محمدابراهیمی متولدچهارم فروردین 1331می باشد.وی فرزندارشدمرحوم مشهدی ابراهیم ابراهیمی بوده وهم اکنون بازنشسته ی نیروی هوایی ارتش می باشد.ازسن 6سالگی بنابه تشویق پدرومادرش مشغول فراگیری قرآن نزدمرحوم آخوندعباس زبیری گردیدودرمدت6ماه، قرآن رافراگرفت چون دربنارمدرسه ای تاآن زمان دایرنشده بود، به ناچاربه دبستان مینای زیارت جهت ادامه ی تحصیل رفت وباکسانی همچون حسین شجاعی، دکترغلامرضابوستانی اردشیرشجاعی عبدالرسول سلیمی ازبنارهم کلاس بود. به علت یادگیری سواددرمکتب نزد آخوند زبیری ، آقای کازرونی رییس آموزش و پرورش وقت از وی یک امتحان ورودی می گیرد و پس از قبول شدن ایشان، به جای کلاس اول، مجوزورود به کلاس سوم ابتدایی را به وی می دهند وازکلاس سوم شروع به درس خواندن می نماید.مدیرمدرسه مرحوم کربلایی نجف نجفی اهل زیارت بود که پس از یک سال که ایشان درآن مدرسه درس خواندند وی باز نشست شد . پس ازوی شخصی به نام ششبلوکی رییس مدرسه شد. پس از یک سال شخصی دیگر به نام حسنعلی حاتم پور به مدیریت مدرسه انتخاب شدند. پس از پایان گذراندن دوره ی ابتدایی واخذ مدرک ششم ابتدایی جهت ادامه ی تحصیل به دبیرستان 25 شهریور رفت و مدیر مدرسه درابتدا آقای حیدر عرفان و پس از وی آقای طریقت پیما که برادر خلیل عقاب (قهرمان معروف) بود،شد.یک سال بعد مدیریت مدرسه را آقای ابراهیم جهانخواه برعهده گرفت.مدرسه ی فوق تا کلاس یازده داشته و ابراهیمی جهت گذراندن سال آخریعنی کلاس دوازده به دبیرستان فرّخی که ریاست آن به عهده ی آقای رستم زاد بود می رود. درسال تحصیلی 1351- 1350 موفق به اخذ مدرک دیپلم می شود.وی سال هایی را که دربرازجان مشغول به تحصیل بوده انددراین شهر بیتوته داشته اندوچندسال درمنزل حاج احمد وزیری کرایه نشین بوده هرچند وقت یک بار که قصد آمدن به بنارو سرزدن به خانواده را داشتند با دوچرخه و گاهی پیاده راه را طی می کرده اند وچند دفعه هم با ماشین آقا خان انگالی ازبرازجان به زادگاه مسیررا می پیمایند. وی برای انجام خدمت سربازی به پادگان 05(صفرپنج)کرمان می رود و درحین خدمت برای دو دانشکده ی ژاندارمری و نیروی هوایی کنکور می دهدکه درهردو امتحان و هردو رسته قبول می شودو بنا به علاقه ی خود دانشکده ی نیروی هوایی را انتخاب می کند.سرانجام پس از گذراندن دانشکده ی افسری موفق به اخذ درجه ی ستوان دومی می شودوتا پایان دوره ی خدمت با درجه ی سرهنگ دومی در ارتش می ماند.وی بسیار به تعزیه خوانی ازهمان کودکی علاقمند بود و درسن 7 سالگی اولین بار نقش عبدالله پسر حضرت امام حسن (ع) را در تعزیه ی روز عاشورا ایفا نمود.خود وی عنوان می کردکه نقش شمر درآن سال ها برعهده ی کربلایی غلامعلی حصامی بودووی چنان با قدرت و ابهت شمرخوانی می کرد که هیچ کس جرأت نداشت نقش عبدالله امام حسن(ع) را اجرا کند. من بادلگرمی دادن های پدرم قبول کردم وآن نقش را پذیرفتم. درحین اجرا ، مرحوم حصامی که دیگر پیر شده بود، وقتی می خواست کارد به گلوی من بگذارد، دستش لغزیدو به ناگاه مراازناحیه ی شکم زخمی نمودودرحالی که پریشان شده بودسردرگوشم گذاشت و گفت: نترس کارد تو را زخمی نموده ولی زود خوب می شوی. سرانجام وی پس ازاجرای نقش عبدالله امام حسن(ع)، نقش های طفلان زینب، طفلان مسلم، حضرت قاسم، علی اکبر، حر، حضرت اباالفضل (ع)، عابس، درویش و زعفر را اجرانمودندکه نقش های طفلان مسلم طفلان زینب را به همراه آخوند ابراهیم زمانی وگاهی علیکرم بوستانی اجرامی نمودند. چندسالی هم دربرازجان اقدام به اجرای تعزیه نمود که نقش امام(ع) را اجرا کرد. وی استاد خودرا مرحوم ابراهیم ابراهیمی که پدرایشان است معرفی می کند وازصوت و چهره ی ناصرشجاعی به عنوان یک تعزیه خوان شاخص نام می برد. عبدالکریم کهنسال را بهترین زینب خوان می داند. مرحوم حصامی وعلیمراد کهنسال راازاشقیا خوانان برتر می داند. نقش عابس روز عاشورا را خودابراهیمی دراوج اجرا می کردودرمحل مورد پسند همه بود.وی عنوان می کردکه کاغذ نسخه های تعزیه را غالباً مرحوم حاج شیخ علی مظاهری از نجف آورده بود.اولین بانی کربلایی زهرا و بعدمرحوم ابراهیم ابراهیمی بودند.صندوق بزرگی را که وسایل و لباس های تعزیه درآن جای می گرفت مرحوم ابراهیم خدارتی ازکویت با خود آورده بود.وسال های اول تعزیه خوانی مقداری ازوسایل رااز زیارت تهیه کردیم. محمدابراهیمی به همراه مرحوم پدرش و گروه تعزیه خوانان بناریک سال دردهه ی آخرماه صفربرای مرحوم سید اسماعیل درزیارت اقدام به اجرای تعزیه نموده اند و2سال هم برای مرحوم محمدجعفر گل افشان که افراد نامبرده ی زیارتی هردو ازبانیان تعزیه ی زیارت بوده اند. وی عنوان می کند که یک سال درماه محرم از سرکار به روستایمان می آمدم که دیدم مرحوم پدرم و دیگرتعزیه خوانان درروستای زیارت درحال تعزیه خوانی هستند. من با همان لباس نظامی که هنوز برتنم بود به علت کمی وقت جهت تعویض لباس ، نقش عابس روزعاشورا را اجرا نمودم.ناگفته نماند چون تعزیه خوانی ارتباط مستقیم با اشعار مرثیه و حماسی دارد، باید شخص تعزیه خوان دارای سواد و درک خوبی از ادبیات و حافظه باشدکه ابراهیمی به علت مطالعه ی کتب مذهبی و تاریخی ، درادای کلمات و تلفظ اشعار به طور صحیح موفق بودند.واین را درکار هنری وی می توان به راحتی مشاهده نمود. به عنوان مثال زمانی که نقش حضرت عباس (ع) را اجرامی نمود، درصحنه ای که دستان قطع می شوند، وی به عنوان شبیه سواربراسب بود، این قسمت را کاملاً ازبر (حفظ) می خواندوهمین امراستفاده از دستان جهت گرفتن نسخه را منتفی می نمودو صحنه طبیعی به نظر می رسید.نقش عابس را که اجرا می نمودند اغلب از بر اشعاررا قرائت می نمود. تعزیه ی روزاربعین را درسال 1373 به همراه پدرش و علیکرم بوستانی و حسن انصاری و فتح الله ابراهیمی وامان الله ابراهیمی ازدرب حسینیه ی اعظم برازجان تا میدان بازار به صورت متحرک و خیابانی و کاروانی اجرا نمودکه وی سواربر اسب، نقش بشیر را ایفا نمود. روزی که درمنزل وی به دیدنش رفته بودم و قصد گرفتن مشخصات وی جهت درج در زندگی نامه ی تعزیه خوانان بناررا داشتم ، درپایان مصاحبه بی تقاضای من با صدایی رسا خواند :
بیاور ذوالجناحم را که تا گردم سوارازمهر
ووقتی خواست مصراع دوم را بخواند های های گریه اش گرفت . وقتی دیدم که نمی تواند ادامه دهد، من هم بلند خواندم :
که لب تشنه رسم درخدمت جد کبار امروز
شنیدم که زیر لب گفت : یاد میشوریم(مشهدی ابراهیم)
فروردین 90 – بنار آب شیرین