کشاورزی 9
فصل برداشت که می رسید ، بازیار غلات بریده را دسته دسته ( بافه ) می گذاشت . هنگامی که بافه ها به اندازه ی یک بار می شد ، « بنّه » را پهن می کرد . بنه توری محکم و مستطیلی در ابعاد تقریبی یک و نیم در دو متر بود که درهر دو عرض آن چوبی محکم از درخت گز یا کُنار بسته بودند . کشاورز ، نوک داس جیلمی که داسی کمانی و تیز بود را زیر دسته های غله می کرد و چند دسته را روی هم می گذاشت و انبوهی غله که می توانست در بین داس و دست و آغوش خود حمل کند را در بنّه می نهاد . او خوش ها را سمت داخل و ساقه ها را سمت خارج بنه قرار می داد تا در هنگام حمل تا « خرمن جا » آسیبی نبینند . پس از این که بنه پر می شد ، چوبی کوتاه و تقریبا نیم متری که سر آن دو شاخه بود و به آن « پا بنه » می گفتند را زیر چوب های محکمی که در دو عرض بنّه بود قرار می داد و در واقع ، آن را از دو سو بالا تر می آورد تا مقدار بیشتری غله در آن قرار بدهد . وقتی که این کار به اتمام می رسید و بنه لبریز از غله می شد ، کشاورز ، چند لایه ریسمان محکم که به یکی از چوب های عرض بنه بسته بود را برای همکار خود که در سمت دیگر بنه ایستاده بود پرتاب می کرد . او نیز ریسمان را زیر چوب عرضی دیگر می گذراند و به سمت اصلی برمی گرداند . آنان آن قدر ریسمان را می کشیدند تا دو چوب بزرگ و اصلی بنه به هم نزدیکتر شوند و درواقع بنه محکم تر بسته شود. گاه از ناچاری ، یک نفر به تنهایی این کار را انجام می داد . از این جا به بعد حداقل دو نفر نیاز بود . بنه که حالا به شکل استوانه ای پر از غله در آمده را از یک سمت بلند می کردند و به صورت ایستاده نگه می داشتند . آنگاه یکی از آنان الاغ را زیر بنه و سمتی که چوب نبود می آورد و نگه وی داشت و هر دو هم زمان با هم زیر بنه را گرفته و با یک زور زدن ، آن را روی کمر خر قرار می دادند و تنظیم می کردند . یکی از آن ها در حالی که با یک دست افسار الاغ و با دستی دیگر گوشه ی بنه را برای حفظ تعادل در دست داشت ، به سوی « خرمن جا » می رفت و در مکانی پاک که قبلا جارو کرده و تعیین نموده بود ( جا خرمن ) ، بار را می انداخت . بنه را باز می کرد و سوار بر الاغ با بنه به مزرعه بر می گشت تا با بریدن غلات و بنه های دیگر ، خرمن خود را بزرگ تر کند . گاهی که خرمن بسیار بزرگ می شد ، کشاورز خرمنی دیگر می انباشت . مزرعه ی کشاورزان پراکنده بود اما برای حفظ مسایل امنیتی و همکاری هایی که باید انجام می گرفت ، لازم بود که خرمن جا ، یک مکان برای همه باشد . البته در روستا معمولا دو یا گاه سه خرمن جا وجود داشت . پس از خرمن کردن غلات ، کشاورز یا بازیار برّا می بست و غله ها را خرد می کرد . برای این کار معمولا دو الاغ را با یک سری بند و ریسمان و وسایل که مجموعا به « آلات بند » معروف بود ، به برّا ( خرمن کوب ) می بست . برّا ، سه ردیف دیکس تیز و برنده و هر ردیف نیز سه عدد دیکس داشت . که در مجموع ، 9 عدد دیکس ( صفحه ی بُرّنده ) بود که سه تا سه تا پشت سرهم بودند . هر سه صفحه ( دیکس ) با فاصله ی معین ، در چوبی محکم نعبیه شده بود . طول هر چوب ، تقزیبا یک متر بود و هر دوسر آن نیز باریک بود تا در تنه ی برّا قرار بگیرد . دو چوب سنگین و بسیار محکم نیز به موازی هم و هرکدام با سه سوراخ ، دیسک ها را نگه می داشت . برا به وسیله ی الاغ روی خرمن کشیده می شد و روی 9 صفحه ی تیز و برنده پیش می رفت و غله ها را خرد می کرد . برای سنگین تر شدن برا و نیز برای هدایت منظم آن ، روی برا با چهار چوب محکم ، تخت گونه ای مربعی شکل درست شده بود که کسی که برا بسته بود ، روی آن می نشست و کف پاهایش را روی چوب جلو برا قرار می داد و افسار الاغ را در دست می گرفت و هدایتشان می کرد تا به صورت منظم بچرخند و خرمن را خرد کنند . برای برا بستن ، خرمن را باز می کردند و از وسط آن به خرد کردن مشغول می شدند . آنان با « اوسه » ( چنگالی با پنج انگشت چوبی و دسته ای بلند و چوبی ) ، دسته های غله را زیر برا می ریختند . به آن دسته غله ی خرد نشده ، « تاله » می گفتند . وقتی تاله ها خرد می شد ، با اوسه آن را زیر و رو می کردند تا کاملا از خرد شدنشان مطمئن شوند . آنان غلات خرد شده را با اوسه ، در مرکز دایره ی برّا جمع می کردند و تاله ی جدید زیر برا می ریختند تا به مرور زمان و در مدت چند روز خرمن را کاملا خرد کنند . انبوه غله ی خرد شده که هنوز از کاه جدا نشده بود را « آلون » می گفتند و برای این که الاغ یا قاطری که آن برا بسته اند ، غلات را نخورد ، دهان آن را در توبره می کردند . خرمن ها که به آلون تبدیل می شد ، نوبت به « اوسه » کردن می رسید . منظور از این کار ، جدا کردن دانه ها از غلات بود . اوسه ، کاری جمعی بود و مردم در هنگام اوسه ، به نوبت به هم کمک می کردند . باد اوسه بادی بین ملایم و تند بود . باد باید آنقدر قدرت داشته باشد که کاه را از بذر جدا کند و آنقدر آرام باشد که کاه ها را دور نبرد. باد اوسه در دشتستان ، از سمت غرب به شرق می وزد . این باد ها که در واقع باد های موسمی تابستانی هستند ، بعد از ظهر ها شروع می شد . اوسه کنندگان درشمال غربی آلون و با فاصله ای که مزاحم یکدیگر نباشند ، می ایستادند . به صورت منظم و با ریتمی خاص و هماهنگ ، اوسه های ( چنگال های چوبی ) خود را در آلون فرو برده و بالا می آوردند و به سوی باد ورو به بالا می افشاندند . کاه با باد بر می گشت و دانه های غلات که سنگین تر بود ، به زمین می ریخت . آنان این کار را منظم و مداوم انجام می دادند تا این که تمام غلات را از کاه جدا می کردند