آن موقع واقعاً با الآن کلی تفاوت دارد به یقین به یاد دارید که سطل آب درحیاط و«گاوند1» باغ ها، همگی یخ می زدند. من خود شاهد بودم اول صبح که با مادرم می رفتیم برای آب، مادرم باتهِ سطل، یخ روی آب را می شکست وآب برمی داشت. به هرحال دریکی ازروزهای سرد زمستان آن موقع، باران به شدت شروع به باریدن کرد. درروستای ماهم رسم بود موقع ریزش باران  وبه خاطر طبع گرم آن غذا « شله خرمی2 » می پختند. ماهم شله خرمی داشتیم. درضمن یک « چالدونی3 » هم داشتیم که روی آن باگرد مخ (برگ نخل) پوشیده وبرگ های آویزان ازسقف  به علت شدت دودآتش، دردرازمدت، هربرگی حدود100 تا200 گرم « دوده »به خودش جذب کرده بود. موقع نهار که رسید، مادرم برای هریک ازاعضای خانواده درکاسه یا سینی واگربود بشقاب فلزی لعابی، سهمیه ی یارانه راواریز کردندبه طوری که ته مانده ی پاتیل(قابلمه)، گربه ای راهم سیر نمی کرد واگرکسی ازراه می رسید، باید نون خالی می خورد. خلاصه بنده رفتم داخل چالدونی نشستم . اولین قاشق رو که برداشتم،« قضای بلند آسمونی »نازل شد وهمون دودک های 100گرمی، بشقاب بنده رامزین نمودند. این بود که من آن روز تا عصر گریه می کردم وکسی هم برام شله خرمی درست نکرد که نکرد.

احمدروزبه

______________

1- گاوند= آبگیری که بین دو ردیف نخل ایجادمی کنند. شایدگاوبندهم باشدوآن نیز شایدبه علت آب بیشترودرنتیجه، علف فراوان ، گاورادرآن جامی بستندتابچرد.

2- شله خرمی = (شله خرمایی) هلیمی که باخرما درست می کنند. درآینده، می توانیدنحوه ی ساختن آن رادرقسمت آشپزی بخوانید.

3- چالدونی = یکی ازخانه هایی که محل چاله وپختن غذابود. برای اطلاع بیشترمی توانید به مسکن قسمت هفتم رجوع کنید.

 

 

 





تاریخ : پنج شنبه 90/1/25 | 10:56 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.