بنام خدا

فرودهواپیمادرسرزمین حجاز،بااضطرابی که فروخورده می شود،گپ وگفت باهمسفرانی همزبان،مسیراتوبوس تامدینه،آب خنک وپذیرایی ساده.

مدینه چگونه شهری است؟پرسیده می شود.مناره های بلندوسفیددرکنارگنبدسبز.

به مدینه می رسی به حرم نبوی،به مسجدالنبی،به فضایی که هنوزآوای بال جبرییل درآن طنین دارد.گنبدسبزرنگ رانشانه می گیری ومی روی تابرسی به قبررسول الله که درخانه خویش آرام گرفته است.به منبررسول الله نگاه می کنی،به محراب پیامبر، به محل اذان بلال،به ستون های وفود وحرس وتوبه.به محل نشستن پیامبر،به تکیه گاه علی(ع).به روضه شریفه می رسی به تکه ای ازبهشت که درروی زمین قراردارد. (به فرموده پیامبر:فاصله بین منبروخانه من باغی ازباغ های بهشت است.)

پشت خانه پیامبرخانه حضرت زهراوحضرت علی قراردارد.تنهاخانه ای که پیامبراجازهداددرآن درمسجدبازشودوبه روایتی محل دفن حضرت زهراهمانجاست.پس اززیارت رسول الله وحضرت زهرا راهی بقیع می شوی .محزون وافسرده ودلتنگ ازدورقبرهاوتکه سنگهایی رامی بینی که اجازه نزدیک شدن به آنهارانمیدهند.امام حسن مجتبی(ع)،امام سجاد(ع)،امام محمدباقر(ع)،امام جعفرصادق(ع) راازدورزیارت میکنی وبقیع رادورمیزنی وازآن خارج می شوی .

می روی به احد به محل جنگ احد ،به محل شکست مسلمانان ازمشرکین،به محل دفن حمزه عموی پیامبرکه درجنگ احدشهیدشد.به محل جنگ خندق می روی آنجاکه به پیشنهادسلمان فارسی خندق حفرکردندبرای مقابله بامشرکین.

به مسجدقبامی روی،به مسجدذوقبلتین،به مسجدمباهله،به مسجدحضرت علی (ع)

وسرانجام بامدینه الرسول خداحافظی می کنی.

اما حج...

رازناکترین ورمزی ترین سمبلیک ترین عبادتها.

میقات،اولین محلی که اعلان حضورمی کنی وآموزش وتمرین رهایی ازتعلقات و وابستگی ها راآغاز می کنی،بایدهم جسم خویش رابه میقات بیاوری هم دل را.

ای بسا آمدگان که نیامده اند!وای بسا نیامدگان ودروطن ماندگان که دل وجانشان آنجاست وپیش ازتودرمیقات حضوردارند.

اولین عمل ازمناسک حج بستن احرام است.لباس های دوخته راازتن برمی کنی، لباس گناهی که خودتاروپودآن رابه هم تنیدی بایدازخودبه درکنی.لباس احرام به تن می کنی لباس غیردوخته،دستورآنست که لباس ساده دربرکنید تاهرنوع فخرفروشی و خودخواهی وخودپسندی ازشما برطرف گردد.لباس ندوخته به تن می کنی تاسفرمرگ درنظرتان ملموس ومجسم باشد.هنگامه مرگ وحضوردرقیامت رابایدپیشاپیش دیدوباورکرد!

لباس دوخته راازتن برمی کنی تاباامام سجاد(ع)هم صداشوی"خدایامن دیگرلباس گناه به تن نمی کنم وازهرگناهی توبه می کنم".آنگاه لباس ندوخته به تن می کنی که هیچگونه رنگی نگرفته،حلال وپاک است،لباس طاعت است.

احرام عاشقان به ازاحرام حاجیان     کان ره به سوی کعبه برد وین به سوی دوست

پس ازپوشیدن لباس احرام باید تلبیه گفت:لبیک،اللهم لبیک،لبیک لاشریک لک لبیک،

ان الحمد والنعمه لک والملک،لاشریک لک لبیک.

خدایا آمدم،ستایش وسپاسم رابپذیرکه مارابه محضرپذیرفته ای،که همه جاملک ومحضرتواست.فقط تویی،ومن دربندگی ات حاضروآماده ام ومحضر،فقط محضرتواست!

تنها واجبی که ازمقوله لفظ است وکلام همین کلمات پرجلال وشکوه تلبیه است. درحقیقت،حج نمایش بیشترین عمل است همراه باکمترین وکوتاهترین الفاظ . پس زنهار،خویشتن رابااشک دیدگان بشوی تاپاسخ لبیک را لبیک بشنوی،که اگرصادقانه
لبیک گفتی تمام آفرینش باتوهم نوا خواهندبودویکصدافریادلبیک برمی آورند.

اگردست پرازگناه رابه سوی خدا درازکنیم عیب نیست اما با بارگناه ازپیش اوبازگشتن ننگ است!صاحبدلی بالباس چرکین به حضور صاحب مقامی باریافت،به اوگفتن بااین لباس چرکین به حضوررفتن عیب است،پاسخ دادبالباس چرکین پیش صاحب مقام رفتن عیب نیست،باهمان لباس ازحضوراوبازگشتن عیب است.

باگذشتن ازمیقات وپیمودنمسیرراه تامکه ،به حرم می رسی ،حرم منطقه ای است که محدوده آن کاملامشخص است وتاریخچه آن به فرودآمدن آدم (ع)به زمین ووروداوبه مکه معظمه می رسد که خداوند یاقوتی راازبهشت برای حضرت آدم فرستادوآدم نیز باراهنمایی جبرئیل آن رادرمکان کعبه قراردادوبرگردآن طواف نمود،ازآنجاکه این یاقوت نورانی بودوبه اطراف خودنورمنتشرمی کردمنطقه ای راکه نورقرارگرفته بود به حدودحرم معرفی شد.واین حدوددرزمان ابراهیم به کمک جبرئیل مجددامشخص گردید.

درحدیث آمده است که خداونددوحرم دارد،یکی سرزمین حج ودیگری دل مومن(قلب المومن عرش الرحمن).

قلب توحرم خداست بنابراین غیرخدارادرحرم اوجای مده.

پس ازرسیدن به مکه ،به مسجدالحرام می روی وکعبه مقدسه راهفت مرتبه طواف

می نمایی .

طواف تنهاعمل حج است که همراه بانمازش بایدباطهارت انجام پذیرد.بدینسان طواف همسان نماز است که به صورت متحرک دورخانه انجام می پذیرد.نمازوطواف یک عباتنددردوشکل ،یکی متحرک ودیگری ساکن.

زیراکه جذبه عشق دررفتارعاشق به دوگونه تجلی می کند،یاباآرامش وتامل وگوشه نشستن وزمزمه عشق سرودن (نماز) ویابرخاستن وبه جنبش درآمدن وازخود بی خودشدن(طواف).

طواف انسان تک نگر وتک بعدی رابه همه سونگری فرامی خواندوتوجه اوراازیک جهت به همه جهات سوق می دهد.

درطواف طرف چپ بدن رابه طرف کعبه می کنی،یعنی قلب رابه طرف کعبه می کنی ودل بدانجامی سپاری.

هفت دورطواف به نیابت ازهرروزهفته درسراسرعمر.

طواف میان کعبه ومقام ابراهیم.کعبه مظهر توحیداست ومقام ابراهیم مظهرولایت،پس طواف انسان باید میان مرزتوحیدوولایت قرارگیردوطواف بی ولایت ویابدون توحید

طواف نیست.

درکعبه تکه سنگی بهشتی بکاررفته به نام حجرالاسودکه آن رایمین الله یعنی دست راست خداونددردنیالقب داده اند.دست زدن به حجرالاسودواستلام آن جزء مناسک استحبابی حج است.به فرمایش امام سجاد (ع)انسان وقتی حجرالاسودرااستلام کرد درحقیقت بادست خداتماس گرفته است.امام سجاد(ع)می فرمایندمعنای دست زدن به حجرالاسوداین است که خدایا"من تعهدکردم که دیگردست به گناه درازنکنم"رباندهم ونگیرم،رشوه ندهم ونگیرم،باطل راهرگز امضاءنکنم،فریب هوای نفس رانخورم و...

.خدایادستم به دست تورسیددیگربه بیگانه دست نمی دهم نه به شرق ونه به غرب،نه به سیاست زده ونه به شیطان...

بعدازنمازطواف راهی مسعی می شوی

گرصفای مروه خواهی خاک یثرب سرمه ساز   ورهوای کعبه داری از بیابان درگذر

سعی میان صفاومروه یادآوردفعاتی است که هاجردرطلب آب برای نوزادش میان صفاومروه دوید.آه مادرانه هاجرودعای ابراهیم خلیل بودکه چشمه زمزم رازیرپای اسماعیل جوشانیدوهنوزهم بعدازهزاران سال می جوشد.

سعی درحقیقت یعنی "خدایامن بین خوف ورجابسرمی برم".نه آنچنان است که فقط بترسم وهیچ امیدی به رحمت بی کران تونداشته باشم،ونه آنچنان است که همه اش امیداست وهیچ خوفی ازعذاب تودردل راه ندهم.بنابراین بایددرسراسرعمردرحال سعی بسربرد،یعنی همواره میان خوف ورجابسربرد.درآموزه های دینی ماآمده است که بزرگترین گناه پس از شرک به خدا،ناامیدی ویاس ازرحمت الهی است.سعی صفا

ومروه یعنی اینکه انسان ازیک سوبایددغدغه زشتیهاوگناهان خودراداشته باشدواز

سوی دیگرامیدبه رحمت الهی رادردرون خویش بپروراند.

صفانشانه صمیمیت است ومروه نشانه مروت وجوانمردی

تقصیر،نثارآخرین نشانه زیبایی ظاهری انسان

اینک آخرین نشانه زیبایی خودراکه احتمالا سبب فخرومباهات بردیگران خواهد

شد یعنی موی سرخودرابه پای آن جمیل محض نثارمی کنی وهرگونه غروروکبر

ونخوت  راازسربه درمی کنی.اندکی از موهای سریاصورت خودرابه همراه اندکی ازیکی از ناخنهای خودکوتاه می کنی واین عمل راتقصیرمی نامندو تقصیرنوعی عمل سمبلیک است وبیانگراعراض ازهمه آن چیزی است که احیانا دربرابرجمال واقعی وزیبایی مطلق الهی تبدیل به بت شده باشد.تقصیرنوعی بت شکنی است که باید ازبت خودآغازشود.

طواف وداع(نساء):آخرین بخش ازاعمال عمره مفرده هفت مرتبه طواف خانه خداوسپس نمازآن می باشد.هردورطواف نشانگرپشت سر گذاشتن یکی ازحجابهای هفتگانه است. امانامگذاری این طواف به طواف نساءشایداشاره ای به آخرین سفارش پیامبردرحجه الوداع درموردزنان و رعایت حقوق وکرامت آنهاباشد.

نام دیگراین طواف،طواف وداع است .

درآخرین لحظه وداع،آنگاه که باحسرت کامل به کعبه می نگری باصمیمیت کامل با خدای خود رازمی گویی ونیزنیازهای خودودیگران رابرزبان جاری می سازی گویاازهمه چیزوهمه کس جزاوبریده ای.

به راستی که لحظه وداع چقدرمشکل است.به تعبیرامام صادق (ع)به وسیله طواف وداع ازهرچه غیرخداست وداع کن.

ای کاش این طواف برای همیشه ادامه داشت امابه پایان آن نزدیک می شوی وبایدپشت مقام ابراهیم (ع)نمازآخرین طواف خودرانیزبه جا ی آوری پس به خودآی وباراهنمایی امام صادق (ع)باخدای خودعهدوپیمانی راسخ برقرارکن.

کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود

حاجی احرام دگربند ببین یار کجاست

 





تاریخ : سه شنبه 90/2/13 | 12:35 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.