بنام خدا . با سلام خدمت همه دوستان
امروز 5 دیماه سالروز وقوع حادثه دردناک زلزله ویرانگر بم می باشد.زلزله ای که تعداد زیادی از هموطنانمان را زیر آوار برد جان آنها را گرفت.خانواده های بسیاری از بین رفتند و به همین میزان در داغ از دست دادن عزیزانشان نشستند.خانه های مردم خاک شد و تمامی ملت ایران را در غم خود نشاند. این اما همه ماجرا نبود.بعد از این بلای ویرانگر شاهد ثبت صحنه های زیبایی از همدردی مردم عزیزمان بودیم.هرکس به اندازه توان تلاش می کرد تا از آلام بازماندگان بکاهد.این کار تاجایی بود که مردم سایر نقاط جهان هم در این کار ملت عزیز ایران را همراهی می کردند. بنده نیز مثل بقیه مردم و در حد توان مقداری وجه نقد و دو تخته پتو برداشتم به ایستگاهی که شورای « زیارت» به این کار اختصاص داده بود تحویل دادم. دانش آموزان نیز هرکدام با دریافت مبغلی پول از خانواده و تحویل آن به مدیران مدارس در این کار شرکت می کردند.«امین» نیز همان صبح که من پتوها را برداشتم مقداری پول گرفت و باخودش به مدرسه برد. وقتی ظهر برگشتم دیدم مشغول است گفتم امین چه می کنی؟ گفت می خواهم به همکلاسی هایم کمک کنم.گفتم تو که پول دادی .جوابم داد که «او پیلکو ما بوام بی» (آن پول مال پدرم بود)خودم می خواهم برای همکلاسی هایم کاری کنم تا راحت باشم. دیدم که دارد « شاخک» درست می کند.بعد از آن به زیر درخت« کــُنار » نزدیک حیاطمان رفت و با گرفتن چند پرنده آن را به بوشهر برد و فروخت و پولش را در این راه خرج کرد. وقتی آمد (دقیقاً یادم هست)گفت :ایسو راحتم.(حالا راحت شدم)
دعای شادی روحش رابا دعای شادی روح همه رفتگان شما با این آرزو به پایان می برم که :الهم اشفع کل مریض.خدایا همه بیماران را شفا بده