طرزتهیه اوغاچ(1) بنده را به یاد خاطره ای انداخت. بچه بودم یک روز هوای ابری وزیبا ولطیف که معمولا اینجور مواقع جون می داد برای پیداکردن جیکه (2)وغاچ ، داسی برداشته وبه طرف غله کال (3)حرکت کردم . مقصدم زمین « پابست» مرحوم مشهدی جعفر بود. جایی که همیشه دارای غاچ بود. بهر جهت هرلحظه به اون منطقه نزدیکتر می شدم . ازقبل کمی بارون باریده بود وزمین هم گلی (شل) شده بود. ناگفته نماند که من هم باپای برهنه بودم یعنی نبود که بپوشم . وقتی به سرمنزل مقصود رسیدم ، چشمان کوچکم چهارتا شد واطراف رابرانداز می کردم . هربرآمدگی زمین را زیرومی کردم ، یکی دوتا غاچ (قارچ) پیداکردم . همینطور که داشتم راه می رفتم ، احساس کردم کف پایم گرم شده و مورمور می کند.(4) وقتی پای چپم راتکیه گاه قراردادم و کف پای راستم را برانداز کردم ، باعقرب درشت وسیاه ،از اونایی که تقریبا مو دارند روبروشدم . به وسیله ی داس وباترس ، عقرب راازپایم جدا کردم وباسرعت هرچه تمامتر به طرف ولایت دویدم ومرتب پشت سرم رانگاه می کردم که نکند عقرب دنبالم می کند . خلاصه نفس زنان خودم رابه منزل رساندم . اهل منزل وقتی ماجراراشنیدند ، پس از کلی خنده ، به خاطر ترس بیش از حد من ، آب روی داس به من دادند.(5) از آن روز تا به حال ، هر موقع قارچ رامی بینم ، یادم به اون روز می افتد و لبخندی می زنم . امیدوارم شما ها هم همیشه نقش لبخند برلبانتان باشد.
_________________
1- خورش قارچ – نحوه ی تهیه ی آن در بنارانه آمده است .
2- گیاهی وحشی و خودرو بامزه ی تند که در بیابان های اطراف بنار می روید و مصرف غذایی دارد.
3- غله کال – غله کار ، به زمین های کشاورزی که درآن غلات می کارند گفته می شود .
4- مورمورکردن : حالتی مثل قلقلک یا احساس راه رفتن حشره ای روی پوست بدن .
5- درفرهنگ بنار ، اگر کسی براثر واقعه ی غیر منتظره ای می ترسید ، داسی را روی آتش می گذاشتند تا فلز آن ، داغ شود. آنگاه آن را روی ظرفی قرار می دادند و روی داس آب می ریختند تا آب در ظرف زیرین جمع گردد و آن آب را به کسی که خیلی ترسیده بود می نوشاندند تا پیامد های روحی و جسمی ترس را برطرف کنند .