سلام  . پس از درج مطالبی مربوط به سگ در بخش حیوانات  و بیان شواهدی از شاهنامه ، دوست بزرگواری با نام مستعار  +30  در دو نظر جداگانه ، مطالبی نوشته اند . از آنجا که مطالب ایشان موشکافانه و با دقت نظر بیان شده ، در این قسمت نظر ایشان را بدون کم و کاست در صفحه ی اول می آوریم .  با سپاس . بنارانه 

با سلام

اگر با فرض اینکه رستم قبل از ورود اسلام به ایران زمین زیست می کرده و دقیقا این ادبیات در هنگام جنگ با دشمنان توسط وی گفته شده است نمی تواند طبق گفته جنابعالی سگ ریشه در باورهای مذهبی مردم داشته باشد. اما با توجه به اینکه شاهنامه داستانسرایی فردوسی و در دوره ایران اسلامی می باشد پس اصطلاح سگ ریشه در باورهای مذهبی متعصب آن دوران دارد که سینه به سینه منتقل گشته است
با سلام
در شاهنامه اگر چه فردوسی سعی نموده است جهت برطرف کردن یا کمتر کردن تحقیر ایرانیان به دلیل شکست از اعراب و پذیرش دین اسلام حتی الامکان از لغات فارسی استفاده نماید اما علیرغم این امر می بینیم که شاهنامه تنها از نظر ظاهری دارای این خصیصه بوده و روح آن به صورت نا آگاهانه عربی ( غیر ایرانی ) - اسلامی می باشد. همانطور که در شاهنامه می بینیم فردوسی جهت بیان و انتقال نهایت خشم قهرمان ایرانیان و تحقیر دشمنان وی از کلمه سگ به کرات استفاده کرده است که با توجه به نوشته های قدیمی که اعراب ،ایرانیان را مجوس ( نجس و سگ ) می خواندند و از برای تحقیر آنها حرف زدن یا نژاد ایرانیان( پارس) را به مانند صدای سگ ( عوعو کردن سگ را همگی پارس کردن می نامیم ) تشبیه کرده اند پس آیا نمی توان گفت که سگ و نجاست و حقارت آن در شاهنامه فردوسی با زمان روزگار قهرمان باستانی ایرانیان هیچگونه همخوانی نداشته و تنها با افکار اسلامی و باورهای مذهبی زمان فردوسی ( ظاهرا"سگ نهایت حقارت و ناپاکی بود) - این شاعر ایرانی مسلمان- مطابق می باشد.




تاریخ : چهارشنبه 95/5/13 | 6:37 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.