صنایع ادامه 7
تویزه 2
برای بافتن تویزه ، همه ی کارهای اصلی و جانبی به عهده ی زنان بود. آنان از چند روز قبل ، « پیش »( برگ های نخل ) را رنگ می کردند . برای این کار ، به مقدار لازم ، رنگ ( بِقَم? ) می خریدند . بقم ، به صورت پودر بود که در رنگ های مختلفی وجود داشت . برای رنگ کردن « پیش » ها ، ابتدا دیگی پر آب روی آتش می نهادند . وقتی که آب دیگ به جوش می آمد ، یک نوع رنگ ، مثلا بقم سبز را در آن می ریختند و با چوبی هم می زدند . آب که کاملا رنگ گرفته بود ، پیش های از قبل آماده را به مقدار ظرفیت دیگ ، در آن ریخته و با چوبی که در اختیار داشتند ، هم می زدند تا تمام برگ ها ، رنگ بگیرند . پس از گذشت مدت زمان لازم ، آنان را دسته دسته بیرون می آوردند و مابقی برگ ها را رنگ می کردند . برای رنگ های دیگر مثلا سرخ نیز ، همین کار را می کردند . برای هر رنگی ، جداگانه آب را به جوش می آوردند . پیش های رنگ شده را در آفتاب خشک می کردند تا آماده ی استفاده باشد . علاوه بر برگ های نخل ، به « پَنگاش » هم نیاز بود . پنگاش به باقی مانده ی ساقه ای گفته می شود که خوشه های خرما به آن متصل هستند . پس از بریده شدن میوه های خرما ، ته ساقه به نخل می ماند و کم کم خشک می شود . پس از خشک شدن ، با کمترین فشاری که به آن وارد می شود ، از نخل جدا می گردد . طول آن به طور تقریبی 80 سانتیمتر است . زنان با کارد ، پنگاش که به شکل چوبی پهن بود را به صورت رشته های متعدد در می آوردند . رشته رشته کردن پنگاش طوری صورت می گرفت که از طول آن کم نمی شد . مثلا اگر یک پنگاش 90 سانتیمتر طول داشت ، پس از رشته شدن ، رشته های متعدد 90 سانتیمتری در اختیار داشتیم . رشته ها به علت نازکی و جنس پنگاش ، قابل انعطاف بود و به راحتی خمیده می شد . « بُنا » ، نقطه ی شروع ساختن تویزه بود که درست در مرکز دایره ی تویزه قرار داشت . تویزه دایره ای ساخته می شد و هر ردیف ، یک دور کامل در اطراف مرکز ( بنا ) بود که هر بار بزرگتر می شد . بافتن تویزه تا جایی ادامه می یافت که شکل سینی به خود می گرفت . لبه های پایانی ، در چهار یا پنج ردیف ، به سمت بالا ، به آرامی خمیده می شد تا به نقطه ی « کور »( پایان ) می رسید .