سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادم میاد درتابستان داغ سال 1355همراه با آقایان حسن عباسی (فرزندحاجی) نصرالله(ناصر) وفیض الله باقری در چمی1 که زیر نخلستان احمد ملالی(ملا علی) بود، لاله2 داشتیم. گرمای تابستان یک طرف وصدای گوش خراش جیرجیرک در گزدان هم یک طرف. رَم دادن حیوانات اهلی ووحشی هم به جای خود3. خلاصه بعداز گذر ماهیگیران و... کمی آسوده خیال شده4 وهمگی درکپری5 که با برگ نخل وخارشتر پوشانیده شده بود، دراز کشیدیم. ناصر باقری ازجابلند شد وگفت: بچه ها بیاین برویم توی زهکش6 کاری بکنیم که علف چین ها وهر کس دیگری که از اونجا بگذرد، بترسد . رفتیم توی زهکش با لباس های زیر که از انواع واقسام کیسه برنج ، شکر، و... دوخته شده بود، وارد آب شدیم وتاتوانستیم با لجن (لیر) ته زهکش، از آنچه بودیم ، خودمون را زشت تر کردیم وطبق توصیه آقا ناصر ، روی چهار دست وپا توی زمین داغ، به طرف بالای زهکش حرکت کردیم. بالا رفتن ما مصادف شد با پایین آمدن چندین گراز . چشمتون روز بد نبینه. ما داشتیم از تر س، زهره تَرَک می شدیم که گرازها متوجه ماشدند. گرازها که تاآن روز، چنین جانورانی ندیده بودند، باسرعت هرچه تمامتر فرار کردند. ماهم با هرجون کندنی بود، خودمان رابه کپر رساندیم. تکه آینه ای که داخل کپر بود، نظرم راجلب کرد. وقتی خودم رادرآن نگاه کردم، آن موقع فهمیدم که گرازهای بیچاره بیجا هم فرار نکرده بودند/

________________

1- چَم = جلگه ی حاصلخیز حاشیه ی رودخانه

2- لاله = مزرعه ی هندوانه

3- برای مراقبت ازمحصول وبوته ی هندوانه درمقابل هجوم دام ها وحیوانات، درمزرعه می ماندند.

4- ماهیگیران نیزگاهی به مزرعه ی حاشیه ی رودخانه می آمدندوهندوانه می چیدند.

5- کپر = سایبانی باشاخ وبرگ نخل که گاه با چندچوب محکم نیز، بادوام بیشتری ساخته می شد.

6- زهکـَش = زه، آب زیرزمینی که پس ازآبیاری درزمین های پست، جاری شود. کش : فعل امر که با پسوند«نده» به صفت فاعلی تبدیل شده وچون به وسیله ی زه، مرکب شده، نده ازآخرآن حذف گردیده است. زه کش یعنی کشنده ی زه . به کانالی عمیق وطولانی که دربین نخلستان ها حفرمی شود، می گویندکه آب های اضافی و، زیرین باغ هارامی کشدودفع می کند.

 





تاریخ : شنبه 90/2/31 | 1:12 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.