تنها از طریق گوش و معیار احساس با آن برخورد کرده و منتظر روشنگری های شماست .
دین و مذهب 7 . تعزیه بخش ششم
نسخه های تعزیه
همان طور که قبلا نیز گفته شد ، نسخه های تعزیه ی بنار از نسخه های زیارت رونویسی شده اما سوال اینجاست که نسخه های زیارت از کجا آمده اند ؟ علیرضا میر شکاری در ماهنامه ی بوشهر نامه شماره 13 می نویسد : « بی هیچ تردید می توان گفت همه تشکیلات نمایشی تعزیه در بوشهر را نسخه ی رونویسی شده ( اما ناقص و ابتدایی ) تعزیه درباری در عصر ناصر الدین شاه دانست » وی همچنین در جای دیگری از مقاله اش بر اساس پایان نامه ی جواد گرگین و به نقل اسماعیل باغنده آورده است : « ... اصل نسخه های این منطقه از عراق و آن هم توسط مهاجران عراقی آورده شده است . هم اینک عمو زادگان آنان در عراق به سر می برند و نوادگان آنان نیز امروزه از دست اندرکاران اصلی تعزیه خوانی در این خطه می باشند . به واقع اصل ونسب آنان به شیخ منصور بر می گردد ( بعد از یازده نسل ) و یا طبق مدارک موجود شاید بتوان گفت که به شیخ سلیمان بن صرد خزاعی برسد » علیرضا میر شکاری. بوشهر نامه شماره 13
در بنار ، نسخه ها در منزل بانی نگه داری و هر نسخه در روز خاص خود بین تعزیه خوانان تقسیم می شود به این صورت که پس از این که تعزیه خوانان در منزل بانی تعزیه ، ناهار خوردند ، بلافاصله نسخه ها را می آورند . نسخه ها ی هر مجلس در پلاستیکی گذاشته شده که روی آن با برچسب کوچکی نام مجلس مورد نظر نوشته شده است تا برای پیدا کردنشان از بین تعداد زیاد مجالس دیگر ، آسان تر یافت شود . تا هنگامی که مشهدی ابراهیم ابراهیمی تعزیه می خواند ، خودش نسخه ها را بین تعزیه خوانان تقسیم می کرد و در واقع نقش هر کسی را تعیین می نمود و کمتر کسی نیز به این نوع تقسیم اعتراضی داشت یا لااقل اعتراضش را آشکار می کرد ولی پس از آن که آخوند ابراهیم زمانی نسخه ها را تقسیم می کند ، معمولا در کادر تعزیه خوانان تغییراتی اندک به وجود آمد و به مرور ، اعتراضات علنی تر شده است . تعزیه خوانان معمولا به نسخه های کوتاه ، کمتر توجه دارند و بسیار پیش آمده که نسخه ای چند بیتی را به کسی داده اند اما او آن نسخه را برگردانده و اعلام کرده من امروز تعزیه نمی خوانم ولی به محض این که نسخه ی طولانی تری به او داده شده ، با کمال میل پذیرفته و تعزیه خوانده است . بعضی از افراد نیز به دلیل این که چندین سال ، یک نقش را ایفا کرده اند ، قبل از توزیع نسخه ها ، نقش هایشان قابل پیش بینی است . در بنار تا کنون برای به دست آوردن نسخه ی امام ، رقابتی صورت نگرفته و همه بدون استثنا نقش امام را هم برای مشهدی ابراهیم ابراهیمی و پس از او ، برای حاج ابراهیم زمانی پذیرفته اند . اما بیش ترین رقابت در بنار هنگام تقسیم نقش عباس (ع) است . این رقابت در بنار ریشه دار است و از ابتدای تعزیه خوانی در بنار تا اکنون نیز ادامه دارد . یکی از علل مهم آن نیز عظمت شخصیت ابوالفضل است که هر تعزیه خوانی با اجرای آن نقش می تواند بین مردم برای خودش محبوبیتی کسب کند . دیگر این که روح این مجلس حماسی است و شخصیت غرور انگیز حضرت عباس ( ع) هر کسی را وا می دارد تا دلش بخواهد نقش او را بازی کند . دیگر این که بسیاری از تحریرهای شعر در این روز باید در اوج باشد لذا فرصتی برای بروز صداهایی با برد بیشتر است . همچنین چون این روز ، تعطیل رسمی است و بیشتر افرادی که دوست دار تعزیه هستند حتی کسانی که سال های سال از بنار رفته اند یا کسانی از سایر نقاط استان در این روز و عاشورا به بنار می آیند و در چنین شرایطی ، اجرا در بین جمعیت انبوه ، نشان دادن هنر خود به تعداد بیشتری است ، رقابت برای خواندن این نقش را افزایش می دهد . جهت اطلاع کسانی که دوست دارند نسخه های تعزیه را در اختیار داشته باشند باید بگویم که
استاد حیدر عرفان تمام نسخه های تعزیه ی روستای زیارت دشتستان را از منزل سید اسماعیل فاطمی گرفت و آن ها را در کتابی تحت عنوان تعزیه در استان بوشهر به چاپ رسانده است . این کتاب با همه ی محاسن ، اشکالاتی دارد که علت اصلی آن وارد نبودن استاد عرفان در امور اجرایی تعزیه است و بیان آن موارد در اینجا ضرورتی ندارد .
دین و مذهب 6 . تعزیه بخش پنجم
رنگ در تعزیه
درتعزیه ، رنگ جنبه ی نمادین دارد و به طور کلی رنگ سرخ ، نماد ناحق و کفر و رنگ سیاه و سبز نماد حق و اسلام است . کسی که به تعزیه خوانان می نگرد ، در وحله ی اول خواسته یا ناخواسته به رنگ ها نیز نگاه می کند و از روی رنگ لباس تشخیص می دهد که فلان تعزیه خوان چه نقشی را ایفا خواهد کرد . رنگ سرخ به اشقیا اختصاص دارد و با وجودی که سران سپاه یزید بن معاویه تعدادشان کم نبود اما در بنار ، به هرکسی که سرخ بپوشد ، شمر می گویند حتی این کلمه با وجودی که اسم خاص است ، به صورت جمع نیز به کار می برند و مثلا می گویند شمرل (شمرها ) . رنگ سیاه ، مظلومیت اباعبدالله را نشان می دهد و سبز ، آرامش آنان را . در تعزیه ی بنار ، رنگ سبز بیشتر برای کودکان و جوانان بنی هاشمی مانند قاسم بن حسن ، علی اکبر ، طفلان مسلم و... استفاده می شود. این رنگ در پوشش لباس عباس (ع) و در پوشش لباس امام حسین (ع) در گذشته ابدا کاربرد نداشت ولی از حداقل دو دهه پیش تا کنون ، در پوشش امام از جمله در شال یا گاهی عمامه اش و در لباس عباس در حد دستمال زیر کلاه خود و بازو بند استفاده می شود . مهندس سعید آزاد شهرکی در فصل نامه ی بوشهر نامه شماره 13 چاپ بهار 1393 می نویسد : « ... در آیین تعزیه که ترسیم رخداد عظیم عاشورا در قالبی نمایشی است ، شاهد کنش هایی از سوی شبیه خوان هایی هستیم که به شکلی هنرمندانه وقایع روز عاشورا را ترسیم می کنند . در این هنگامه حتی رنگ پوشش های سپاهیان دو سوی نبرد نیز بر اساس ویژگی های شخصیتی شان انتخاب می شود. نبرد بین سبز و سرخ . همراه با موسیقی و متنی حماسی ، نمایش رزم بین سپاه حق و باطل . خیر و شر و نور و ظلمت آغاز می شودو قلب مشتاقان را ضرب آهنگی خاص به همراهی می خواند . اگر چه این رزم در نهایت منجر به شهادت امام حسین (ع) و یارانش می گردد ، اما خیل تماشاگران تعزیه ایمان دارند این شهادت مایه قوام دین و رسوایی یزیدیان در تمامی طول تاریخ تا ابد گردیده و امام سوم مسلمین قرن هاست سه گانه ی اراده ، ایمان و آزادگی را در سراسر جهان منتشر کرده است ...» همچنین استاد حسین دهقانی در همان نشریه ی نامبرده آورده است که : « ... دو رنگ فوق العاده متضاد در طراحی لباس تعزیه ی بوشهری به کار گرفته می شود ، یکی ساتن سبز براق برای اولیاء که نشان از آرامش دارد و در ضمن رنگی چشم نواز است و دیگری ساتن سرخ برای اشقیا ء که نشانه ی خشونت ، جنگ طلبی و بی رحمی است ...» . در بین این دو تفکر و دو رنگ مهم ، رنگ هایی نیز وجود دارد که بینابین است و بیشتر برای حربن یزید ریاحی و فرزند و برادر و غلامش کاربرد دارد که نشان از تردید عقیده اش دارد . حر از یک طرف فرمانده سپاه کفر است و از طرفی دیگر به پیوستن به سپاه امام می اندیشد . بنابراین حر از رنگ سبز یا قرمز استفاده نمی کند اما در عوض رنگ زرد یا آبی می پوشد تا این بینابینی مشخص شود . ادامه دارد /
توضیح : سپاس از دو بزرگوار آقایان استاد ابراهیم زمانی و داراب جعفری که یکی از اشتباهات این قلم را تذکر دادند .
دین و مذهب 5 . تعزیه بخش چهارم
میدان تعزیه و نوحه
میدان تعزیه باید آن قدر وسیع باشد که مجال کافی برای تاخت و تاز سواران و قدم زدن ملاها (تعزیه خوان ها) باشد . با توجه به این که در قدیم صدای طبیعی شبیه خوان باید به گوش مستمعین می رسید ، به ناچار همه ی افراد اعم از زن و مرد و تقریبا به شکل دایره ای در اطراف میدان می نشستند . بخشی ازجمعیت مردان در کنار لشکر اشقیا می رفتند به گونه ای که با آنان یکی می شدند که این امر به انبوه جلوه دادن آن لشکر کمک بیشتری می کرد . در هر دو میدان اصلی تعزیه ی بنار ، اعم از جااجاق که در شمال روستا قرار داشت و منتهی به کمر چم می شد ، یا میدان کنونی که در غرب روستا واقع است ، چیدمان افراد اعم از تعزیه خوانان و شنوندگان تفاوتی نکرده است . در هردو میدان ، جایگاه امام حسین رو به غرب ، خانواده ی ایشان رو به شرق و درست رو به روی امام ، خیمه ی زین العابدین و قاسم بن حسن رو به شمال و جای اشقیا رو به جنوب بوده و هست . زنان مستمع نیز معمولا از پشت سر امام تا جنوب میدان می نشستند و مردان نیز سمت اشقیا تا غرب میدان را در اختیار داشتند . اولیا وقتی به میدان جنگ می رفتند ، رویشان به شمال بود و براساس تحقیقاتی که نویسنده ی کتاب امام حسین و ایران انجام داده است ، لشکر امام حسین(ع) نیزبرای ورود به میدان جنگ ، رو به شمال می رفتند . امروزه به علت استفاده از سیستم صوتی و رسایی صدای تعزیه خوانان ، جمعیت پراکنده تر می نشیند . البته در روزهای تاسوعا و عاشورا ، این وضعیت متفاوت است و انبوه جمعیت در چهار گوشه ی میدان به صحنه ها نزدیک تر اند . تعزیه خوانان برای ورود به میدان ، آداب خاصی را رعایت می کنند . آنان در منزل بانی تعزیه (میزبان ) لباس می پوشند و به میدان تعزیه می آیند. اشقیا بدون هیچ مقدمه ای از گوشه ی میدان گذشته و در جای خود استقرار می یابند ولی اولیا به صورت منظم همراه با نوحه خوانی خاص ، مرحله به مرحله وارد میدان می شوند . در قدیم ، تعزیه خوانانی که نقش های اصلی را داشتند و صدایشان نیز زیباتر و رساتر بود ، چند قدم جلوتر از بقیه نوحه می خواندند و در پایان هر بند دیگران که پشت سر آنان ایستاده بودند جواب می دادند . در این فاصله افراد شروع کننده ، دو تا سه قدم جلوتر می رفتند تا خود را آماده برای بند بعدی کنند . افراد جلو و شروع کننده ی نوحه بدون استثنا نقش های مرد مثل امام عباس اکبر قاسم و... بودند و نقش زن در شروع نوحه نقشی نداشت . در سال های اخیر ، نحوه ی چیدمان افراد در هنگام اجرای نوحه عوض شده و فاصله ی مکانی شروع کننده و تکرار کننده تقریبا برداشته شد است . نوحه به صورت ایستاده انجام می شود وهر مجلس نوحه ی خاص خود دارد . شعر های نوحه خوانی معمولا از مرحوم درایی است . درایی روضه خوان و شاعر و از مردم چاه کوتاه بود وی پدر بزرگ شاعر و محقق بزرگ استان بوشهر آقای عبدالمجید زنگویی است . شعر های نوحه در هر مجلسی به فراخور حال آن مجلس فرق می کند و می توان گفت مفهوم کلی و خلاصه ی هر مجلس تعزیه در شعر های نوحه ی آن بیان شده به گونه ای که شنونده ی دقیقی که هرگز تعزیه ای را ندیده باشد ، با شنیدن آن مقدمه می تواند جریان آن روز را پی ببرد یا لااقل حدس بزند . بدین ترتیب تعزیه خوانان ، مستمعین را آماده ی واقعه ای می کنند که قرار است آن روز اتفاق بیفتد . روح اشعار نوحه نیز فرق دارد برای مثال نوحه ی حضرت عباس (ع) حماسی است :
شاه شجاعان عرب میر غضنفر فر
سرو خرامان جنان عباس نام آور
و در این نوحه ، هرگز از آه و ناله و زاری اثری دیده نمی شود اما در نوحه ی مجلس حضرت قاسم بن حسن (ع) بسیار محزون می خوانیم :
گفت قاسم با فغون کای عروس مضطرم
همچو بسمل بنگری غرق در خون پیکرم
زیر سم مرکبون
بشکنندم استخون
دین و مذهب 4 . تعزیه بخش سوم
در قدیم برای طبیعی جلوه دادن واقعه ی عاشورا ، از شتر و اسب استفاده می کردند . هر سال تعدادی زیاد شتر و اسب وارد میدان می شد . شتر ها متعلق به خاندان امام حسین ( ع ) بود ولی اکثریت اسب ها به اشقیا تعلق داشت .
تاسوعا و عاشورا ، اوج سوار کاری ، اسب دوانی و هیجان بود . برخی از افراد نذر می کردند که اسبشان را به تعزیه بفرستند . اسب حضرت عباس ( ع ) سفید بود و هنگامی که امام و عباس به میدان می رفتند ، تاخت و تاز به میدان تعزیه محدود نمی شد و گاه اشقیا و اولیا با اسب هایشان صدها متر اطراف میدان تعزیه جولان می دادند و نبرد می کردند . بعضی از ملایان که سوار کاران چابکی بودند، نه تنها تاخت وتاز می کردند بلکه به صورت تفننی دست به کارهای خظرناکی نیز می زدند . نقل است که الله کرم فرزند ملاحاجی از زیارت که در مراسم شبیه خوانی در نقش حضرت عباس بود ، روز تاسوعا به آقا خان زیارتی گفت که جلفا ( نام اسب خان ) را امروز به من بده تا در تعزیه سوار شوم . خان گفت : الله کرم ! اسب من اسب فضولی است . می ترسم نتوانی راحت سوار شوی و عاجز شوی . الله کرم گفت ارواح میرزاعلی خان (پدر آقا خان زیارتی ) اگر آن را ندهی ، مجلس را نمی خوانم . خان می پذیرد و عصر در مراسم تعزیه ، پیش خدمت خان ، اسب را می آورد . الله کرم که می خواست ضمن ایفای نقش ، مهارت خود را نیز به رخ خان بکشد ، به اسب می گوید : اگر به قدرت خداوند زبان بیامدی دو کلام حرف با تو بزدم خوب بود . آنگاه سرش را نزدیک گوش اسب می آورد و می گوید : می خواستم به تو بگویم که به تو می گویند جلفا و به من هم می گویند الله کرم ملا حاجی . از حالا تا فردا که عاشوراست ، دست و پایت برای خودت . می خواهیم سنگمان را وازنیم ( خودمان را با هم محک بزنیم. ) و سوار می شود و در همان مجلس در حال تاختن ، دو بار روی صف زنان که 6 ردیف نشسته بودند ، اسب را می گذراند .در بنار نیز وضعیت به همین شکل بود و اسب های دونده و تیز تک را سوار می شدند . یکی از اسب هایی که در سال های اخیر در تعزیه ی بنار بسیار از آن استفاده می شود ، اسب محمد رضا بوستانی از صفی آباداست . این اسب ، آرام ، مطیع و کاملا رام است و شبیه اسب های تربیت شده عمل می کند . ادامه دارد
_____________
منبع :
گفتار حسن بی باک