جلوه های تمدن 7
پراکنده
با تغییر بافت خانه ها در بنار ، ابزار ها و وسایل مردم نیز تغییر کرد و به دنبال آن ، فرهنگ نیز شکل عوض کرد . با ورود برق به روستا ، نیازی به خانه های خشتی نبود و می شد در خانه های سیمانی هم ماند و آن ها را سرد نگه داشت . در پی آن ، آشپزخانه به درون مجتمع پذیرایی و اتاق خواب آمد . به پس وجود چاله و دیگ سیاه روی آن نیز نیازی نبود . در هر صورت ، زندگی در مدت سه دده در بنار به صورت اندک اندک ولی سریع تغییر کرد و با همان سرعت ، فرهنگ ها نیز تغییر کردند . تویزه جای خود را به سفره ی یک بار مصرف داد . نان از نانوایی ها آمد و بسیار تغییرات دیگر که به مرور زمان انجام گرفت . تابستان ها ، بادبزن های دست سازی دست مردم بود که در هوای شرجی وگرما ، هم خود را خنک می کردند و هم حشرات موذی را می تاراندند . بعد تر که رسم کلّه زدن پدید آمد ، مردم شب ها زیر کله ( پشه بند ) می خوابیدند و آسوده خواب می رفتند . در بنار آب شیرین ، اول بار در منزل حاج مصطفی زمانی کلّه زدن ( استفاده از پشه بند ) شروع شد و کم کم گسترش یافت . برق که آمد ، مردم نیز ، شب ها به درون خانه ها رفتند و کله ، لوکه ، تخت و .... را ترک کردند . در خانه ، کولر ها هم هوا را خنک می کردند ، هم با بستن درو پنجره ها ، پشه ها را بیرون گذاشتند . در خانه ها که کم کم سفید هم شدند ، جایی برای روشن کردن آتش نبود لذا زمستان ها نیز بخاری جای چاله ها ی آتش و منقل ها را گرفت تا بریدن گز و جمع آوری هیزم و تپاله های گاو و .... رها شود و خانه های چاله دان ( چالدونی ) از مجموعه ی خانه های روستاییان حذف شود . بافت خانه ها که تغییر کرد ، مجلسی ( پذیرایی ) که روزگاری نه چندان دور ، تک خانه ای نزدیک تر به در حیاط بود نیز به مجموعه اضافه شود با این تفاوت که برای مهمانان غریب ، یکی از درهای آن بیرون باز شود . کم کم پذیرایی با آشپزخانه یکی شد و مدل هال پذیرایی مرسوم گردید و دستشویی هم از دورترین کنج حیاط ، خود را به درون مجموعه رساند و در کنار حمام در کنار سایر اتاق ها جا خوش کرد . خانه ها به مرور زمان جمع تر شدند و فشرده تر نشستند ولی این نزدیکی ، پراکندگی صاحبان آن را در پی داشت . در خانواده های سنتی پدر و پدربزرگ نیز با نوه ها کنار هم می نشستند و غذا می خوردند ، اما در شیوه ی نوین ، زندگی ساندویچی شد و کمتر افراد یک خانواده توانستند وعده های غذایی خود را گرد یک سفره جمع شوند . این نشانه های تغییر است و چاره ای نیز از آن نیست . تمدن اگر چه خوبی های خاص خود را دارد ، انسان ها را از هم دور می کند و بی سبب نیست که می شنویم در کشورهای غربی ، افراد یک خانواده نیز از هم جدا زندگی می کنند و دختر یا پسر خانواده گاه سالی یک بار به خانه ی پدری سر نمی زند . به راستی امروز با وجودی که همه تنهایند ، هیچ کس تنها نیست .