سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جشن ها و عید ها      4   

  سیزده به در

در کتیبه های سومری و بابلی از مراسمی به نام « زگموگ » در سومر  و « آکیتو » دربابل  نام برده شده که 12 روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده است . این مراسم مربوط به دست کم چهار هزار سال پیش است . 1

در ایران باستان نیز روز سیزدهم را رسما روز پایان جشن های نوروزی می دانستند و جشن روز سیزدهم را حسن ختام جشن های نوروزی می دانستند . 2

اما مردم در باورهای عامیانه ی خود ، عدد سیزده را نحس می دانند لذا برای به در کردن آن ، سیزدهمین روز از سال خورشیدی را به بیرون از خانه ها می روند . این تعبیری غیر علمی از این روز است . به قول آقای قایدی پاپری ، در هیچ منبع قدیمی ، نوشته ای مبنی بر نحس بودن سیزده نداریم3 .  سیزده به در برای دشتستان ، اوج بهاران است و مجالی تا همه ی مردم از پیر تا جوان در این روز به دیدار طبیعت بشتابند و با گل ها و سبزه ها زندگی کنند . در مناطق سردسیری نیز ، سیزدهم فروردین ماه ، آغاز رویش بهار و پایان سرمای استخوان سوز زمستانی است لذا این روز جشن گرفته می شود و مردم دراین فرصت ، به دیدار طبیعت می روند . در این روز مردم بنار آب شیرین به صورت خانوادگی یا در قالب گروه های بیشتر به بیرون از خانه ها می روند و در جایی که از پیش برای رفتن به آن جا برنامه ریزی کرده اند ، مستقر می شوند . زنان مشغول پخت پز شده و کودکان آزادانه به تفریح و بازی می پردازند و مردان نیز اوقات خوشی برای خود در دامن طبیعت رقم می زنند . این مراسم معمولا به دلیل گرمای هوا در دشتستان ، معمولا ساعاتی کوتاه پس از ناهار به پایان می رسد و مردم به خانه های خود بر می گردند .

_________________

1- اعیاد و جشن های ملی در ایران باستان - محمد علی قایدی پاپری - صفحه ی 54

2- همان - صفحه ی 52

3 - برای اطلاع بیشتر به کتاب یاد شده از صفحه ی 49 تا 55 رجوع شود .





تاریخ : یکشنبه 94/5/25 | 6:44 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

جشن ها و عید ها   3

نوروز             3

از گذشته تا امروز در بنار آب شیرین نیز نوروز گرامی داشته می شود . در این روز ، مردم نوترین و زیباترین لباس های خود را می پوشند و به دیدار یکدیگر می روند . این دید و باز دید ها به صورت فردی و شخصی انجام می گیرد و برخلاف عید مذهبی فطر که مردم یک جا گرد می آیند تا به صورت دسته جمعی به دیدار دیگران بروند ، در این عید به صورت فردی یا تعدادی معدود از هم دیدار می کنند و معمولا کوچک تر ها به منزل بزرگ تر ها می روند و اقوام و بستگان در اولویت قرار می گیرند . با توجه به شغل مردم که عموما کشاورزی بود ، دراین روز و این روزها ، مجال و فراغت مناسبی بود تا برخی از افراد به دیدار بستگان خود در روستاهای دیگر نیز بروند . بازار شب نشینی نیز گرم بود و تخمه ی بو داده ی هندوانه معروف به « مَجِ خُمونی » ،  فراوان ترین نعمتی بود که در این دیدارها مورد استفاده قرار می گرفت . این شب نشینی ها در وحله ی اول در دروازه ها و برای کسی که دروازه نداشت ، معمولا در اتاق های « چالدونی » ( چاله دان -  اتاقی که چاله ی آتش در آن بود ) انجام می گرفت . دود گز که از سوختن چوب درختچه ی گز برمی خاست ، فضای این گونه جلسات را احاطه می کرد و چشم ها و نفس های مردم به آن عادت داشت . برای پیرتر ها  نیز ، قلیان بهترین پذیرایی بود .  از آنجا که ریشه های آغازین این جشن را به پادشاهان گذشته منسوب می دانند ، این شعر نیز در بنار معروف بود که گواه این حرف است « که آمد عیدِ سلطانی ، دوصد کُنده بسوزانی که باز آمد زمستانی » * امروزه این جشن با شکوه تر از پیش در بنار برگزار  و با تلاش جوانان بنار آب شیرین ، مراسم تفریحی جالب و زیبایی نیز برای جوانان روستا انجام می شود . 

_____________

* به نقل از محمد جعفر غلامی





تاریخ : شنبه 94/5/24 | 6:27 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

جشن ها و عید ها   2

نوروز        2

درباره ی پیدایش نوروز نظرهای دیگری نیز مطرح است :

این روز را نوروز می نامند زیرا آغاز سال است . . گویند که جمشید دراین روز بر گاوی بنشست و به جنگ دیوان رفت و آنها را شکست داد و روز ششم فروردین با پیروزی تمام باز گشت .

نوروز نخستین روز است از فروردین ماه  ... و آنچه پس از اوست تا پنج روز همه جشن هاست و ششم فروردین ماه نوروز بزرگ دارند زیرا که خسروان بدان پنج روز حق حشم و گروهان و بزرگان و حاجت ها روا کردند ....

جمشید بر تختی نشست که دیوان آن را می بردند و با آن به یک روزه راه از دماوند به بابل می رسید . مردم در شگفتی شدند و آن روز را جشن گرفتند .

در این رو ایرانیان به فرمان و راهنمایی جمشید شکر از نیشکر گرفتند .

چون جمشید به پادشاهی نشست دین را نو کرد و دین صابیان را بر انداخت .

چون آفتاب را دو  دَور بود یکی هر سیصد و شصت و پنج روز یعنی شبانه روز اول دقیقه حمل باز آید به همان وقت و روز که رفته بود نتواند آمدن چه هر سال از مدت همی کم شود . جمشید این دور را دریافت و نوروز نام نهاد .

پیشینیان عقیده داشتند هر که نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمری در شادی و خرمی گذراند .

____________

به نقل از کتاب اعیاد و جشن های ملی در ایران باستان . محمد علی قایدی پاپری . صفحه ی 29 تا 32 / با تلخیص 





تاریخ : جمعه 94/5/23 | 6:51 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 

  جشن ها و عید ها     1

نوروز        1

در هر جامعه ای جشن ها و عید هایی اعم از مذهبی و یا سنتی وجود دارد . در بنار نیز در طول سال ، جشن های گوناگونی برگزار می گردید که طی سلسله مقالاتی به آنان اشاره خواهد شد . عید نوروز

نوروز از کهن ترین جشن های ایرانیان بوده که به مرور زمان تا به امروز رسیده و هر سال برای برگزاری آن ، وسواس خاصی انجام می پذیرد .

در این که نوروز چگونه پدید آمده ، سخن های گوناگونی مطرح است اما بر اساس شاهنامه ی فردوسی ، روزی که جمشید بر تخت می نشیند ، آن روز نوروز خوانده می شود .

همه کردنی ها چو آمد پدید

به گیتی جز از خویشتن کس ندید

چو آن کارهای وی آمد به جای

ز جای مهین برتر آورد پای

به فّر کیانی یکی تخت ساخت

چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی

زهامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان میان هوا

نشسته برو شاه فرمانروا

جهان انجمن شد بر تخت او

فرو مانده از فّره ی بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

__________

- شاهنامه هشت جلدی – جلد اول صفحه ی  27





تاریخ : پنج شنبه 94/5/22 | 6:25 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

رودخانه

دراستان بوشهر سه رود خانه ی مُند ، دالکی و شاپور دایمی بوده و از اهمّیّت زیادی برخوردارهستند . دو رود دالکی و شاپور در غرب روستای دورودگاه با هم تلاقی کرده و رود « حلّه » را تشکیل می دهند . رود حله ابتدا از کنار آثار روستای خرگاه سپس از شمال روستای کلل می گذرد و به بنار آب شیرین می رسد و از سمت شمال بنار آب شیرین به سوی غرب می رود و در بین راه ، درست در نقطه ی شمال غرب بنار ، به سوی جنوب می آید و به غرب بنار که رسید ، در محل « برم حسینو » ، دوباره به سمت غرب تغییر مسیر می دهد تا از شمال صفی آباد بگذرد وباز به سوی جنوب چرخی بزند و  به بنار آزادگان « بنار کید = قاید » برسد و همچنان پیچ و تاب بخورد و در مارپیچ هایش ، به هفت جوش ، زردکی ، کره بند برسد تا در منطقه ی رودحله خود را به خلیج فارس برساند .

این رودخانه در روزهای معدودی از سال طغیان می کند و گاه خساراتی نیز به بار می آورد . سرچشمه ی « رود دالکی ارتفاعات بین دریاچه ی فامور (پریشان ) و دشت ارژن است و رود شاپور از کازرون به استان بوشهر جاری است و قسمتی از دهستان شبانکاره را مشروب می کند » *

______________

*نگاهی به بوشهر . ایرج افشار سیستانی . جلد اول صفحه ی 54   .





تاریخ : جمعه 94/5/16 | 11:59 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

  مهاجرت

« منطقه بوشهر به لحاظ موقعیت سوق الجیشی و وجود شرکت های بزرگ نفتی و اجرای طرح های صنعتی بزرگ مانند نیروگاه اتمی ، کشتی سازی ، نیروی انسانی فعال ، انسان های مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب کرده است . » *

بسیاری از افراد دهستان ها و روستاهای استان نیز به دلایل مختلف ، تاکنون به شهر های بزرگ استان مهاجرت کرده اند که تعداد آنان کم نیست . تعدادی از این افراد دارای تخصص هایی نیز هستند که شهر باعث شکوفایی آنان شده است . برخی از اهالی بنار ، درابتدا به دلیل کمبود آب و زمین های کشاورزی مرغوب و نیز درآمد پایین ، به شهرهای مختلف استان مخصوصا برازجان مهاجرت کردند . پس از برازجان ، دومین شهری که اهالی بنار به آنجا رفته اند ، بوشهر است که موقعیت خاص اقتصادی عامل اصلی این مهاجرت ها را فراهم کرده است .

در سال 1367 یک شب به همراه محمد تقی باقری ، لیستی از افرادی که از بنار به خارج از بنار مهاجرت کرده اند را تهیه کردیم . نتیجه ای که حاصل شد ، تقریبی بود و تعداد فرزندان هر خانواده که پس از مهاجرت ازدواج کرده و مستقل شده بودند را نیز به تفکیک به حساب آوردیم و این نتیجه حاصل شد :

55 نفر ( خانواده ) از بنار رفته اند .

5 نفر احتمال رفتن دارند .

5 نفر احتمال می دهیم که رفته باشند و ما حساب نکرده باشیم .

2 نفر هم به بنار آمده اند ( جوکار و جمهوری )

امروز تعدادی از افراد بنار در شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز ، تهران ، اصفهان و یا معدودی از آنان در خارج از کشور زندگی می کنند .

_________

*نگاهی به بوشهر – ایرج افشار سیستانی - جلد اول – صفحه ی 444





تاریخ : پنج شنبه 94/5/15 | 7:44 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

باران 3

1-            گلمبو خبر کن

این باران اولین باران های سال است و معمولا اندک می بارد تا هشداری به آدم های تنبل بدهد که زود تر وضعیت خانه هایشان را مرتب کنند  . گل اندود کنند و ناودان ها را چک کنند تا در زمستان دچار مشکل نشوند .

2-           نم و خرد

این باران به صورت قطرات ریز می بارد به گونه ای که قطرات آن را به قطرات شبنم تشبیه کرده اند .

3-           پیشال پیشال

این باران قطرات درشت تری دارد ولی استمرار ندارد . دقایقی می بارد و دقایقی دیگر  قطع می شود .

4-           همه شهره

این باران به صورت قطرات متوسط می بارد و گاه اتفاق می افتد که تا چند روز بی وقفه ادامه می یابد . آرامش این باران طوری است که در آن می توان راه رفت و آب های آن در زمین فرو می رود . بنابراین بهترین باران برای کشاورزی محسوب می شود . گاه براثر این بارش ، در جویباران کوچک آب جاری می شود ولی خطراتی در پی ندارد .

5-           او نوگی

به بارانی گفته می شود که شدت آن در حد وسط باشد و آب پشت بام ها را در ناودان ها جاری کند .

6-           هفه ریز

به بارانی گفته می شود که از شدت آن ، صدایی شبیه صدای فوت کردن به گوش می رسد . این گونه باران ها اگر چند ساعت ادامه بیابند ، باعث خسارت به خانه ها و آب گرفتگی معابر می شود .

7-           دهن مشکی

شدید ترین نوع باران ها این نوع است یعنی بارانی که شدت نزول آب آن به زمین شبیه باز کردن دهان مشک باشد و به جای قطره قطره باریدن ، مثل خالی کردن آب مشک می بارد .

8-           تیره تیره

به بارانی گفته می شود که شدت آن زیاد است ولی مدت بارش آن کم است . این نوع باران ها معمولا با باد همراه هستند و رعد و برق فراوان دارند .

9-           تپ درشتو

این باران بر خلاف باران نم و خرد است . معمولا قطرات بسیار درشتی دارد ولی دوام چندانی ندارد و اگر هم استمرار پیدا کند ، قطراتش کوچکتر می شود .

نکته ی زیبایی که در باورهای مردم بنار وجود دارد این است که هر گاه باران در حال باریدن باشد ولی آفتاب نیز بتابد ، می گویند آفتاب دارد سرش را می شوید . 





تاریخ : چهارشنبه 94/5/14 | 6:41 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 باران  2

باتوجه به بافت اجتماعی روستا و کشاورز بودن همه ی مردم در دهه های پیشین ، باران که از آن با عنوان رحمت الهی نام برده می شود ، بیش از هر چیزی موجبات شادمانی درونی و بیرونی را برای مردم فراهم می آورد . کشاورزان ساعت ها به باران نگاه می کردند و کودکان در باران به بازی و تفریح می پرداختند چرا که نبودن این نعمت بزرگ باعث قحط سالی و گرسنگی و مرگ میر فراوان می شد و برای باریدنش بارها و بارها به درگاه خدا التجا کرده و یا به « قبله ی دعا » رفته بودند . قبله ی دعا ، دعایی است دسته جمعی که با آداب و ترتیب خاصی بیان می شود و در بخش باورها به تفصیل به آن پرداخته ایم . در اهمیت  باران همین بس که هر گاه کسی خبر باریدن باران را به کسی می داد ، شنونده می گفت : « خیر در بارون » یعنی امیدواریم که بارانی همراه با خیر و برکت باشد . با این همه ، با توجه به بافت مسکن ، باران های مداوم باعث خسارات کلی و یا جزیی به خانه های روستاییان نیز می شد به گونه ای که گاه بر اثر باران هفته بار ، سقف خانه ای خشتی فرو می ریخت . در چنین مواقعی مردم می گفتند :

ترسم که ببارد که ببارد که ببارد

ترسم که نبارد که نبارد که نبارد

و همین اندیشه ی ساده ، نشان از تعادل داشت . مهم ترین بخش خانه ها که پیش از جاهای دیگر آسیب می دید ، حاشیه های بالای خانه بود که به آن « بُرگی » می گفتند . برگی ، گل خام حاشیه ی بام خانه بود که براثر رطوبت و نم فراوان ، از بالا رها شده و پایین می افتاد . با هر بخشی از برگی که فرو می ریخت ، خطر نفوذ آب به درون تَرَک های بین خشت های خانه بیشتر حس می شد . به همین دلیل ، در فصل پاییز و پیش از آغاز باران ، روستاییان بام خانه هایشان را «شل » می زدند و پایه های خانه ها و دیوار ها را  پابندی می کردند . در هنگامی که بارش زیاد باعث وحشت مردم می شد ، برگی از قرآن یا مُهری در باران می گذاشتند تا به احترام آن ها ، باران بند بیایدکه به این قسمت نیز در آینده بیشتر خواهیم پرداخت    . 





تاریخ : سه شنبه 94/5/13 | 3:17 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

باران  1

در دشتستان ، میزان بارندگی بسیار کم و متغیر است . از اواسط آبان  تا اردیبهشت ماه ، زمان باریدن باران است که به صورت پراکنده می بارد ولی بارانی که به درد کشاورزی بخورد ، تا عقرب (آبان ) است . باران بهاری و پاییزی معمولا به صورت رگبار است و این رگبارهای شدید و کوتاه مدت ، رعد و برق زیادی با خود دارد ولی در زمستان ، باران معمولا  به صورت دانه های ریز و مداوم می بارد که به آن « همه شهره » می گویند . گاه نیز با شدت و با قطره های درشت همراه است که به  « بارون تپ درشتو » مشهور است . تگرگ نیز در اکثر سال ها و به طور پراکنده و و اغلب همراه باران می بارد . دانه های تگرگ معمولا کوچک است و به محض برخورد بر زمین ، به مدت چند ثانیه آب می شود . گاه مشاهده شده که بارش تگرگ بدون باران ، سطح زمین را سفید پوش کرده است .

شمار روزهای بارانی در بنار ، کم است ولی در همین روزهای کم نیز اتفاق افتاده که شدت بارش ، خساراتی به بار آورده است . در زمستان ، گاه آب های کوه های برازجان یا زمین های شرق بنار جاری شده و زمین های پایین دست را مشروب کرده است . در بنار ، برخی از مردم برای جلوگیری از هدر رفتن آب های جمع شده در زمین های خود ، اقدام به بند زدن ( سد کوتاه خاکی ) در مسیر خروجی آب می کنند تا به این وسیله آب را بیشتر روی زمین خود نگداشته و محصول بیشتری کسب کنند   . 





تاریخ : دوشنبه 94/5/12 | 8:31 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

واحد وزن برای خرما

 در دو شماره ی پیشین در باره ی واحد وزن و واحد طول به طور فهرست وار مطالبی بیان شد امروز ضمن پرداختن به ادامه ی مطلب ، در ابتدا لازم است بگویم که در اندازه ی دقیق وزن و طول و ارتفاعی که طرح کردیم ، به دلیل نداشتن معیاری یکسان ، می توان شک کرد . برای مثال برای وزن کردن ، از سنگ استفاده می شد و طبیعی است که سنگ بر اثر فرسایش ، از وزنش کاسته شود یا برای من ، چند سنگ درشت که قبلا معتمدی اندازه گرفته بود ، به کار می رفت . بالا و بدست و قدم نیز طبیعی است که یکسان نباشد و قدم ها و قامت ها و وجب ها به یک اندازه نباشند اما با این وجود ، آنچه بیان شد ، معیارهایی بود که عرف جامعه ی روستایی بنار آب شیرین پذیرفته بود . اکنون در ادامه به واحد وزن برای خرما اشاره می شود :

قیاس = معادل تقریبی ربع کیلو گرم

پونزه ی = معادی 5 کیلو گرم

سه پونزه  = معادل 15 کیلو گرم

کَلِ خرما = معادل 30 کیلو گرم

یک خرما = معادل 60 کیلو گرم

بار  = معادل 120 کیلو گرم  و تقریبا یک من و نیم    





تاریخ : شنبه 94/5/10 | 6:54 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.