سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسکن  -  ادامه

پیش از آن که سلسله مباحث آشنایی با بنار آب شیرین را آغاز کنم ، مقاله ای تحت عنوان مسکن در چند شماره تقدیم حضورتان کردم که بنا به عللی از جمله عدم دسترسی به موقع به یاد داشت هایم و پراکندگی آنان ، باعث شد تا آن سلسله مطالب به پایان نرسد . امروز به ادامه ی آن مقاله برمی گردم به این امید که در آینده ، همه ی مطالب مرتبط با هم ، در کنار هم عرضه شوند .

دروازه :

اهمیت دروازه اگر از « خانه ی بنشین » بیشتر نباشد ، کمتر نیز نیست . دروازه ( هشتی ) جلوی حیاط های قدیمی بود که برای نشستن مهمانان مرد ، مراسم ، شب نشینی ، روضه خوانی و ..... کاربرد داشت  و هر تازه واردی به حیاطی پا می نهاد ، به دروازه وارد می شد . در وازه در واقع خانه ای بزرگ بود که راهرویی به پهنای در بزرگ حیاط از وسط آن می گذشت . سمت بیرونی آن درب حیاط بود و سمت درونی آن باز بود . در دوسوی راهرو ورودی ، دو سکو ی بلند بالا آمده بود که  ارتفاع آن از یک متر بییشتر بود و روی آن ها فرشی از تک ( حصیر ) یا گلیم یا نمد و ... می انداختند و جای نشستن بود و در هر ضلع دروازه ، چند ردیف می توانستند بنشینند و در واقع حدود چهل تا پنجاه نفر گنجایش داشت  . انتهای بخش ورودی به حیاط که بخش خروجی از حیاط هم می شد ، درست بالای درِ دروازه ، دریچه ای بود که قرآنی پیچیده در دستمال در آن می گذاشتند تا همه ی افراد در هر حال ، هنگام ورود و خروج ، از زیر آن بگذرند .  . در دروازه ، طاقچه هایی تعبیه شده بود که زغال ، منقل  ، قلیان و .... را در آنان می گذاشتند . بسیاری اوقات مهمانان مرد که با اهالی خانه نامحرم بودند ، همان جا می نشستند و همان جا نیز می خوابیدند و به درون حیاط نمی رفتند جز در مواقع ضروری و رفتن به دستشویی که آن هم در نزدیکی دروازه قرار داشت . طول و عرض و ارتفاع دروازه از همه ی خانه ها بیشتر بود .

در حیاط روستایی مکان هایی نیز دیده می شد که از برگ  و چوب نخل یا گز یا کنار ساخته بودند که مهم ترین آنان ، « لوکه » و « کپر » بود . که در قسمت بعدی به معرفی آنان خوهم پرداخت اما یکی از آن مکان ها که نقش مهمی در زندگی مردم داشت ، مشکلون بود .

مشکلون :

به جایی گفته می شود که مشک آب را در آن قرار می دادند . برای این منظور ، در زیر سایه ی درخت کُنار یا نخل یا گزی در حیاط ، چهار چوب محکم حدود یک و نیم متر ارتفاع را به صورت افقیدر زمین نصب می کردند  و فاصله ی هر چوب تقریبا یک متر بود و سقفی روی آن می ساختند و آن را با برگ های نخل و  حصیر از برگ نخل پوشانده و تخت مانندی آماده می کردند و با ریسمان های محکم می بستند و مشک های پر آب را روی آن قرار می دادند  . کنار مشک و روی زمین نیز جای مناسبی برای خمره های آب بود . خمره ها ظروف سفالی بزرگی بودند که حدود نیم متر مربع آب را ذخیره می کردند . به آن خمره ها ، « غاویه » می گفتند . فراز مشکلون کپر می زدند تا گرمای آفتاب تابستان ، آب را گرم نکند . مشکلون به علت داشتن سایه ای خنک و خاکی نمناک که ناشی از ریزش آب بود ، جای مناسبی برای مرغان و سگ خانه بود تا ظهرهای تابستان ، به خنکای سایه ی آن پناه ببرند . شاید بتوان حدس زد که مشکلون ، مَشک دان باشد که به مَشک دون ، مَشکَدون  و در نهایت به صورت غلط مصطلح  مَشکلون تغییر یافته باشد . 





تاریخ : پنج شنبه 95/10/23 | 6:22 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.