هنر         16

شعر        3

دردهه ی دوم قرن حاضر، نسلی دیگرازشاعران پدیدآمدندکه دوتن ازآنان شعررابه زیبایی تمام سرودند. غلامرضاملکی (1309زیارت)حاصل 72سال رنج زندگی رادرچندمجموعه گردآوردوهزاران بیت به گنجینه ی شعردشتستان افزود و درواقع شعردهستان راپروازداد. وی تمام آثارش رادرقالب های کلاسیک سرود، وباسرودن تنهایک  شعر درقالب نیمایی، داشت باآن کنارمی آمدکه فرصت نیافت . رضارضاییان(1312کلل)بیشتردرارتباط باموضوع هایی که اتفاق می افتادشعرمی سرود.اوبارهادرشب شعرهای مختلفی هم شرکت کرد. رضاییان به حافظه اش اعتمادداشت ولی متأسفانه بخشی ازاشعارش راکم کم به فراموشی سپرده است.  نجف خزاعی(1316زیارت) درقالب مثنوی شعرگفت ومجموعه ای کم حجم به چاپ سپردودیگرخبری ازاونشد. عباس امیری(1316زیارت)به تکنیک توجه کردتادراعتلای شعرزیارت باغلامرضاملکی شریک باشد.

دردهه ی 30و40هم شاعرانی پابه عرصه نهادندکه نسل بعدی محسوب می شوندحسن بی باک(1332بنار) مثل رضاییان به مسائل مختلفی که پیش می آمدتوجه نشان می داد. بی باک هیچگاه شعرراجدی نگرفت واستعدادش رادراین زمینه به طورکامل نشان نداد.باقرگل افشان(1337زیارت)شعررامثل بیباک شروع کردولی چون به طنزروی آوردخیلی زودنامش سرزبان هاافتادوشعرش خریدارپیداکرد.امابادرآمدن به کسوت روحانی، مضمون شعرش نیزازطنز به اندرز تغییرکردوکم کم فراموش شد.عبدالعلی بهرام پور(1337زیارت)اگرچه شعررابیشتربرای دل خودش می گفت امامجموعه ای ازکارهایش راچاپ کرد. آنچه درکاراونظرگیراست، روی کردش به شعرنواست. عباس ممنون(1341زیارت)باقالب قدیمی ونوآمدولی مثل بیباک، سعی نکردخودرادرشعربه بالابکشاند.محمدغلامی(1342بنار)باشعرنووقدیمی واردشدولی شعرنوراجادارتربرای اندیشه هایش دانست.سهراب باقری(1344بنار)تنهاشعرنوسرودوکمتردرجلسات شرکت کرد.فتح الله قاسمی(1347کلل)بامضامین اجتماعی ، سیاسی ومذهبی آمدوچندکتاب نیزمنتشرکرد. اماشاعران جوان دهستان که نسل بعدراتشکیل می دهند، شعرشان بیشترقابل دقت است. آنان به کشف وتجربه مشغول اند وآینده ی بسیارامیدوارکننده ای درپیش دارندآنچه شعرشان راازشعرشاعران پیشین متمایزمی کند، روی کردبه شعروزبان نووشناخت دقیق زمانه ی خودشان است آنهاشعررابازندگی پیوندداده اند ودرمیان آنان هستندکسانی مثل اسفندیارفتحی، هادی حیدری معصومه خدادادی و...که خودرابه شعرماندگارایران گره خواهندزد .

باآرزوی توفیق برای همه ی شاعران جوان دهستان

محمدغلامی – خرداد1381





تاریخ : چهارشنبه 94/2/2 | 6:15 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

 هنر            15

شعر           2

توضیح : این قسمت و قسمت آینده ، پیش از این تحت عنوان « نگاهی گذرا به شعر دهستان زیارت » در وبلاگ آمده ولی به دلیل ارتباط با این سلسله مطالب ، مجددا تکرار می شود . در ضمن  تقسیم دوره ها، براساس تولدشاعران صورت پذیرفته وبراساس شعرشان نیست. 

ازهنگامی که کاروان رودکی سمرقندی راه بی پایان خویش راآغازکرد، بیش ازهزارسال می گذرد. کاروانی که مدام به آن پیوستندتابارسنگین شعررابه مقصدبرسانند.درآن راه طولانی بسیاری جداشدندوجمعی نیزگمنام ماندند. می توان حدس زدکه دردوره ی نبودامکانات ، شاعران وشعرهای گم شده ی دشتستان نیزکم نبوده اند. شایدبتوان گفت پیش ازاین دردهستان زیارت هم شاعرانی زندگی کرده اندکه امروزه نشانی ازآنان دردست نیست. شایدعبدالعلی خان زیارتی حاکم 300سال پیش زیارت ودشتستان مانندمحمدخان دشتی، احمدخان انگالی، میرزامحمدخان غضنفرالسلطنه برازجانی و...شاعرقابلی بوده . این حدس هنگامی قوت می گیردکه شعرمنسوب به اورامی شنویم :

می کنم دیوانگی تابرسرم غوغا شود

سکه برزرمی زنم تاصاحبی پیداشود1

اماآنگاه که به یقین می رسیم، به نام شاعرانی برمی خوریم که اشعاربرجای مانده ازایشان حجتی است تاادعاکنیم که شعردردهستان زیارت ریشه داراست. حسین ناصری متخلص به مسکین (1213بنار)اگرچه شعرهای اندکی ازخودبرای ما گذاشته ولی همین نیزنشان ازتوانایی وی دارد:

قسم برچهارعین وسین ویک میم

قسم برقامت سرحی ویک جیم

نبرداردسرازعشق تومسکین

ذکریاوارگرگرددبه دونیم2

اسدامیری (1285 جرافی) طبعی روان داشت اوسال های عمرخودرادرجرافی وزیارت گذراند. ازوی دفتری دوبیتی به یادگارمانده است :

دریغابختِ من.  تقدیراین بود .

به خودگفتم که قسمت اینچنین بود

که بختِ من به تنهایی قرین بود

امیری کاو، شهِ خلوت نشین بود3

غلامحسین فریدونی (1299زیارت) نیزدرشعرتوانابود ازاوکتاب های چاپ نشده ای درشعروداستان موجوداست :

قسم برواجبات پنج گانه

ندارددل به غیرازتوبهانه

پس ازمرگ فریدونی بگویید

که اوآزادشددست زمانه   4

_________________________

1- باتشکرازخداکرم عضدی

2- ازمجموعه ی رهازمنت باران . زندگی و شعر شاعران دشتستان . محمد غلامی 1386

3- باتشکرازمیلاد الهیاری

4- ازمجموعه ی رهازمنت باران





تاریخ : دوشنبه 94/1/31 | 6:42 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر          14

شعر         1

شعر همراه با نقاشی از هنرهایی است که از همان ابتدای زندگی مورد توجه  است . شعر با لالایی های مادران آغاز و در بازی های کودکانه تمرین می شود . برای دختران در عروسک بازی هایشان و برای پسران نوجوان در بازی هایی مثل نقش تعزیه خوانی با چوب و قوطی به جای شمشیر و سپر بازی کردن ، به جان می نشیند . دراین دوران ، کودک زمزمه ای می کند و چیزی شبیه شعر و کلام را با موسیقی به زبان می آورد . منظور این است که گرایش به شعر از همان ابتدا در وجود انسان گذاشته شده است و تا هر سن و سالی ، شعر می تواند تهییج کند و اثر گذار باشد . نمونه هایی از این موارد را در واتس آپ شاهد هستیم و هر موضوعی که پیش می آید ، با ابزار شعر به سراغش می روند تا بیشتر تاثیر گذار باشد .

شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که در تمام عمرش هیچ شعری نگفته باشد . اکثر جوانان در هنگام سربازی و دوری از یار و دیار ، زمزمه هایی دارند . اگر چه بسیاری از موارد ذکر شده را نمی توان به عنوان شعر دانست ولی می توان گفت که علاقه به شعر در نهاد بشر است و کلام موزون بیش از کلام ناموزون طرفدار دارد . فرض کنید که یک روز به طور غیر منتظره ، دفتر و خودکاری به شما بدهند و مجبورتان کنند که آنچه از کتاب های درسی و سایر کتاب هایی که خوانده اید را بنویسید . بدون شک درصد زیادی از مردم ، شعرها را می نویسند چرا که شعر بیشتر در ذهن ماندگار است . آرش کماگیر ، باز باران با ترانه ، روباه و زاغ و .... از جمله نمونه ها یی هستند که هنوز در ذهن بسیاری از ما نشسته اند  . در قدیم نیز وضع به همین منوال بوده و اگر محققین معتقدند که از کتاب مقدس « اوستا » ، بخش  « گات ها » سالم تر مانده و کمتر دستخوش تغییر شده ، به همین خاطر است که این بخش شعر بوده است . در قسمت های بعد به زمزمه هایی که از بنار برخاسته خواهیم پرداخت و تنی چند از کسانی که شعر گفته اند را معرفی خواهیم کرد    .





تاریخ : یکشنبه 94/1/30 | 6:48 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

 هنر         13

موسیقی     بخش     6 

نوازندگی 

آواز خوانی به آنچه گفته شد تمام نمی شود .  پاره ای از نواهایی که از دل های مردم بر می خیزد ، برای اقناع روح شخص خواننده است اگر چه دیگران نیز از آن بهره مند می شوند . صدای آواز دختران علف چین در دشت های بنار ، طنین آواز شروه در مزارع گندم خاصه در فصل درو ، نغمه های دی بلال و .... همه نشان از تشنگی روح انسان به موسیقی دارد .

علاوه بر این موارد ، میل به نوازندگی نیز در وجودآدمی هست . گاه این حس ، خاموش می ماند  وگاهی  مجالی می یابد تا در نبود کمترین امکاناتی ، از تونل سبز ساقه ی غله ای عبور داده شود و به صورت آواز نازک نی فیککی به گوش برسد و لذتی و لبخندی  بیافریند  .

همه ی ما از شنیدن موسیقی لذت می بریم . نبود امکانات باعث می شود تا از حداقل اشیاء دور و برمان استفاده کرده و اگر تنبکی نیافتیم ، به دلّه ای دل خوش کنیم  . ما بارها و بارها در ظهر های گرم بنار ، صدای دلّه و شپ را از کپرهای مزارع هندوانه شنیده ایم و یا خود در آن شرکت داشته ایم . این خود نشان می دهد که موسیقی می تواند  گوشه های خالی روح ما را لبریز کند  .

نی انبان از سازهایی بود که در بنار آمد ولی هیچگاه به صورت جدی با آن برخورد نشد و نوازندگان نی انبان در مصاف با دیگران کم آوردند .

ابراهیم سلمانی از کسانی بود که در مراسم عروسی نی انبان می نواخت و شادی به دل های مردم می ریخت ولی او هیچگاه نتوانست شیوه ی نواختنش را تغییری بدهد یا بر اساس شعرها و ترانه های موجود تغییر ریتم بدهد . او فقط یک نوع می نواخت که تکرار آن نشاطی در پی نداشت . حاج علی آذر نیوار نیز نتوانست با این ساز ، به جایی برسد . او نیز شیوه های اندک و آماتوری را تکرار می کرد تا دروقت ضرورت در بنار ، نی انبان نوازان دیگری دعوت شوند . بنا براین می توان گفت در نواختن ساز ، بنار هیچگاه کسی را در اندازه های قابل قبولی نداشته است . در بین نسل جوان سودابه غلامی فرزند محمد به کار تنبک نوازی روی آورد . وی این کار را زیر نظر استاد رشید شاه حسینی و در کلاس های موسیقی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دشتستان با جدیت پیگیری کرد و چندین کتاب نت را گذراند اما  او نیز پس از چند سال آموزش ،  این کار را کنار گذاشت    . 





تاریخ : شنبه 94/1/29 | 6:43 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر        12

موسیقی    بخش    5

آواز       2

به جز خواندن  تعزیه ، با همه ی ویژگی های خاص خود ، خواندن در مراسم روضه خوانی و خاصه در مراسم سینه زنی ها ، نوحه خوانی ها و پامنبری ها  نیز موسیقی خاص خود را دارد که می توان از آن ها زیر عنوان موسیقی مذهبی نام برد ولی ما به طور کلی تری به آن نگاه کرده ایم . نوحه خوانان بنار را در بخش های مذهبی و در قسمت های پیشین نام بردیم اما در آن میان اشخاص شاخصی نداشتیم که در نبودشان ، مراسمی دچار خللی شود و عدم وجودشان محسوس باشد مثلا  آن طور که نبودن ابراهیم ابراهیمی در تعزیه تا کنون جبران نشده ، در بین نوحه خوانان بنار افراد شاخص اینچنینی نداشته ایم که در نبودش ، به کیفیت کار خللی وارد شود .

اما اگر بخواهیم در بنار به کسی اشاره کنیم که بیش از دیگران و مشتاقانه تر از بقیه به موسیقی پرداخته باشد ، باید از خلیل سلیمی نام ببریم . سلیمی دارای صدایی زلال و جذاب است که از آن در مراسم تالارهای عروسی نیزاستفاده می کند . او غیر از ترانه هایی که به صورت تقلیدی می خواند ، اشعار را به روش ابتکاری خود نیز اجرا می کند . وی زمینه ی پیشرفت داشت ولی هیچگاه از موقعیتی که استعدادش در اختیارش گذاشته بود استفاده نکرد و قدر آن را ندانست . سلیمی به چند گروه بزرگ هم پیوست اما ادامه نداد . مهمترین گروهی که با آن  در جشنواره ی موسیقی دشتستان  نیز شرکت کرد ، گروه استاد دمان بود . وی با استاد دمان در سیمای استان بوشهر نیز برنامه ارائه داد .

از سلیمی تا کنون چهار نوار موسیقی  سنّتی ، به صورت کاست در بین دوستانش پخش شده که شعرهای سه نوار آن از محمد غلامی و شعر های یک نوار دیگر از چند تن از شاعران دشتستانی است . در این نوارها ، آقای عبدالرضا دیو باد از برازجان کارنوازندگی را به عهده دارد    . 





تاریخ : جمعه 94/1/28 | 6:51 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر            11

موسیقی    بخش    4       

آواز - 1

اگر چه در بخش های قبلی هنر به تعزیه به عنوان تئاتر سنتی اشاره شد اما ابعاد تعزیه فراتر از تئاتر معمولی است . صدای خوش یکی از ارکان تعزیه است تا جایی که در بین شنوندگان سنتی تعزیه ، آواز خوش  دل نشین تر از اجرای زیباست . در قدیم که سیستم صوتی وجود نداشت ، کسانی می توانستند تعزیه بخوانند که آوازی شیرین  و رسا داشته باشند . چنین افرادی از بین اهالی روستا پیدا می شدند و گاه از روستاهای  همسایه دعوت به همکاری می شدند . تعزیه خوانان بنار با وجودی که هیچ کدامشان از ردیف های آوازی ایرانی اطلاعی نداشتند ، اما بر اساس ذوق خود می خواندند . همین اطلاع نداشتن از ردیف های موسیقی به مرور زمان باعث شد که « گـَرده » های موسیقایی شعرها ، دست خوش تغییراتی شود تا جایی که روش های آسان و معمولی جای بسیاری از آن ها را بگیرد .

از میان تعزیه خوانان بنار از قدیم تا امروز  ، تعدادی معدود ،  از لحاظ آواز و رعایت زیبایی کلام و صوت ، شاخص تر از دیگران بودند که از آن میان می توان به  ابراهیم ابراهیمی فرزند فتح الله ، عبدالکریم کهنسال فرزند حسین ، ابراهیم زمانی فرزند مراد ، خلیل سلیمی فرزند اسکندر و امان الله ابراهیمی فرزند ابراهیم  اشاره کرد . ابراهیم ابراهیمی سرآمد تعزیه خوانان بنار بود که بیشتر نقش امام حسین ( ع ) را اجرا می کرد و علاوه بر برد صدا ، به صورت طبیعی و بدون اطلاع از افاعیل عروضی ، به وزن شعرنیز آشنا بود . عبدالکریم کهنسال نیز به واسطه ی داشتن صدایی  زیر  و زلال با  برد کافی و دانستن موسیقی ذاتی کلام ، از تعزیه خوانان شاخص بنار محسوب می شد . وی بیشتر نقش زینب ( س ) را اجرا می کرد . ابراهیم زمانی نیز در نقش های زعفر ، طفلان زینب و طفلان مسلم ، اجراهای به یاد ماندنی و زیبایی داشت . خلیل سلیمی صدایی گیرا و جذاب دارد و نقش های کلیدی و مهمی را تا کنون اجرا کرده است و تـُن صدایش بینابین است . از جنبه های مثبت وی علاقه به موسیقی است اما ضعف در اجرای صحیح برخی از واژه ها ، گوشه هایی از کارش را دچار مشکل می کند .  امان الله ابراهیمی نیز به واسطه ی آشنایی با وزن شعر و برد صدا و علاقه به موسیقی ،  از تعزیه خوانان برجسته محسوب می شود که تا کنون نقش های مهم و کلیدی تعزیه را اجرا کرده است . صدای وی بم و برای اجرا در نقش اولیا خوان مناسب تر است      . 





تاریخ : پنج شنبه 94/1/27 | 8:49 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر         10

موسیقی     بخش  سوم

لالایی     3

علمدارون علم بالا کشیدن   1

دلیرون رخت بر صحرا کشیدن

کجا جانون کجا ماوای جانون

درل پاک رمبسه دروازه ویرون   2

***

خشه صوت سحر لالای جانون  3

به جسم مردگان باز آید از جون

مو لالات می کنم تا ماه بشینه

الهی داغ فرزندش نوینه

***

شب تارم خدایا ماه بنما

بیابون مبتلایم راه بنما

به حق احمد و محمود مختار

دل ناشاد مونه شاد بنما   4

***

امیرالمومنین سلطان دینه

محمد نور رب العالمینه

اگر خواهی محمد را شناسی

چراغ آسمون نور زمینه

***

سر کوه بلند جنگ یلونه

که جای نیزه و تیر و کمونه

کـُهِ بشکاف و خاکشِ بویزین  5

که اونجا منزل شاه زنونه

***

مولالات می کنم لالای همیشه

پلنگ از کا بناله شیر و بیشه 6

پلنگ از کا بناله درد دندون

....................

***

مولالات می کنم خوابت نمی یا

بزرگت می کنم یادت نمی یا

مولالات می کنم که بی بلا بو

نگهدار شب و روزت خدا بو

امیرامومنین دردم دوا که

چراغی در دسم ندرم روا که  7

______________

 1-     دراین دو بیتی واژه های : علمداران ، دلیران ، جانان ، ویران به صورت گویشی آمده اند .

2-    رمبسه = فرو ریخته

3-    خشه = خوش است

4-    دل نا شادمان را

5-    بویزین  = غربال کنید

6-    کا = کوه

7-    ندر = نذر

توضیح : لالایی ها در سال 1374 از سخنان طلا عوضی فرزند غلامحسین و مریم جعفری فرزند محمد جعفر یاد داشت شده است .  





تاریخ : چهارشنبه 94/1/26 | 6:51 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر         9

موسیقی    بخش  دوم 

لالایی     2

بدین ترتیب می توان گفت که زنان موسیقی دانانی بودند که ، غبار روح کودکان را در شط زلال لالایی ها می شستند و روح مردان را نیز تسکین می دادند و با این موسیقی ، آرامش را به درون کودک می ریختند .

تا پیش از انقلاب ، لالایی در بنار مرسوم و معمول بود اما با تغییر بافت مسکن ، ورود صنعت و برق و تکنولوژی و عواملی دیگر اجتماعی که کم کم از راه رسیدند و دست به دست هم دادند  تا تغییرات را در زندگی روستاییان پدید آورند ، لالایی نیز به مرور زمان خاموش و به خاطره ها سپرده شد  . نمونه هایی از لالایی هایی که در بنار بر زبان مادرانمان جاری می شد را در اینجا می آورم با این امید که  شما نیز با ارسال لالایی هایی که هنوز در ذهنتان مانده ، بنارانه را یاری کنید .

سر کوه بلند فریاد کردم

امیرالمومنین را یاد کردم

امیرالمومنین با شاه مردان

سلام گنبد سادات کردم

***

علی دیدم علی در خواب دیدم

علی در مسجد و محراب دیدم

علی دیدم سوار دلدلش بی

چو قنبر پای دلدل می دویدم

***

سر کوه بلند تا کی بشینم

که لاله گل برویه مو بچینم

که لاله بی وفا سر در نیاورد

و اندِ بی وفا تا کی نشینم 1

***

سرکوه بلند با گوشه ی پل

قدمگاه علی با سُمب دلدل 2

عرق با سینه ی صاف محمد

چکیده بر زمین پیدا شده گل

_______________

1-     و اند   vo and  در گویش بنار به معنای انتظار کشیدن  . معنی مصراع : تا کی به امید بی وفا و در انتظار او بمانم ؟

2-    سمب در اینجا همان سم است و دلدل نام اسب حضرت علی ( ع ) است      . 





تاریخ : سه شنبه 94/1/25 | 6:40 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر              8

موسیقی   بخش      1

لالایی     1

علی دیدم علی در خواب دیدم

علی در مسجد و محراب دیدم

علی دیدم سوار دلدلش بی

چو قنبر پای دلدل می دویدم

موسیقی از دیر باز همراه و همدم بشریت بوده و مایه ی آرامش روح و جان جامعه گردیده است . بنار نیز از این قایده مستثنی نبوده و نیاکان ما بارها و بارها با موسیقی به وجد آمده ، دست افشانده یا گریسته اند . زیباترین و زلال ترین نوع موسیقی که همه ی ما به یاد داریم ، لالایی مادران است . لالایی ها به صورت دوبیتی هستند که به مرور زمان رنگ و بوی محلی گرفته و حتی واژگان آنان نیز گاه تغییر یافته و بومی شده است .  در قدیم و تا چند دهه ی گذشته ، هر سحرگاه آواز شیرین لالایی مادران از فراز پرچین های خانه ی همسایه می گذشت و گوش شنوندگان را نوازش می داد . « صدای دی لالا » که از عمق جان بر می خاست و به اعماق دل ها می نشست . شاید روان یک جامعه به چنین موسیقی هایی به شدت نیاز داشت و دارد  . آهنگی که سال هاست خاموش شده و به رویا تبدیل گردیده است به گونه ای که وقتی در گوشه ای از فیلمی یا کلیپی تصویری آن را می شنویم ، چنان مسحور آن می گردیم که باور نمی کنیم هر بامداد ده ها صدای ملکوتی بر بام آسمان بنار ترانه ای موزون و روح نواز می ریخت که  :

مولالات می کنم لالای همیشه

پلنگ ار کا بناله شیرو بیشه 





تاریخ : دوشنبه 94/1/24 | 10:6 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)

هنر   قسمت  7

تئاتر     بخش  3

آقای حبیب زمانی در ادامه می نویسد :

  مدت ها پس از این  نمایش و در کوران جنگ تحمیلی ، نمایش دوم خود را نوشتم . این نمایش با الهام از تئاتری بود که در جبهه دیده بودم . دیالوگ آن را در جبهه نوشتم و حدودا چهار پنج سکانس 15 دقیقه ای بود  ولی از جهتی که به گریم فردی نیاز زیادی نداشت ، از این نظر راحت تر بود .

اجرای این نمایش با شور خاصی صورت پذیرفت و پس از چند روز از گروه تئاتر دعوت به عمل آمد که در روستای « بهر » از توابع شهرستان شبانکاره این تئاتر به روی صحنه برود .

این دعوت از طرف دوستان شرکت نفتی آقای اسماعیل ابراهیمی صورت پذیرفت و بچه ها هم قبول کردند که برویم و اجرا کنیم . بعد از ظهر روز پنج شنبه ای با موتور ، گروه به حرکت در آمدند . بدون اینکه از قبل محل را دیده باشیم رفتیم . صحنه را آماده کرده بودند . انصافا جمعیت زیادی هم جمع شده بود . فقط یادمه تئاتر اجرا شد و برای آن ها که اولین بار بود می دیدند جالب بود و راضی هم به نظر می رسیدند ... این پایان عمر تئاتر این گروه بود و بعد از آن اجرایی نداشتند . آن هم به دلیلی که بچه ها مرتبا جبهه بودند و بعدش هم که کار و زندگی مجالی برای پرداختن به تئاتر باقی نگذاشت » 1

تئاتر در بنار به صورت گاهگاهی نفس کشید و به زندگی خود ادامه داد . پس از گروهی که زیر نظر آقای زمانی کار می کردند ، گروهی دیگر نیز تشکیل شد که چند اجرا داشت از جمله در 19 بهمن ماه 1368  در مراسمی که شب هنگام در حسینیه ی اعظم بنار آب شیرین برگزار شده بود ،  ابتدا سرودی اجرا شد سپس جوانان بنار تئاتری در ارتباط با جنگ ، برای مردم اجرا کردند . که این افراد در آن تئاتر نقش داشتند :

قاسم جوکار فرزند ماندنی در نقش صدام  مسیب آزاد فرزند علی در نقش فرمانده ی نیروی دریایی  ابراهیم زمانی فرزند هاشم در نقش فرمانده ی نیروی هوایی  احمد رضایی فرزند عبدشاه در نقش فرمانده ی نیروی زمینی  خلیل سلیمی فرزند اسکندر در نقش سرهنگ  رضا محبی فرزند محمد ، نادر حسن پور فرزند علی حسن شجاعی فرزند غلامرضا  حسین شجاعی فرزند غلامرضا  و تعدادی دیگر  .

یک بار دیگر نیز در دهه ی شصت ،  گروهی از جوانان بنار زیر نظر مهندس ابراهیم زمانی فرزند حسنعلی ، در روستای هفت جوش تئاتری اجرا کرند . بچه های بنار زود هنگام به آنجا رفته و ابتدا با تیم فوتبال هفت جوش مسابقه دادند سپس شب هنگام نیز تئاتر اجرا کرده و با موتور سیکلت های خود به بنار برگشتند . 2

___________________

1- یاد داشت های آقای حبیب زمانی

2- بر اساس یاد داشت های محمد غلامی 





تاریخ : یکشنبه 94/1/23 | 6:50 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات (بدون)
.: Web Themes By Akj :.