سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هنر              19

شعر            6

محمد جعفر غلامی می گفت در بیمارستان نمازی شیراز بستری بودم که شمس پهلوی برای بازدید و سرکشی به بیماران آمد . من فورا شعری نوشتم و خواستم بخوانم ولی یکی از هم اتاقی هایم مرا از این کار باز داشت  . او تا زمانی که در قید حیات بود ، تعدادی از ابیات آن را به صورت شکسته می خواند . علی باقری فرزند حسن نیز به واسطه ی ارتباط روحی با شاهنامه ی فردوسی ، وقتی از ابیات شاهنامه می خواند ، گریه می کرد . در یکی از روزها که به همراه سهراب باقری نزدش نشسته بودم ، یک دوبیتی گفت که در لابلای انبوه یاد داشت های من است و اکنون به آن دست رسی ندارم ولی مصراع های اول و سوم آن به خاطرم مانده است :

الا ای دلبرِ  از من  رمیده       ................

به امیّد خدا چنگت بیارم        ..............

بدون شک امثال این حالات شاعرانه را در دیگر افراد نیز شما دیده یا می توانید ببینید  . کسانی نیز از قدیم یا نسل امروز بنار هستند که محصول این احساس را روی کاغذ آوردند  و ما برخی از آنان را در وبلاگ بنارانه آورده ایم . موسی امید زاده  نمونه ای از این افراد است
احمد نوشیروانی نیز از کسانی است که دستی به قلم دارد اما کمتر نوشته هایش را در اختیار دیگران قرار می دهد و شاید برای دل خودش می نویسد . به چند نمونه از این گونه شعر ها اشاره می کنم :

1-   درتنگنای زمان

نفس هایم

مرا به پایان می برند

من

غافلتراز همیشه اول خواهم شد

جام سکوت

از : محمدرضاباقری

2-  بهار ِشلمچه بوی خون می دهد

شقایق های سرخ راجان می دهد

زخاکش خروشید مردان ِمرد

همان عاشقان ِروز ِنبرد

الله کرم باقری- شلمچه نوروز1390





تاریخ : شنبه 94/2/5 | 6:41 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.