9 محرم = تعزیه ی شهادت حضرت عباس (ع)
خلاصه ی تعزیه :
حماسی ترین نوحه های تعزیه مربوط به این مجلس است . ( شاه شجاعان عرب میر غضنفر فر ... )که علاوه بر آن ، از نظر ادبی نیز زیباست . دراین مجلس آنقدر شور و حماسه هست که برخی از نقش های درجه دوم و یا درجه سوم ، به هیجان این مجلس لطمه وارد می کند . درابتدای مجلس ، امام از عباس (ع) می خواهد که دراطراف خیمه ها پاسداری کند و خودش می خوابد ( شب است ) . عباس در حین گشت زنی ، یک سیاهی را می بیند و از او می خواهد که خود را معرفی کند . پس از گفتگو ، سیاهی خودش را حضرت علی (ع) معرفی می کند . از سویی دیگر ، قاصد شمر ذی الجوشن به نزد عمر سعد می رسد و خبر ورود شمر به کربلا را می دهد . از اینجا به بعد ، تمام توجهات مردم به بیرون از میدان و به جایی که شمر در حرکت است جلب می شود . شمر نزد عمر فرزند سعد می رسد و از اوضاع کربلا سوال می کند و او را باز خواست می کند که چرا جنگ را آغاز نکرده ای . او نیز لشکر را گواه می گیرد که اولین تیر را خودش به سوی اردوی امام حسین انداخته است . چون فاطمه دختر حزام بن خالد کلابى ، مادر عباس (ع) با شمر بن ذی الجوشن از یک طایفه بودند ، شمر برای او امان نامه آورده بود که عباس را صدا می زند و مکالمه ی مفصلی با او دارد که یکی از زیباترین بخش های تعزیه است . عباس امان نامه را نمی پذیرد و از یاری برادرش دست برنمی دارد و به خیمه بر می گردد . امام حسین (ع) که از ماجرا آگاه است از او می خواهد که جانش را نجات بدهد . عباس نیز اذن جنگ می خواهد ولی امام به او اجازه نمی دهد . عباس غمگین شده و در گوشه ای می نشیند . حضرت علی (ع) بار دیگر می آید ولی این بار از عباس می خواهد که از برادرش شکوه نکند . عباس نیز برمی گردد و با امام آماده ی رزم می شوند . شعر های این بخش از نظر ریتم و محتوا و هیجان ، بسیار زیباست . پس از مکالمه ای طولانی و چند بار وداع با اهلبیت ، بالاخره آن دو به میدان می روند . لشکر دشمن بین آن دو جدایی می افکند و عباس که به نهر علقمه رسیده ، مشک را پرآب می کند . آب ننوشیدن او درحالی که تشنه است ، یکی از صحنه های ماندگار اخلاقی را خلق می کند ولی در بین راه که بر می گردد ، پس از قطع شدن دست هایش ، به شهادت می رسد . امام بر بالین او می شتابد و پس از شهادت او برای اولین بار می گوید : الان قد کسر ظهری ....