تو ضیح : با توجه به این که به احتمال زیاد ، مطالب وبلاگ تا روز شنبه تغییر نمی کند ، موارد جدیدی مربوط به ازدواج می گذارم و از روز یک شنبه ، بحث عوض خواهد شد .
پراکنده ها - ادامه
ازدواج - نامزد کردن
قسمت ادامه ی منطقی قسمت 105 است .
نامزد کردن رسمی است که از گذشته تا کنون معمول بوده است . بسیار پیش آمده که هنوز نوزادی تولد نیافته ، او را برای فرد خاصی اعلام می کنند . در بنار نیز بارها و بارها پیش می آمد که دختران و پسران خردسال را برای هم نامزد می کردند تا در سن بزرگسالی به ازدواج هم در آیند . برای نشان دادن این که این کار ریشه در تاریخ و فرهنگ ما دارد ، به اسناد کهن اشاره می کنم . در شاهنامه ی فردوسی ، پس از کشته شدن ایرج ، فریدون دختر ایرج را برای برادر زاده اش پشنگ نامزد می کند :
مرآن لاله رخ را ز سر تا به پای
تو گفتی مگر ایرجستی به جای
چو بر جست و آمدش هنگام شوی
چو پروین شدش روی و چون تیر موی
نیا نامزد کرد شویش پشنگ
بدو داد و چندی در آمد درنگ
پشنگ آنکه پور برادر?ش بود
نژاد از گرانمایه گوهر?ش بود
شاهنامه فردوسی – جلد اول – ص 83
نکته ی جالبی که لازم است به آن اشاره کنم ، انگشتری دادن زن به مرداست . معمولا رسم براین بود که مرد برای زن هدیه می خرید و انگشتر می داد ولی در چند دهه ی اخیر ، زن نیز به این کار اقدام می کند . شاید در بدو امر ، این کار مهم به نظر نیاید اما در واقع نشان از بلوغ فکری زنان و برابری آنان با مرد دارد . این کار در فرهنگ چند هزار ساله ی ما نیز ریشه دارد و نشان می دهد که در ایران ، بر خلاف بسیاری از جاهای دیگر که دختران را به هیچ می انگاشتند و یا زنده به گور می کردند ، چقدر زن مقام و ارزش داشته است . شما با مطالعه ی داستان های لیلی و مجنون و خسرو و شیرین ، می توانید تفاوت زمین تا آسمانی دو دیگاه نسبت به زن را ببینید . با خواندن این دو داستان متوجه می شویم که تفاوت لیلی که از اعراب بادیه نشین بود با شیرین که زنی ایرانی بود ، از کجاست تا به کجا . در ارتباط با انگشتری نیز ، رودابه مادر رستم ، به وسیله ی قاصدی برای زال انگشتری هدیه می فرستد :
یکی خوب پرمایه انگشتری
فروزنده چون بر فلک مشتری
فرستاد نزدیک دستان سام
بسی داد با او درود و پیام
شاهنامه فردوسی – جلد اول – ص 142