سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبری

قاسم شجاعی عزیز مدیر محترم وبلاگ بنارانه

خانواده های محترم سلیمی ، ابراهیمی و شجاعی

یک داغ دل بس است برای قبیله ای

روشن شود هزار چراغ از فتیله ای

و این داغ را هیچ چیز التیام نمی بخشد جز صبر از ناحیه ی خداوند . 

وبلاگ بنارانه خود را  در این مصیبت  بزرگ با شما هم درد می داند و دو شعر به پیشگاه خانواده ی مصیبت دیده ی سلیمی تقدیم می کند  :

خبری


تقدیم به روح جوان ناکام،امیرسلیمی :

ای اشک، امان ده که شرر بار نویسم

چون ابر بهارانه گهربار نویسم

ازداغ پرستو که سفر رفت ونیامد

از لانه ویرانه، اسفبار نویسم

دیوانه شدم ازغم هجران تو ای دوست

سخت است که چون آدم هشیار نویسم

بیماری تو کرد مرا خسته وبیمار

بیمارصفت از غم بیمار نویسم

ازعمر کم وکوته آن نوگل بی خار

دیوان غمی کامل وبسیارنویسم

دلخواه من آن بود که عیشش بسرایم

زجراست که ازقبر وشب تار نویسم

ازپاکی و آن سیرت نیکوش بگویم

یا از ادب و خوبی گفتار نویسم

برملک دلم بود امیری چو توسالار

رفتی تو ومن ازغم سالار نویسم

خواهی تو بدانی که چه شد بعد تومادر

ازسوختن روز و شبش زار نویسم

ای مرغ چمن، ترک چمن،زود نمودی

بازآی که تا باز زگلزار نویسم

امان اله ابراهیمی

#############################
#############################
تسلیتی برای سهراب سلیمی عزیز :
ربود دزد فلک افسر بلند سرت را
ز راه دیده برون ریخت گوهر جگرت را

وفا نکرد جهان با کسی مگر که به نیرنگ
بر آن سر است کند زیر آب غصه سرت را

زمانه قیچی بی رحم و بی مروت تلخی ست
که می زند دم پرواز ، برگ و بال و پرت را

به مهر خنده ی او نیست اعتبار وفایی
به زهر می کند آغشته ناگهان شکرت را

ز خون دیده چو پروده گشت نخل امیدی
هنوز میوه نیاورده می برد ثمرت را

به شرق موی تو افشاند تا سپیده ی بیگاه
به شام تیره ی غم برد ناگهان سحرت را

برید داس اجل شاخه ای ز قامتت ای دوست
به کنج خاک نهان کرد گوهر پسرت را

در این مصیبت عظمی هزار حیف و دریغا
که نیستم که ببوسم زلال چشم ترت را
محمد غلامی




تاریخ : یکشنبه 00/7/18 | 9:34 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.