مرگ 11
چنانچه در شماره ی قبل آمد ، مردم نه تنها از روستا ، بلکه از هر جا که خبر دار شده بودند به فاتحه می آمدند و در آنجا به وسیله ی افرادی که جلوی در ایستاده بودند ، استقبال می شدند . بستگان درجه اول میت نیز در تمام مدت فاتحه روی پا ایستاده و گاه نیز جلوی مردم حرکت کرده و از فرد فرد آنان به خاطر حضورشان تشکر می کردند . این رسم همچنان پابرجاست . زنان نیز به فاتحه می آمدند . آنان نیز به صورت دسته جمعی وارد شده و هم زمان با ورود خود ، « لیک » می زدند ( شیون سر می دادند ) . زنان میزبان همگی بلند شده و لیک زنان از آنان استقبال می کردند . هر کدام از زنان تازه از راه رسیده ، « شَدّه » ( دستمالی بزرگ و چهار گوش با رنگ سیاه و حاشیه های قرمز بسته و ریشه ریشه ) دور گردن می کردند و مانند شال ، آن را از جلوی خود گره می زدند و می نشستند . زن دلاک ( سلمانی ) می آمد و آن ها را باز می کرد و نزدشان می گذاشت .
پس از درگذشت کسی ، مردم تا چهل روز عروسی را تعطیل می کردند . این مدت در قدیم به یک سال هم می رسید و نیزبستگان درجه یک میت ، تا یک سال لباس سیاه از تن بیرون نمی کردند . این در حالی است که از دیدگاه ملایان روستا ، پوشیدن لباس سیاه کراهت داشت . همچنین خانواده ی میت ، تا چهل روز « رِشته » درست نمی کردند . ( رشته نانی که به جای پختن ، آن را تا زده و با کارد به صورت رشته رشته در آورده و در آفتاب خشک می کردند . این مواد غذایی هم به تنهایی و به شیوه ی برنج ، پخته می شود و هم با برنج مخلوط می گردد ) اگر مرده ای در عصر جمعه دفن می شد ، ماکیانی سر می بریدند و در قبر می گذارند . مردم بر این باور هستند که کسی که مرده و او را دفن کردند ، اندک اندک مهرش سرد می شود یعنی به سوی فراموشی می رود .
مرا به بایگانی سپردی
به تدفـینم خاک پاشیدی
تا مهر? سرد کنم ..........
محمدغلامی . شعر فاصله ها را کوتاه می کند . چاپ نشده
در قدیم ، برای مردگان رسم سنگ قبر نبود ولی با این وجود ، کسانی که مثل کدخدایان شاخص بودند ، سنگ قبر نیز داشتند . در قبرستان بنار آب شیرین ، قدیم ترین سنگ قبری که من دیده ام ، مربوط به حاج حیدر نعمتی کدخدای بنار است . پس از آن ، رسم بر آن شد که افراد توانمند ، قبر بستگان خود را گچی می کردند یعنی با گچ ، بخش بیرونی آن را می ساختند . اهمیت این کار چنان بود که اندک اندک طنز کنایی « قبر بواشه گچی که ! » ( یعنی خوب قبر پدرش را گچی کرد – یعنی هیچ کاری برای پدرش نکرد ) . پس از گچ ، سیمان که به بنار راه یافت ، اندک اندک دامنه اش به آرامگاه ها نیز رسید و قبر ها سیمانی شدند . برخی ها قبر های مربوط به دهه های پیشین را نیز پیدا کرده و برای جلوگیری از محوشدنشان ، آن ها را سیمانی کردند . امروزه سنگ قبر های مجلل در قبرستان بنار آب شیرین ، بین رفتگان رقابت ایجاد کرده است .