پوشاک 1
فرهنگ در بنار نیز مثل همه جای دنیا دچار تغییراتی شده به گونه ای که اگر برای جوان امروز از آداب و رسوم 30 سال پیش سخن بگوییم ، تعجبی ندارد اگر برایش عجیب و باورنکردنی باشد اما با این وجود ، مکتوب کردن مطالب و موارد برای ثبت در تاریخ لازم است تا آیندگان بهتر و واقعی تر بتوانند در باره ی آن به قضاوت بنشینند .
از جمله آدابی که در طول تاریخ بشریت مدام دستخوش تحول است و پا به پای تغییرات اجتماعی و صنعتی ، جلوه ی دیگری به خود می گیرد ، لباس مردم است . جهت آشنایی با نحوه ی پوشش نیاکانمان در قرون گذشته ، برش هایی از تاریخ را با هم مرور می کنیم :
دکتر علی سامی در کتاب پاینخت های شاهنشاهان هخامنشی صفحه ی 172 چنین آورده است :
« لباس شاه همانطور که جامه ی پارسیان بوده ، بلند و کفش او ساده و تا قوزک پا می باشد . »
در صفحه ی 175 همان کتاب به نقل از هرودوت در این باره می خوانیم :
« ... پارسی ها دو منقصت بزرگ داشتند که یکی لباس بلند که پروپای آنها را می گرفت و دیگر اسلحه سبک...و درجای دیگر ضمن شرح جامه ها و اسلحه های کشورها هنگام جنگ خشایارشا با یونانی ها می نویسد : پارسی ها این لباس و اسلحه را داشتند : کلاهی نمدین که خوب مالیده بودند و آن را « تیار » می گفتند بر سر ، قبایی آستین دار رنگارنگ در بر... »
ویل دورانت نیز می نویسد : « ایرانیان زیباترین ملت های خاور نزدیک در روزگار باستانی بوده اند. تصاویری که در آثار تاریخی بر جای مانده نشان می دهد که آن مردم میانه بالا و نیرومند بوده و بر اثر زندگی کردن در نقاط کوهستانی سختی و صلابت داشته اند. ولی ثروت فراوان سبب لطافت طبع آنان بوده است . در سیمای ایشان آثار تقارن مطبوعی دیده می شود و مانند یونانیان بینی کشیده داشته اند و در اندام و هیئت ایشان آثار نجابت مشهود بوده است . غالب ایشان لباس هایی مانند لباس های مردم ماد بر تن می کردندو بعد ها خود را به زیور آلات مادی نیز می آراستند. به جز دو دست باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن راخلاف ادب می شمردند وبه همین جهت سرتا پای ایشان با سر بند یا کلاه تا پاپوش پوشیده بود . شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و دو لباس رو می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشانید و کمربندی بر میان خود می بستند . این گونه لباس پوشیدن سبب آن می شد که از گزند گرمای شدید تابستان و سرمای جانکاه زمستان در امان بمانند . ...»
ویل دورانت . مشرق زمین یا گهواره ی تمدن به نقل از پایتخت های شاهنشاهان هخامنشی . علی سامی ص 176 - 178