(درسوگ مرد زحمتکش بنار،مرحوم حاج غلامحسین صداقت)
آنکس که نوای قلب او ایست نمود
عمری چو زلال چشمه ها زیست نمود
شخصی که زنام نیک خود هست شده
هرگزنتوان که نام او نیست نمود
*******
ای از عرقِ جبینِ خود نان خورده
تاول ز کَفَت آبِ فراوان خورده
چون مور، زهمت بلندت ای دوست
افسوسِ مقامِ تو سلیمان خورده
**********
یک دِه همگی به نزد تو مدیونیم
در سوگ تو مرد وزن همه محزونیم
گرحق بکنی حلال در گردنمان
تا حشر ،همه از کرمت ممنونیم
********
الحق،گلِ بی منتِ باران بودی
بی آب،غنی زجمعِ یاران بودی
در دوره مرگِ آدمیت،ای دوست
تو باز دراین غائله انسان بودی
******
در خاطرِ باغ رد پایت مانده
بلبل زغمت نوای ماتم خوانده
رفته عرقت به ریشه نخل،فرو
آن حد که دمیتِ مهرِ تو دل رانده
********
از کبر و ریا و کینه ،خالی بودی
توصاحبِ سفره حلالی بودی
دیگر ننویسم به جز این مصرعِ شعر:
ای مردِخدا،به حق، که عالی بودی
امان اله ابراهیمی
عکاس: جعفربی باک
تاریخ : یکشنبه 102/5/29 | 3:2 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()