دین و مذهب 22
مقاوله
مقاوله از اقداماتی است که از دیر باز در بنار آب شیرین رواج داشته است . درماه مبارک رمضان مردم در منزل شخصی که بانی مقاوله بود گرد می آمدند و هر شب ابتدا یک جزء از قرآن و پس از آن دعای افتتاح را می خواندند . قرآن به وسیله ی افراد متعددی که حضور می یافتند خوانده می شد و ضمن آن اشتباهات افراد ، تصحیح می گردید . هروقت کسی کلمه ای از قران را اشتباه تلفظ می کرد و دیگران به او گوشزد می کردند ، بلافاصله قرائت کننده می گفت: « احسنت » و دوباره برمی گشت و با شیوه ی درست ، کلمه را می خواند . نصرالله اسدی درفصل نامه ی بوشهر شناسی شماره ی 13می نویسد : « یک نفر که معمولا مسن تر از سایر اهل مجلس و البته آشنا به قواعد قرائت قرآن است بر صدر مجلس می نشیند و حضار یک به یک شروع به خواندن می کنند .... شخصی که بر صدر مجلس نشسته وظیفه دارد قرائت نادرست قاریان را تصحیح نماید ... » اما در بنار ، هرکدام از افراد قرآن خوان که زودتر متوجه ی اشتباه دیگران بشوند ، صحیح کلمه را به او تذکر می دهند . در خواندن قرآن نه تنها افراد مسن بلکه جوانان نیز مشارکت می کردند تا در طول یک شب ، یک جزء از قرآن را بخوانند و تا پایان ماه رمضان یک ختم کامل کنند . اما دعای افتتاح را در طول ماه رمضان فقط یک نفر می خواند . از جمله افرادی که در بنار دعای افتتاح را می خوانده یا می خوانند این افراد بوده و هستند : ابراهیم ابراهیمی ، آخوند حاجی حقیقت ، محمد جعفر غلامی ، آخوند حاج ابراهیم زمانی ، احمد حقیقت ، امان الله ابراهیمی و جلیل سلیمی
ازکارهایی که در شب قدر 27 ماه مبارک رمضان ودر برنامه ی مقاوله ، پس از خواندن قرآن و دعا انجام می شود خواندن دعای جوشن کبیر است . در این شب ، یک نفر دعای جوشن کبیر را می خواند .« دردعای جوشن کبیر هزار بار اسماء الهی بر زبان ها جاری می شود و در پایان هر ده اسم همه ی شرکت کنندگان با هم می خوانند : سبحانک یا اله الا انت ، الغوث ، الغوث ، الغوث ، خلّصنا من النار یا رب » . برخی افراد نیز رشته هایی از خیط را از قبل آماده کرده بودند و با هر بار گفتن الغوث ، یک گره در آن می افکندند که در مجموع صد گره می شد . بعد آن ریسمان را برای شفا ، دور گردن می افکندند یا به دست می بستند و مقدس می شمارند . نصرالله اسدی در فصل نامه ی بوشهر نامه شماره ی 13 می نویسد : « ...این ریسمان صد گرهی به چیزی تبدیل می شود که مقدس است و می تواند شفا بخش کودکان و بیماران باشد . بنابراین آن را در گردن کودکان می اندازند ... » در ضمن یک نفر نیز در سطل آب یا سطل شربتی هم زمان با خواندن این دعا ، تسبیح یا چوب تمیزی از درخت نخل را می گرداند و آب را مقدس می کندو در پایان دعا به هر نفر از حاضران ، یک استکان از آن آب می چشاند .
یکی از بانیان مقاوله ، کربلایی خدارحم فرزند محمد جعفر بود . نقل است که او اتاق کوچکی داشت که به آن مُضیف می گفتند . هنگامی که آن اتاق از مردم شرکت کننده پر می شد ، وقتی کسی وارد می شد ، کربلایی خدارحم به حاضران می گفت : تعظیم . مردم نیز همه برمی خاستند و دوباره می نشستندو به این وسیله جا برای شخص تازه وارد پیدا می شد .
در اتاق خشتی و چوبی و قدیمی ، زیر نور چراغ موشی و در زمستان ها نیز میان اتاقی که از دود گز مملو بود ، قرآن و دعا خوانده می شد . بعد ها چراغ دست چپ روی کار آمد و بعد هم چراغ دریایی که نور بیشتری داشت اما چراغ توری تحولی در نور بود و تا قبل از آمدن برق در بنار ، در چنین مجالسی حرف اول را می زد . چراغ توری به وسیله ی افرادی که کویت کار می کردند به بنارمی آمد و الله کرم زاهدی نیز تعمیرات آن ها را انجام می داد . از این نوع چراغ ها در دهه ی چهل در بنار استفاده می شد .
تاریخچه ی مقاوله بدون شک همپای مکتب خانه و قرآن خوانی است اما مدرکی که به طور مستند بتوانیم ارائه بدهیم یا در دست نداریم یا من از آن بی اطلاعم . آنچه به صورت مستند می توان مطرح کرد این است که در دهه ی دوم قرن حاضر دربنار مقاوله برپا می شده است . ابراهیم ابراهیمی برایم تعریف کرد که وقتی از سربازی برگشتم ، کل خدارحم صدایم زد و گفت چون دو سال نبودی ، من نیز سیل قرآن نکردم . از این حرف معلوم می شود که ابراهیم ابراهیمی در آن دوران قرآن خوان بنار بوده و نیز با توجه به این که وی متولد 1300 است و باید در حدود 1318 شمسی به سربازی رفته باشد ، می توان ادعا کرد که مقاوله در بنار پیش از این تاریخ انجام می گرفته است .
پس از کربلایی خدارحم ، مومد بوستانی فرزند محمد (داماد کربلایی خدارحم) و محمد جعفر غلامی فرزند حسین (برادر زاده ی کربلایی خدارحم ) ، هم زمان این راه را ادامه دادند . مقاوله ی این افراد تا دهه ی 50 ادامه داشت . بعد از آن علی آزاد در منزل خود که به منزل شیخ (حاج شیخ علی مظاهری ) معروف بود مقاوله را ادامه داد . بعد از آن و در دهه ی 60 ، در حسینیه ی اعظم به وسیله ی آخوند ابراهیم زمانی مقاوله دایر گردید . این اول بار بود که در بنار ، مقاوله ی قرآن از منازل شخصی بیرون آمد . چند سال بعد یعنی در دهه ی 70 در مسجد امام سجاد (ع) نیز هم زمان این برنامه انجام گرفت . در دهه ی 80 نیز حسین غلامی فرزند محمد جعفر مقاوله را درمنزل شخصی خود راه اندازی کرد . بدین ترتیب از آن تاریخ تا کنون در ماه مبارک رمضان ، هم زمان سه مجلس قرآن خوانی در بنار دایر است . برخی از افراد بنار که در آن روستا سکونت ندارند نیز در منازل خود به انجام این کار مبادرت کرده اند . از جمله ی این افراد می توان از اردشیر شجاعی فرزند باقر با دوازده سال قدمت و حاج عباس زمانی فرزند حاج مصطفی نام برد که هرساله در برازجان مقاوله را برگزار می کند .
دین و مذهب 21
مکتب خانه بخش دوم
کسروی در کتاب «تاریخ مشروطیّت» نوشته است: « در ایران مقارن نهضت آزادی خواهی دو نوع مدرسه وجود داشت, یکی مدارس قدیمه که در غالب شهرها وجود داشت و دیگری مکتب هایی که جز طبقات ممتاز و توانگران کسی فرزند خود را برای درس خواندن به آنجا نمی فرستاد. در این مکاتب با اسلوبی غلط الفبا را می آموخته، سپس قرآن وگلستان (سعدی) ، به آنان آموزش داده می شد. شاگردان روی دشکچه بر زمین پهلوی هم می نشستند و آخوند درجای بلندتر می نشست و به یکایک شاگردان درس می داد و درس پس می گرفت و کسانی که وظیفه خود را انجام نمی دادند به دست و پای آنها چوب می زدند. ... » - رضا نباتی . وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران .
گاهی ممکن بود کسی نزد یک آخوند چیزی یاد نگیرد . چنین شخصی یا ترک آموزش می کرد و یا این که نزد آخوندی دیگر می رفت به همین دلیل کم نبودند افرادی که در مکتب چند آخوند نشسته تا قرآن آموختند . گاهی نیز شاگرد ، به روستاهای مجاور می رفت و به آموزش ادامه می داد . وقتی آموزش قرآن به پایان می رسید و شاگرد اصطلاحا قرآن را ختم می کرد ، برای آخوند هدیه ای می برد .
زیارت مرکز دهستان و خان نشین بود . یکی از حافظان قرآن در زیارت که می توان نامش را در فهرست بزرگان دشتستان دراین رشته نوشت ، کل مح تقی (کربلایی محمد تقی ) بود . او از دوران کودکی بر اثر بیماری از ناحیه ی دوچشم کور شده بود . ابراهیم ابراهیمی برایم تعریف کرد که کل محمد تقی مشغول خواندن قرآن می شد . وقتی که خسته می شد ، می خوابید . پس از بیدار شدن از خواب ، ادامه ی قرآن را پی می گرفت و به این ترتیب آن را ختم می کرد . در پاره ای از موارد که در زمینه های قرآنی سوالی لاینحل می ماند ، کسی را از بنار به زیارت می فرستادند تا از کربلایی محمد تقی پاسخ بیاورند . بی تردید وجود چنین شخصیتی در منطقه ، مستقیم و غیر مستقیم تاثیر غیر قابل انکاری بر مردم داشته است .
آخوند عبدالحسین تنگ ارمی اهل تنگ ارم دشتستان است . می توان حدس زد که ایشان به درخواست کدخدای بنار و اوایل 1300 شمسی در بنار مکتب داشته است .
آخوند کل غلامعلی حسامی نیز از زیارت آمده بود که پس از آخوند عبدالحسین تنگ ارمی فرزندان بنار را قرآن خوان کند . می توان حدس زد که درآمدن وی در دهه های 30 و 40 شمسی بوده است .
درهمین دوران آخوندی به نام آخوند احمد از اهالی دشتی اسماعیل خانی به صفی آباد آمده بود و تعداد کمی از بچه های بنار ، نزد او نیز قرآن آموخته اند .
بعد از آن شیخ احمد خدادادی فرزند خداکرم در بنار به آموزش قرآن از طریق ایجاد مکتبخانه پرداخت .
در وقفه ای چندین ساله ، کسی در بنار مکتب نداشته به همین دلیل مردم بنار بچه های خود را به بنار سلیمانی و نزد آخوند موعلی می فرستادند . این ارتباط تا دهه ی 50 شمسی وجود داشته است .
در دهه ی 60 به بعد آخوند ابراهیم زمانی به کودکان بنار قرآن آموخته است . فرق آخوند ابراهیم زمانی با دیگر آخوند ها در این بود که زمانی ، کلاس آموزش قرآن را در مسجد صاحب الزمان (عج) که با منزلش دیوار به دیوار بود ، تشکیل می داد .
______________
منابع : گفتار ابراهیم ابراهیمی ، محمد جعفر غلامی ، حاج شعبان خدادادی ، حاج حسین عوضی بناری و احمد روزبه
دین و مذهب 20
مکتب خانه بخش اول
مدرسه به شکل امروزی ، از سال 1342 در بنار بنا نهاده شد اما پیش از آن تاریخ نیز تعدادی از بچه های بنار برای آموختن سواد به زیارت می رفتند ، با توجه به این که در سال 1319 در زیارت مدرسه دایر شده ، می توان گفت که قریب 75 سال است که فرزندان دهستان زیارت به صورت امروزی با سواد شده اند . پیش از این تاریخ ، سواد از طریق مکتب خانه ها گسترش می یافت . گرفتاری ها وروزمره گی های مردم از یک طرف و سخت گیری های سنگین در مکتب خانه ها باعث شده بود تعداد معتنابهی از کودکان ، از ترس فلک شدن ، یا به مکتب نروند و یا از مکتب فرار کنند . آخوند وقتی سوالی را می پرسید که شاگرد مکتبی از جوابش عاجز می ماند ، او را فلک می کرد . بدین گونه که پایش را به چیزی می بستند یا چند نفر پای او را می گرفتند و آخوند با ترکه به کف پایش می کوبید . به همین دلیل ، شاگرد مکتبی هرگز تجدیدی نداشت . یا قرآن و سایر کتب معمول را می آموخت و موفق می شد یا از مکتب خانه فرار می کرد . اما با توجه به پایبندی مردم به دین ، هرکسی سعی می کرد فرزندش را به هرنحوی شده به مکتب بفرستد وقرآن خوان کند . از بین شاگردان مکتبی ، برخی که دارای صوت خوش و تلفظ صحیح تری بودند ، در مجالس خاص قرآن خوانی شرکت بیشتر داشتند . به افرادی که با سواد می شدند و می توانستند قرآن بخوانند و خط بنویسند ، ملا می گفتند . صفت ملا پیش از نام تعدادی از مردم چند نسل پیشین بنار است که این خود میزان علاقمندی آنان به دین را نشان می دهد . در مکتب خانه ها ، به جزء 30 قرآن (عم جزء) « سوره خـُرده » می گفتند و ابتدا آنان را فرا می گرفتند . برای یاد گرفتن قرآن ، اصول خاصی رعایت می شد بدین نحو که هر کلمه را باید اول هجوه می زدند و بعد می خواندند . هجوه همان هجی کردن به گویش محلی و درواقع ، اسپل در زبان انگلیسی است . هجی کردن یعنی حروف و حرکات واعراب کلمه ای راجداکردن مثلا به جای حسن بگوییم : ح زبرح س زبرس ن ساکن .
آقای رضا نباتی در وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران ، مطالب مبسوطی تحت عنوان آموزش قرآن در نظام مکتب خانه ای نوشته اند که خلاصه ای از آن را در اینجا نقل می کنیم : « در مکتب خانه معمولا یک پیرمرد …. قرآن را از روی عم جزء (جزوه هایی که حاوی جزء سی ام قرآن است و به این جهت که با سوره « عم یتسائلون » شروع می شود، عم جزء می گویند.) آموزش می داد. شاگردان هر روز قرآن می خواندند و با تمرین و تکرار آیات به روش هجی کردن و مقابله (هم خوانی) قرآن در محضر استاد, قرآن را یاد می گرفتند. برای مثال ، عبارت « قل اَعوذُ » با این شکل هجی می شد : قاف پیش لام : قُل ، الف زبر : اَ ، عین و واو پیش : عو ، ذال پیش : ذُ = قُل اَعـوذُ این مکتب ها در منزل شخصی بوده و ... زیرانداز هر یک از نو آموزان متعلق به خودشان .... » بود ... .... هرگاه آخوند وارد مکتب می شد شاگردان به سرعت از جا بلند شده .... و بعد از آن هرشاگردی درجای مخصوص خود می نشست. ... آخوند در بالاترین مکان اتاق معمولاً روی یک تخت پوست و یا تشکچه می نشست و معمولاً چوب بلندی نیز در کنارش بود تا اگر شاگردی به درس توجه نداشت تذکر لازم را با حرکت چوب به او بدهد. ... مراحل آموزش قرآن در مکتب : آموزش قرآن در مکتب خانه سه مرحله داشت :
مرحله اوّل, یادگیری حروف الفبا : آخوند (ملا) این حروف را به ترتیب به صورت سرمشق برای شاگردان می خواند تا آن ها با حروف آشنا شده و آنها را یاد بگیرند.
مرحله دوّم, آموزش یادگیری صدا ها : آخوند یا خلیفه زیر و زبر ( مصوت ها ) را به ترتیب روی همه حروف الفبا که در مرحله اوّل آموزش داده شده بود قرار می داد و سپس از شاگردان به روش زیرمی پرسید : الف و شاگردان فوراً جواب می دادند الف دو زبر«اٌ» و دو زیر «اٍ» و....
مرحله سوّم, آموزش عبارت (هجی کردن ) : در این مرحله آخوند با هجی کردن کلمات و آموزش طریقه هجی کردن، خواندن را برای شاگردان, ساده می کرد. مانند الف به زِبَر اُ «بُ» ، جیم دال زِبَر جد «ابجد». پس از این که شاگردان می توانستند کلمات را به صورت روان بخوانند ملّا تدریس عمّ جزء را شروع می کرد. بچه هایی که از نظر هوش ومعلومات بالاتر بودند و درس شان را خوب یادمی گرفتند ... از طرف ملّا, مأمور آموزش درس به دیگران بودند.... » *
__________________
· وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران . رضا نباتی
دین و مذهب 19
روضه خوانی بخش سوم
توضیح : دوستان عزیز موارد اصلاحی را برای ما بفرستید تا مطالب دقیق تری برای منابع آیندگان به جا بگذاریم . سپاس
برای روضه خواندن ، هیچگاه شرط پول نمی کردند و معتقد بودند که اگر کسی بگوید در قبال این مجلس روضه اینقدر پول می خواهم ، فعل حرامی را انجام داده است . پس از اتمام روضه خوانی و در آخرین جلسه ، مردم « ریز » می کردند . ریز کردن به صورت بود که هنوز مجلس روضه پراکنده نشده بود و مردم نشسته بودند که یک نفر برمی خواست و در مقابل مردم می رفت و هر کسی هر مقدار پولی که دلش می خواست کمک می کرد و یا وعده می داد و به این وسیله مبلغی جمع می شد و به روضه خوان می دادند . بانی روضه یا به صورت دایم و هرساله روضه خوانی داشت یا این که به صورت مقطعی بود . بعضی از مردم برای حل شدن مشکلاتشان ، تعداد مشخصی مجلس زبان می زدند ( نذر می کردند) و در پایان روضه ، مبلغی تقریبی که عرف هر زمان بود را به روضه خوان می دادند . گاهی نیز مبلغی را مشخص می کردند و به روضه خوان می دادند بدون این که بخواهند در منزلشان روضه ای برگزار شود .
تاریخچه ی روضه خوانی :
برای استناد به تاریخ روضه حکایتی را نقل می کنم : محب بی باک فرزند قاید عوض برایم تعریف کرد و گفت روزی در آقا محمد ترک بودیم و محوطه مملو از افرادی بود که از بنار آمده بودند تا روضه ای را بشنوند . کربلایی خدارحم فرزند محمد جعفر ، مشهدی عبدالعلی را صدا زد و گفت یادم می آید که کوچک بودم و با جمعی به همین جا آمده بودیم تا به روضه ای گوش بدهیم . یکی از حاضران ( محب نامش را به من گفته ولی الان یاد داشت هایم را در اختیار و در آینده ویرایش می کنم ) دیگری را صدا زد و گفت یادت هست روزی با جمع مردم آمده بودیم اینجا تا روضه گوش کنیم ؟ حالا در آن جمع فقط من و تو زنده ایم و بقیه مرده اند . و حالا فقط من و تو ( کربلایی خدارم و مشهدی عبدالعلی ) از جمع آن روز زنده ایم . با توجه به این داستان ، اگر تولد کربلایی خدارحم را نیمه ی قرن پیش حدس بزنیم ( 1250 )، و اگر سن دو نفری که تا کودکی کربلایی خدارحم از جمع قبلی مانده و حکایت را گفته اند تقریبا 70 سال فرض کنیم ، با وجودی که روضه خوانی عمری بلند دارد اما تقریبا از سال 1180 شمسی مستند است .
بانیان روضه :
یکی از بانیان قدیمی روضه ، کربلایی خدارحم فرزند محمد جعفر بود . او درحدود سال 1300 شمسی ، مجالس را برگزار می کرد . پس از آن حاج شیخ علی مظاهری و به نیابت از ایشان علی آزاد بود . در بین افراد نسل بعد ، محمد جعفر غلامی ، حاج سید باقر موسوی و نسل امروزی تر ، باقر بوستانی فرزند علیباز ، حیدر باقری و حاج ابراهیم شجاعی بودند . از افراد جوان تر نیز می توان از محمد تقی باقری نام برد . در ضمن محمد رضا باقری فرزند حیدر نیز همه ساله پذیرای روحانیونی است که ایام محرم الحرام به بنار اعزام می شوند . دیگران نیز به صورت پراکنده بانی بوده اند .
روضه خوانان :
از روضه خوانانی که از جایی دیگر به بنار آمده و روضه خوانده اند ، یکی آخوند پلی بود . چون پشت گردنش پل (غده ) درست شده بود به همین دلیل این نام را به او داده بودند . دیگر حاج احمد الهیاری که شرح آن در بخش پیشین آمد و هردو نفر ساکن روستای زیارت بودند . از روضه خوانانی که در بنار از محبوبیت خاصی برخوردار بود و تا پایان حیات نیز به بنار می آمد ، حاج سید نعمت موسوی معروف به « آ سی نعمت » از آبپخش بود . یکی از بستگان علی آزاد نیز بارها به بنار آمد و روضه خواند و امروزه نیز هر سال روحانیون اعزامی از حوزه های علمیه در ماه محرم به بنار می آیند . چند سال پیش آقای زارع از علامرودشت فارس و امسال نیز آقای حاج سید علی عمادی مجد حافظ تمام قرآن از قم ، تا این تاریخ ، آخرین نفر از آن گروه هستند . فرق عمده ی روحانیون محلی با روحانیون اعزامی در این است که روحانیون اعزامی ، علاوه بر روضه خوانی ، نماز جماعت را نیز برگزار می کنند .
روضه خوانان معروف بنار عبارت بودند از:
1- کربلایی رضا فرزند حیدر برادر هاشم زمانی . او معمولا هر دو سال یک بار به کربلا می رفت و ارادت خاصی به امام حسین(ع) داشت . وی کلمات را به آهستگی و تمانینه ادا می کرد و از روی کتاب روضه می خواند .
حکایت :
نقل است که روزی کربلایی رضا فرزند حیدر می خواست روضه بخواند . مردم همه نشسته و سراپا گوش بودند . او در ابتدای سخن ، بسم الله را بسیار کشید . کربلایی مراد زمانی که شوخ طبع بود فورا گفت : برای رحمان و رحیمش بروید لحاف ها را بیاورید . (یعنی تا موقع خواب به طول می انجامد ) . او نیز گفت : اگر سگی هم از کنارت بگذرد و درّی در دهان داشته باشد و بیندازد ، آن را حلال کن و بردار .
2- حاج علی صدیقی . ایشان گاه گاهی روضه خوانی کرده اما به نام روضه خوان معروف نبود .
3- کربلایی عبدالله شجاعی فرزند ملا علی . وی نیز گاه گاهی روضه خوانده است .
4- ابراهیم ابراهیمی فرزند فتح الله . وی اگرچه گاه گاهی روضه خوانده اما به تعزیه خوان معروف بود .
5- حاج ابراهیم جاودان فرزند غلامحسین . وی از روضه خوان های معروف بنار بود اما از روی کتاب روضه می خواند .
6- محمد جعفر غلامی فرزند حسین وی هم از روی کتاب و گاهی هم از حفظ روضه می خواند .
پس از این نسل ، در بنار روضه خوان نبوده و همیشه از جاهایی دیگر روضه خوان آمده است .
_____________
این بخش بر اساس گفتار محب بی باک فرزند عوض ، حسن بی باک فرزند محب ، محمد جعفر غلامی فرزند حسین و حاج حسین عوضی بناری فرزند غلامحسین و احمد زمانی فرزند حسنعلی تنظیم شده است .
دین و مذهب 18
روضه خوانی بخش دوم
قبل از شروع روضه ، پذیرایی انجام می گرفت . پذیرایی ، منحصر به قهوه و قلیان بود . قهوه بدون قند مصرف می شد ولی به مرور زمان ، چای نیز جای خود را در این مجالس باز کرد و با آمدن آن ، قند نیز وارد شد و خوردن قهوه با قند نیز رایج گردید .
هر روضه چند مرحله دارد :
مقدمه : در این قسمت روضه خوان بنا به تجربه یا مهارتی که دارد ، برای وارد شدن به مبحثی آموزنده و دینی ، حدیثی را طرح می کند یا موضوعی را پیش می کشد و برای جمع کردن افکار پراکنده ی مستمعان ، یا به دست گرفتن رشته ی سخن ، از صلوات استفاده می کند .
گریز : پس از ورود به بحث و توضیح مقدمات ، به هر صورت ممکن اما به طور منطقی ، به صحرای کربلا وصل می شود و ماجرای جانبازی و شهادت امام حسین (ع) و یارانش را طرح می کند . اوج هیجان مجلس نیز در همین قسمت است .
دعا : روضه خوان معمولا با صدایی آرام تر با فرستادن لعنت به قوم ظالمین ، به مردم حالی می کند که روضه تمام شده است . او می گوید : الی لعنت الله علی قوم الظالمین . سپس بدون وقفه به دعا می پردازد و همه ی حاضران نیز دست بالا برده و آمین می گویند . پس از آن ، با ذکر فاتحه ای روضه را خاتمه می دهد .
زیارت نامه : در فاصله ای که مردم و روضه خوان مشغول خواندن فاتحه هستند ، همه در جای خود نشسته اند . پس از آن روضه خوان بلند شده و دیگران نیز بر می خیزند و زیارت نامه توسط روضه خوان خوانده می شود . مردم هم به پیروی از او ، اول رو به قبله ) مدینه ) ایستاده و می خوانند :
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رسول اللّه اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا نبی الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خاتم النبیین اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا سیدالمرسلین اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا فاطِمَةَ الزَّهراء سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ، سپس رو به شمال ( کربلا و نجف ) کرده و می گویند : « اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا امیرالمومنین یا وصی رسول رب العالمین. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسوُلِ الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اباالفضل العباس یا باب الحوایج اَلسَّلامُ عَلَیکم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ » سپس شرق ( مشهد ) چرخیده و می خوانند : « اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ » و دوباره رو به قبله (کعبه ) برگشته و می گویند : « اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولانا یا صاحِبَ الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیفَةَ الرَّحمنِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یاشَریکَ القُرانِ عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ اللهُ مَخرَجَهُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ » و زیارت نامه را تمام می کنند . معمولا در هنگام خواندن زیارت نامه ، دست ها را به سینه می گذارند .
برخی از روضه خوان ها از روی کتاب می خواندند . در فصل های کار و زمان کشاورزی ، روضه خوانی بیشتر در شب ها انجام می گرفت . بعضی از افراد ، روضه خوانی را ادامه دادند تا این که به عنوان حرفه ای برایشان درآمد و آوازه ی آنان از مرز روستاهایشان گذشت و برای خواندن به روستاهای دیگر نیز دعوت شدند تا جایی که برای آن ها نوبت می گرفتند . یکی از معروف ترین این افراد ، حاج احمد الهیاری فرزند ملا حسن از روستای زیارت دشتستان بود . حاج احمد روضه هایش با توجه به روحیات پیران و خواست آنان بود لذا هم رعایت حوصله ی مردم را می کرد و هم به خوبی می دانست که در کجا چه روضه ای را بخواند
بعد از انقلاب ، به مرور ، سازمان های تبلیغات ، برای روستاها نیز روحانی فرستادند و کم کم بازار روضه خوانان محلی سردتر شد . به همین دلیل ، روضه خوانان محلی بیشتر در منازل افراد و روحانیون اعزامی ، در حسینیه ها و مساجد خواندند .
بانیان روضه معمولا افراد میان سال به بالا بودند ، دوست داشتند که روضه خوان در حرف هایش از مرز مذهب بیرون نگذرد و به سیاست نپردازد به همین جهت در مراسم روضه خوانی بعد از انقلاب که روضه با چاشنی سیاست آمیخت ، پیران کمتر شرکت داشتند .
روضه در بنار چند صورت خاص دارد . یکی روضه هایی است که ایام محرم الحرام خوانده می شود و روحانیون اعزامی به بنار در حسینیه ی بنار می خواند . دیگر روضه هایی است که در دیگر ماه ها انجام می گیرد و بیشتر روضه خوانان محلی دعوت می شوند و گاه در مسجد و گاه در منازل شخصی می خوانند . سومین شکل روضه در بنار ، روضه هایی است که در مراسم فاتحه ی افراد خوانده می شود . این روضه در نیم ساعت پایانی مراسم فاتحه انجام می پذیرد و پس از خواندن زیارت نامه ، مجلس عملا خاتمه می یابد .
_______________
بخش زیارت نامه بر اساس گفته های آقای محمد جعفر ایاره انتخاب شده است .
دین و مذهب 17
روضه خوانی بخش اول
روضه خوانی از اقدامات پرسابقه ای است که اگرچه در بنار قدمتی بسیار طولانی دارداما تعزیه نسبت به آن از اقبال عمومی بیشتری برخوردار است . درگذشته ، روضه بیشتر در منزل شخصی افراد در اتاق های مُضیف (بعد ها به مجلسی تغییر نام یافت ) یا دروازه ها و یا زیر درختان کـُنار یا در کـِنار بقعه ی محمد ترک خوانده می شد اما امروزه بیشتر این مراسم در حسینیه ی ها برگزار می شود . مراسم روضه خوانی معمولا در دهه ی اول محرم یا دهه ی آخر صفر و صبح و عصر و شب ( درمجموع روزی سه نوبت ) انجام می گیرد . گاهی مدت زمان روضه خوانی بیشتر می شود و به ماه های دیگر می کشد اما بهار روضه در این چند ماه مخصوصا ماه محرم است .
درگذشته قبل از هرمجلس روضه ، یک نفر ذکر می کرد تا مردم با خبر شوند که قرار است روضه خوانی انجام شود . ذکر ، اعلان روضه خوانی برای روستا بود . در طول سال ، حداقل در سه ماه محرم ، صفر و رمضان و هرماه حداقل یک دهه و درهردهه روزی سه بار ذکر یا حسین در فضای بنار می پیچد . برای این منظور ، یک نفر به بالای خانه ای که قرار بود در آن روضه خوانی شود می رفت و با آواز و آهنگ خاصی که همیشه یکسان است شعرهای ذکر را می خواند . ذکر به وسیله ی شخصی کامل و مومن انجام می گرفت . شعر ها ی ذکر چنین است :
حسینم وا حسینم وا حسینا
تعالی للعزا نبکی حسینا
به هر جا می شود ذکر حسین راست
جناب مادرش زهرا در آن جاست
اگر کشتند چرا خاکش نکردند
کفن بر جسم صد چاکش نکردند
اجرای هر مصراع از این شعر با آهنگ خاص ، نزدیک به 30 ثانیه به طول می انجامید . چون از نظر نت نمی توانم آن را بنویسم ، لذا یک مصراع آن را بر اساس خواندن خودم توضیح می دهم :
(حسینَ َ َ َ م - 8 ثانیه با چهار تحریر ) تنفس کوتاه ( وا - 1 ثانیه به دو تحریر ) بلافاصله ( حسی ی ی ی - 7 ثانیه با دو تحریر ) تنفس کوتاه ( نَ َ َم واحسی ی ی ی – 4 ثانیه با دو تحریردر نَ) نا (2 ثانیه )
در پایان ، شخص ذکرکننده از خانه پایین می آمد و مردم کم کم به محلی که ذکر شده بود روی می آوردند . علاوه بر مردان ، زنان مسن و میان سال نیز برای شنیدن روضه می شتافتند . برای خواندن روضه ، در خانه ها که منبر نبود ، از چیزی هایی دیگرمانند کرسی استفاده می شد که معمولا آن را با پتو می پوشاندند . قبل از شروع روضه ، گاهی کسی پیش خوانی می کرد یعنی با خواندن شعرهایی مناسب یا روضه ای بسیار کوتاه ، زمینه را برای شنیدن اصل مطلب فراهم می نمود . بعضی وقت ها نیز پا منبری انجام می گرفت بدین گونه که جمعی از افراد خوش صدا و دانا ، کنار منبر گرد آمده و به خواندن نوحه های دسته جمعی می پرداختند تا مجلس را آماده ی شنیدن سخنان روضه خوان کنند . استاد ایرج افشار سیستانی در کتاب نگاهی به بوشهر جلد دوم صفحه ی 659 می نویسد : « پیش از شروع وعظ و روضه خوانی در مساجد ، سرود مذهبی خاصی به طور دسته جمعی می خوانند که به آن پا منبری می گویند » .
دین و مذهب 16 . تعزیه بخش چهاردهم
فهرستی از تعزیه های بنار
مجالس تعزیه: در بنار درطول سال ، قریب بیست مجلس تعزیه خوانده می شود که به طور میانگین هر 18 روز یک تعزیه می شود . بخش بیشتر این مراسم مربوط به دهه ی اول محرم و مابقی در طول سال پراکنده است . تعزیه بر اساس ماه های قمری است و به علت اختلاف ده روزه ای که سال قمری با سال خورشیدی دارد ، سال قمری 10 روز زودتر از سال خورشیدی به پایان می رسد به همین دلیل به مرور زمان ، اجرای تعزیه در تمام فصل ها می چرخد و هر 32 سال یک بار هر تعزیه دریک ماه خاص خورشیدی واقع می شود . مجالس تعزیه خوانی که در طول سال در بنار برگزار می شود عبارت اند از :
1 – تعزیه ی پسر فروش : این تعزیه عمری قریب یک دهه تا 15 سال در بنار دارد و از تعزیه هایی است که قبلا اجرا نمی شده و به وسیله ی حاج ابراهیم زمانی به بنار آورده شده است . این تعزیه روز اول محرم خوانده می شود . دراین نمایش یک شخص چون امکانات برگزاری مراسم برای امام حسین (ع) را ندارد ، پسرش را می فروشد اما خریدار پسرش امام حسین (ع) است که او را آزاد می کند .
2- تعزیه ی مسلم بن عقیل : این تعزیه در روز دوم محرم اجرا می شود . دراین تعزیه امام حسین (ع) مسلم فرزند عقیل را روانه ی کوفه می کند و مسلم (ع) در آن جا به شهادت می رسد .
3- تعزیه ی طفلان مسلم بن عقیل : این تعزیه در روز سوم محرم خوانده می شود که طی آن فرزندان مسلم (ع) به شهادت می رسند .
4- تعزیه ی بار(حجه الوداع ) : این تعزیه در روز چهارم محرم خوانده می شود . دراین تعزیه ، امام حسین (ع) با خاندان و اهلبیتش پس از وداع با دخترش فاطمه ، از مدینه ، عازم مکه می شود .
5- تعزیه ی حر بن یزید ریاحی : روز پنجم محرم این تعزیه خوانده می شود و سپاهیان حر به امام حسین (ع) می رسند و او را متوقف می کند . پس از آن لشکری از طرف ابن سعد به سپاهیان حر می پیوندد ولی حر و فرزند ، برادر و غلامش به اصحاب امام ملحق شده و به شهادت می رسند .
6- طفلان زینب : روز ششم محرم این تعزیه خوانده می شود . از بنی هاشم اولین کسی که در کربلا به شهادت می رسد علی اکبر (ع) است اما در تعزیه ی بنار ، طفلان زینب زودتر به شهادت می رسند .
7- تعزیه ی شهادت علی اکبر روز هفتم محرم است . بیشتر مکالمات علی اکبر در این روز بین او و مادرش انجام می گیرد .
8- شهادت قاسم بن حسن روز هشتم محرم است . بیش از 90 درصد محتویات این تعزیه پیرامون عروسی قاسم بن حسن (ع) است .
9- شهادت عباس بن علی روز نهم محرم خوانده می شود . دراین تعزیه ، شمر از کوفه می آید و برای عباس امان نامه می آورد . بخش عمده ی این مراسم ، گفتگوی شمر با عمر بن سعد و شمر با عباس (ع) است .
10- شهادت امام حسین (ع) روز دهم محرم صبح خوانده می شود . این تعزیه تا ظهر ادامه دارد . دراین تعزیه امام چند بار به خیمه آمده و با اهلبیت وداع می کند . دراین تعزیه علی اصغر ، درویش کابلی ، عابس و... به شهادت می رسند ولی امام حسین (ع) ، کمک کردن ، زعفر جنی را نمی پذیرد و او را برمی گرداند .
11- تعزیه ی مرغ – روز دهم محرم شب خوانده می شود . فاطمه دختر امام حسین (ع) همان طور که در شماره ی 4 گفته شد ، در مدینه می ماند . او برای پدرش نامه ای می نویسد که قاصد در روز دهم محرم در تعزیه ، با لباس اعرابی ، نامه و هدایای او را به پدر می رساند . تعزیه ی مرغ ، در واقع برگشتن همان قاصد از کربلا به مدینه و رساندن خبر شهادت امام است . این تعزیه از آن جهت به مرغ معروف شده ، که پرنده ای پرهای خود را در کربلا به خون امام حسین آغشته کرده و روی دیوار خانه ی فاطمه بنت حسین نشسته تا او را از شهادت پدرش آگاه کند .
12- دفن شهدای کربلا – روز دوازدهم محرم در شب و توسط طایفه ی بنی اسد صورت می پذیرد . این تعزیه نیز قدمتی ندارد و عمر آن به یک دهه می رسد و توسط حاج ابراهیم زمانی خوانده شده است .
13 – اربعین – برگشتن اهلبیت از شام به مدینه روز بیستم صفراست . دراین تعزیه ، اهلبیت از شام به مدینه برمی گردند و در بین راه به کربلا می روند . بشیر نیز خبر ورود اهلبیت را به مردم مدینه می دهد .
14- رحلت پیامبر اسلام (ص). این تعزیه در روز بیست و هشتم صفر و صبح خوانده می شود . دراین تعزیه بخشی از غدیر نیز به نمایش در می آید .
15 – شهادت امام حسن مجتبی . روز بیست و هشتم صفر و عصر یا شب انجام می گیرد . این تعزیه نیز در بنار قدمتش تقریبا به ده تا 15 سال می رسد .
16- شهادت امام رضا (ع) . روز سی ام صفر . عصرخوانده می شود . در این تعزیه امام از مدینه به خراسان می رود و توسط مامون و با زهر ، به شهادت می رسد .
17 – وفات حضرت فاطمه زهرا (س) . روز سیزده جمادی الاولی . این تعزیه هم قدمت چندانی در بنار ندارد .
18- وفات حضرت زینب (س) روز پانزدهم رجب . این تعزیه هم در بنار سابقه اش حدود یک تا دودهه می رسد .
19 – شهادت علی (ع) روز بیست و یکم رمضان . یکی از تعزیه های اصلی بنار است که صبح خوانده می شود .
20 – وفات رقیه . در بنار به صورت معدود خوانده شده و اجرایش مستمر نیست و از تعزیه های جدید است .
دین و مذهب 15
سینه زنی
از جمله اقداماتی که به صورت خودجوش در دهه ی اول ماه محرم انجام می شود ، سینه زنی است . سینه زنی علاوه بر این که روز عاشورا به دنبال نعش انجام می شود که در بخش های قبلی به آن اشاره شد ، در شب های دهه ی اول محرم نیز انجام می گیرد و اوج آن شب عاشوراست . زنان و مردان در دو محیط جداگانه به سینه زنی می پردازند . در گذشته ، مرد ها در مسجد و بعد ها در حسینیه و زن ها در منزل بانی تعزیه یا در میدان خاصی در روستا سینه می زدند . تا حدود سه دهه پیش ، مکان اصلی سینه زدن زنان ، میدان مقابل منزل یوسف ابراهیمی بود . در این میدان به علت وسعت لازم ، همچنین وجود دو درخت کـُنار تنومند در وسط آن ، عملا راه آمد و شد مردم و مکان سینه زدن زنان جدا می شد و تداخلی پیدا نمی کرد . زنان در چنین مکانی به صورت ایستاده و حلقه ای در حالی که می چرخیدند ، سینه می زدند ولی در محیط مناسبی که می توانستند بنشینند ، به صورت نشسته به سینه زنی می پرداختند . امروزه زنان نیز درمنزل بانی یا در حسینیه به انجام این کار می پردازند . سینه زدن مردان همیشه به صورت ایستاده انجام می گیرد . آنان با دست چپ ، حلقه ی کمربند نفر سمت چپ خود را می گیرند و به صورت دایره می ایستند و در حین سینه زدن ، با ریتم خاصی همراه با زدن دست راست خود به سینه ، پای چپ را نیز به زمین می کوبند و آهنگ خاصی ایجاد کرده و آرام آرام می چرخند . نوحه خوان نیز در حلقه ی وسط دایره ای سینه زنان می چرخد و نوحه ی مناسب را می خواند . وقتی که سینه زن ها ترجیع شعر نوحه خوان را تکرارمی کنند ، قامت راست کرده و سینه نمی زنند اما به محض این که نوحه خوان آغاز می کند ، سینه زن ها خم شده ، چشم به زمین می دوزند و سینه می زنند . اینک به تعدادی از نوحه خوانان بنار اشاره می شود :
الف : زنان = مریم ابراهیمی فرزند فتح الله - فاطمه شجاعی فرزند الله کرم - صفورا شجاعی فرزند احمد - خاور ابراهیمی فرزند ابراهیم - مریم ابراهیمی فرزند اسماعیل
ب : مردان = ناصر سلیمی فرزند محمد رضا - محمد ابراهیمی فرزند ابراهیم - محمد خدادادی فرزند خداکرم - امان الله ابراهیمی فرزند ابراهیم - اسماعیل ابراهیمی فرزند یوسف - مراد سلیمی فرزند محمد علی - غلامرضا خدادادی فرزند خداکرم – اسکندرسلیمی محمد رضا - رضا سلیمی فرزند میرزا احمد- باقر بوستانی فرزند محمد
دین و مذهب 14 . تعزیه بخش سیزدهم
بالاسونی و نقّـالی
برخی از گروه های تعزیه خوان نیز به منظور کسب در آمد به روستاها می آمدند و تعزیه می خواندند که به بالاسونی معروف شده بودند . بالاسونی ها اول بار در سال 1342 به بنار آمدند . آن ها به روش خاص خود می خواندند و اشعارشان نیز با شعرهای تعزیه ی دهستان زیارت فرق داشت اما آنچه که کار آنان را جلوه می داد ، این بود که هرکسی مکالمات خود را از حفظ می خواند و به همین خاطر مجال بروز هنرهای دیگر مثل بازیگری برایشان فراهم بود و نیازی نبود که هم نسخه در دستشان باشد و هم شمشیر و هم علم . آنان در ماه های محرم ، صفر و رمضان به بنار و سایر روستاها می آمدند و منزل یک نفر می ماندند . ذاکر از معروف ترین این افراد بود که تا این تاریخ به بنار آمده است . آخرین بار که ذاکر به بنار آمد و تعزیه خواند ، تقریبا 45 سال پیش بود اگر چه بالاسونی ها هنوز هم به صورت پراکنده پیدا می شوند و تعزیه اجرا می کنند اما با ظهور گروه های متعدد تعزیه خوانی در دهه ی اخیر در دشتستان ، حضور آنان رنگی ندارد . سبک خاص تعزیه خوانی آنان در بنار به بالاسونی معروف شده است .
. شکل دیگری از تعزیه خوانی که بنار به خود دیده است ، پرده خوانی ونقالی است . در پرده خوانی ، یک نفر با پرده های بزرگ و تصاویر رنگی در روستا ، بساطش را پهن می کرد و پرده هایش را به دیوار می آویخت . از بین تصاویری که در پرده های بزرگ و شلوغ به مردم نشان می داد ، علی اکبر فرزند امام حسین در حالی که فرقش شکافته شده و سرش روی پای پدر بود ، دیده می شد . در گوشه ای دیگر پرده ، اشقیا با چهره های زشت و سبیل های از بنا گوش در رفته و خشن خودنمایی می کردند . یزید از زشت ترین و منفورترین آن چهره ها به حساب می آمد که شکم او را مانند شکم سگ ماده تصویر می کردند . تصاویری از جهنم نیز در پرده های مرد نقّال وجود داشت که نشان می داد قاتلان امام حسین (ع) در آنجا به چه عذابی گرفتار شده اند . نقال ضمن اشاره به تصاویر در پرده ، نقالی می کرد و واقعه ی کربلا را شرح می داد . او موقعیت شناس بود و با توجه به احساسات مذهبی مردم ، در حین اجرای نقش های تعزیه ، از مردم پول نیز جمع می کرد و به عبارتی دیگر از حاضران می خواست تا چراغی روشن کنند . وی ، پول دادن مردم را روشن کردن چراغ می دانست . نقالی او چیزی مابین تعزیه و روضه بود . نقالان صدایی خوش داشتند و به صورت تجربی آموخته بودند چگونه مردم را جذب کنند . آخرین باری که نقالان به بنار آمدند ، قبل از انقلاب بود .
دین و مذهب 13 . تعزیه بخش 12
بانیان تعزیه در بنار
بانی : بانی به کسی گفته می شود که اجتماع تعزیه خوانان و تمام وسایل مربوط به تعزیه درخانه ی اوست . در بنار ، وسایل و لباس ها در صندوق بزرگی بود که حاج ابراهیم خدارتی به همین منظور از کویت با خود آورده بود . این صندوق هنوز کاربرد دارد . تعزیه خوانان اندکی قبل یا بعد از اذان ظهر به منزل بانی می آیند و پس از نماز و ناهار ، نسخه ها تقسیم شده و مقاوله می کنند . شیوه ی مقاوله نیز چنین است که فهرست یا کارگردان به ترتیب از نقش ها نام می برد و هرملا ، آنچه را که باید در تعزیه بخواند ، در مجلس اجرا می کند تا هم عیب شعر خواندنش برطرف گردد و هم سبک خواندن به او آموزش داده شود . در مقاوله معمولا جاهای مهم و یا از هر بندی ، چند بیت برای نمونه اجرا شود . در چند سال اخیر در بنار ، مقاوله انجام نمی گیرد و همین امر نیز باعث شده که هم در اجرای دقیق سبک ها و هم صحیح خواندن نسخه ها اختلال بیشتری پیش آید . تعزیه خوانان شام نیز منزل بانی می ماندند ولی امروز به واسطه ی اینکه بسیاری از عوامل تعزیه در روستا سکونت ندارند و بعد از تعزیه عازم خانه های خود در خارج از روستا می شوند ، ماندن برای شام پررنگ نیست . تعزیه خوانان موظف هستند لباس نقش را درمنزل بانی بپوشند و پس از اتمام تعزیه ، در همان مکان نیز عوض نمایند . تمام خدماتی که در منزل بانی انجام می گیرد برای ملا و بهتر برگزار کردن تعزیه است به همین خاطر ملاها ، محور افرادی هستند که در منزل بانی رفت و آمد دارند . برخی از این افراد ، بیش از همه زحمت می کشند اما همیشه در سایه می مانند . زنان بدون استثنا از این گروه هستند . زن و دختران و پسران بانی بیش از همه می دوند و زحمت می کشند و زحمتشان کمتر دیده می شود . هم مردم و هم خودشان ، این کار را نوعی وظیفه می دانند و اجرشان را از امام حسین (ع) می خواهند . در کار های خدماتی نیز پای آنان وسط است برای مثال ، برای بردن وسایل مربوط به تعزیه از خانه تا میدان و حمل دایمی و هر روزه ی آن و نصب پرچم ها و علم ها و.... آنان حرف اول را می زنند . محمد رضا زمانی از کسانی است که تمام روز ، وسایل را با فرغون با جایگاه تعزیه می برد و پس از مراسم بر می گرداند . اگر چه امروزه این کار را با ماشین انجام می دهد ولی از زحمات او کم نشده است . یکی از افرادی که در قدیم نقش انتظامات تعزیه ی بنار را بر عهده داشت غلامحسین صداقت بود . تا زمانی که مشهدی ابراهیم ابراهیمی ، بانی و تعزیه خوان بنار بود ، صداقت نیز چوبی در دست داشت و مثل ناظم مدرسه ، بالای صف ها می چرخید و نظم می داد . علاوه بر آن او هر سال در روز عاشورا برای علی اصغر (ع) قبری آماده می کرد تا روند اجرای تعزیه بدون وقفه به پیش برود اما دیرگاهی است که او نیز مثل دیگران در گوشه ای می نشیند و کاری به کار کسی ندارد . مردم کمک های خود را به بانی می دهند . این کمک می تواند کمک نقدی و یا غیر نقدی باشد . در منزل بانی نعش ساخته می شود . زنان برای ملاها غذا تهیه می کنند . تمام تدارات در انجا انجام می گیرد . اسب ها را آنجا می آورند . و در یک کلام نقطه ی مرکزی و محوری تعزیه است . برخی مراسم حاشیه ای نیز در منزل بانی انجام می گیرد مثل سینه زنی و شوروزک کردن .
اولین بانی تعزیه در بنار کربلایی زهرا دختر کربلایی خدارحم ، همسر مومد بوستانی بود . پس از او مشهدی ابراهیم ابراهیمی بانی تعزیه بود و بعد از او نیز تا چندسال ، یوسف ابراهیمی این مسئولیت را به عهده داشت . قریب دو دهه است که حاج ابراهیم زمانی فرزند مراد بانی تعزیه است . دراین بین ، افرادی دیگر نیز بودند که این مسئولیت را به طور موقت برای یک سال یا حد اکثر دو سال به عهده گرفتند که از آن میان می توان به حاج محمد خدادادی ، سید باقر موسوی و غلامرضا شجاعی اشاره کرد .