سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 مسلم جعفری

 انسان ها اگر درهرموقعیتی قراربگیرند وگذشته خودرا فراموش نکنندیک قهرمانند آفرین برشما اقای احمد روزبه خداوند روزبه روز برموفقیت

شما بیفز اید. پدرم تعریف می کرد سال قحط سفید با مهمد بوستانی برای کاربه آبادان وازآنجا به بندر شیوه عراق رفتیم . روزی دوتومان

(بیست ریال)حقوق می گرفتیم یک چادردونفره به ماداده بودند وهرشب یک چانه خمیر ویک پیش(شاخه) ی خشک نخل به ما می دادند. خمیر راروی حلبی می پختیم ومی خوردیم همین خوراکمان بود تا فرداشب ویک چانه خمیر دیگر. برای برگشتن ازآبادان تا بنار(18کیلومتری برازجان دراستان بوشهر) پیاده آمدیم نزدیکی های صبح بود گفتیم گشنه هستیم . نفری شش عدد خرما داشتیم دریک روستا دربین راه خرما ها را می خوردیم ، هسته آن را که پرت می کردیم، زنان حامله ی روستا می دویدند وهسته خرما را برمی داشتند و می مکیدند واقعا مردم گشنه بودند وپدران ما چقدر زحمت کشیدند خدایشان رحمتشان کند. 





تاریخ : چهارشنبه 89/7/28 | 1:5 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.