پوشاک 7
زیر شلواری پوشش عامه ی مردم در روستا بود . آنان هنگام پرداختن به کارهای معمول روزمره ، رفتن به شب نشینی ها ، دیدار با یکدیگر و ... از زیر شلواری استفاده می کردند و کسانی که کارهایی مثل حفر چاه یا ساختن گل یا خشت زدن ( قالب در کردن ) و این گونه امور می پرداختند ، از زیرشلوار کوتاه استفاده می کردند . آنان به این منظور ، زیر شلواری کهنه ای را تقریبا از محدوده ی زانو ، قیچی کرده و لبه ی آن را می دوختند و از آن استفاده می کردند . جنس شلوارها بسیار ساده و رنگ بیشتر آنان نیز خاموش بود . بعد ها نوعی پارچه وارد روستا شد که به « بشور بپوش boshur - bopush » معروف بود . این پارچه بسیار محکم بود و با دست پاره نمی شد ولی به واسطه ی جنس پلاستیکی آن ، به مرور زمان در آفتاب رنگ می باخت و فرسوده می شد . پارچه ی بشور بپوش همان طوری که از اسمش پیداست ، بلافاصله پس از شستن ، قابل پوشیدن بود چون علاوه بر سبک بودن ، با کمترین نسیمی نیز خشک می شد . این پارچه تـَرک هایی به موازات یکدیگر داشت و پس از کهنه شدن ، باز هم با دوام بود و تنها از مسیر ترک ها با دست ، قابل پاره شدن بود . مردان و زنان از این نوع پارچه برای زیرشلواری استفاده می کردند . دربین مردان ، استفاده از شلوار معمول نبود و تنها هنگامی که کسی برای شرکت در جلسه ای یا مهمانی ، مراسم فاتحه و این قبیل برنامه ها می رفت ، شلوار می پوشید . نیاکان ما اعم از زن و مرد ، گاه چند سال با یک زیر شلواری سر می کردند . به همین دلیل ، پرو ( وصله زدن ) امری رایج بود و شاید کمتر لباسی بدون پرو دیده می شد .
شلوار معمول پیر زنان و لباس عروسی زنان میان سال ، « قر gher» بود . قر یا شلوار باز ، برای پیر زنان رنگ های خاموش داشت . این شلوار در اصل چند لایه دامنی پرچین بود که تا پشت پا و روی زمین می رسید . قر ، علاوه بر این ، برای موارد خاصی نیز استفاده می شد . این نوع پوشش ، با رنگ های مختلف برای رقصیدن به کار می رفت . زنان هنگام رقص در عروسی ها ، طوری می چرخیدند که بر اثر چرخش و سریع ، لبه های قر از زمین فاصله می گرفت و قیافه شخص رقص کننده ، به شکل قارچی رنگین و چرخنده در می آمد و شاید به همین دلیل ، کم کم چرخیدن به قر دادن مشهور شد . قر زیبایی و جذابیت خاصی داشت . روی قر حتما از پیراهن رنگین چاکدار استفاده می شد . بعد از انقلاب ، به علت شرایط خاص جامعه و برچیده شدن بساط رقص های محلی در روستا ، پوشیدن لباس قر نیز در عروسی ها منسوخ شد .
مردم برای تهیه ی پارچه های مورد نیاز خود ، به برازجان می رفتند اما یکی از افرادی که در بنار مغازه ی پارچه فروشی باز کرد ، الله کرم رضایی فرزند حاجی بود . وی در دهه ی چهل یعنی بیش از نیم قرن پیش در منزل خود که بعد ها به حاج علی آذرنیوار و حاج رسول جاودان رسید ، یک باب خانه را به مغازه ی پارچه فروشی تبدیل کرد . در ورودی آن مغازه ، در کوچه و رو به غرب و روبروی ضلع شرقی منزل علی محمد باقری ( اسماعیل باقری ) باز می شد .