دروازه
اهمیت دروازه درزندگی روستایی اگربیشترازخانه ی بنشین نباشد، بی شک کمترهم نیست. دروازه درواقع هشتی مانندی بودکه درابتدای ورودی هرمنزلی ساخته می شد. وقتی دربزرگ ودولنگه ی تخته ای حیاطی ازپاشنه می چرخیدوبازمی شد، قبل از ورود به حیاط، وارد محوطه ای می شدندکه به آن دروازه می گفتند. به وسعت پهنای در، راه بازبودودر دوسمت ورودی ،دوسکوی بزرگ وگاه یک سکو قرارداشت که روی آن تک (فرشی حصیری از برگ درخت نخل) ، فرش یاقالی می انداختندومی نشستندومعمولاً ظرفیت تمامی مهمان هایی راداشت که به خانه واردمی شدند. دروازه بسیار ستبر ودیوارش معمولا به پهنای یک و نیم یا دو خشت بود. بین سکو های پهن دروازه، راهرویی به پهنای در قرار می گرفت که سمت بیرونی آن دری قرار داشت که درواقع همان درحیاط بود و قسمت درون حیاط بدون در بود. معمولا روی یک سکوی دروازه فرش می انداختند وروی سکوی مقابل، چاله ، منقل ، تنباکو قلیان زغال و هیزم بودو اسباب چای و قهوه و قلیان قرار داشت.در گرداگرد سمت درونی آن نیز طاقچه هایی وجود داشت که وسایل را درآن می گذاشتند . گاه پیش می آمد که مهمانان در همان جا می نشستند و همان جا نیز می خوابیدند.در تخته ای و سنگین و درابعاد بزرگ بود. طول دروازه حدود چهار متر بود و روی هر سکو چند ردیف می توانستند بنشینند.سکوارتفاعی حدودیک مترداشت وعرض آن متغیر بود و به چند متر هم می رسید. دروازه برای مراسم کوچک ، محفل شبانه وگاهی روضه خوانی و پذیرایی ازمهمانان مرد، به کار می رفت و معمولاً افراد تازه وارد و غریبی که به منزلی وارد می شدند دردروازه اسکان می یافتند. غنای فرهنگ مردم طوری بود که در دروازه را نمی بستند و در تمام مدت روز باز بود که این خود نشان می داد مردم در تمام اوقات آماده ی پذیرفتن خویش و بیگانه هستندو شب ها نیز تکه سنگی پشت در می گذاشتند تا از ورود جانوران به حیاط جلوگیری شودو همچنین برای ساختن آن ضلعی از حیاط انتخاب می شدکه محوطه ی خانه های اندرونی که اختصاص به زنان داشت، پیدا نباشد . دروازه راه رسمی ورودی و خروجی هر خانه ای بود به همین جهت خیلی مهم بود و بالای در آن، طاقچه ی کوچکی بود که قرآنی پیچیده در پارچه ای درآن قرار داشت تا اهالی خانه در هنگام ورود و خروج از زیر آن بگذرند .