پراکنده
برنج
برنج محصول جایی است که آب شیرین و فراوانی دارد و از دشت های کازرون به دست می آید . بنابراین برای اهالی بنار آب شیرین ، محصولی وارداتی به حساب می آمده و با این وجود ، به دلیل نبود راه های ارتباطی ، و نبود پول ، کمتر وارد بنار آب شیرین و دشتستان می شده لذا از غذاهای نایاب و پس از آن بسیار کمیاب محسوب می شده است . این محصول که امروزه در خانه ی همه ی اهالی به میزان لازم یافت می شود ، در ابتدا فقط در منزل خوانین وجود داشت و مردم عادی از آن بی بهره بودند .
همان طور که در بخش های پیشین اشاره شد ، در گذشته ی دور ، اگر کسی بیمار می شد و نمی توانست غذا بخورد ، نزد خان می رفتند و به اندازه ی همان بیمار ، برنج می آوردند و می پختند و به بیمار می دادند یعنی در واقع ، برنج علاج دردها بود . بعد ها برنج برای مراسم خاصی وارد خانه های مردم معمولی شد آن هم هنگامی که مهمان نازکی وارد می شد مثلا اگر خان یا کدخدایی می خواست مهمان کسی بشود ، هر چه داشت از دست می داد تا شرمسار نشود . بعد ها که به علت ارتباط بیشتر با شهر و مخصوصا وجود فروشندگانی که بین بنار تا کازرون در ارتباط بودند ، برنج نیز بیشتر وارد شد . یکی از افرادی که پل ارتباطی بین بنار و کازرون بود ، پدر حاجی عباسی بود . او بخشی از مایحتاج مردم بنار را با خود می آورد و می فروخت . کسان دیگری نیز بودند که برای خرید جنس و فروش آن به مردم ، به کازرون می رفتند .
وقتی فوشندگان دوره گرد بیشتر پایشان به بنار و سایر روستاها باز شد ، مردم نیز بیشتر برنج خریدند . این باعث شد تا برنج برای مهمانان معمولی نیز پخت بشود و کم کم برای خود خانوار نیز وارد سفره شود . اما همیشه همراه با رشته باشد . زنان هر گاه برنج می پختند ، بخش عمده ای از غذایشان رشته بود و اندکی نیز برنج را با آن می آمیختند تا خوش مزه تر شود . هر چه زمان می گذشت ، رنگ این غذای دورنگ که فقط برای شام مصرف می شد ، بیشتر به سفیدی می گرایید و میزان برنج بیشتر می شد . فروشندگان دوره گرد وقتی متوجه نبود پول در بین مردم می شدند ، معامله ی کالا با کالا را رونق می دادند . کاری که از ابتدای اقتصاد بشریت نیز رواج داشت . آنان برنج و سایر کالاهای خود را جو و گندم و خرما مبادله می کردند .
برنج برای مصرف معمول خانوار ، ابتدا با خرده برنج شروع شد به این صورت که برنج سالم را برای مهمان نگه می داشتند و برنج های ریز و شکسته که قیمتی ارزان تر داشت را برای خود می پختند . اما کم کم همه چیز تغییر کرد و برنج های سالم تایلندی که ارزان تر از نوع ایرانی بودند ، وارد سفره های مردم بنار شدند . امروزه وضع آنقدر تغییر کرده که ممکن است در خانه ای ، نان نباشد اما برنج هست .
نکته ای که برای من جالب است این است که چرا مردم بنار ، حبوبات خود را به صورت کیلو می خرند اما برنج را کیسه ای تهیه می کنند ؟ . درست است که امروزه میزان مصرف این مواد غذایی آن قدر زیاد شده که خرید کیلویی آن مقرون به صرف نیست اما به نظر می رسد بخشی از جواب به روان جامعه نیز بر می گردد . جامعه ای که روزگاری آرزوی یک مشت برنج داشت ، امروز به این طریق ، کمبود های روحی و روانی خود را جبران می کند .