سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 باران  2

باتوجه به بافت اجتماعی روستا و کشاورز بودن همه ی مردم در دهه های پیشین ، باران که از آن با عنوان رحمت الهی نام برده می شود ، بیش از هر چیزی موجبات شادمانی درونی و بیرونی را برای مردم فراهم می آورد . کشاورزان ساعت ها به باران نگاه می کردند و کودکان در باران به بازی و تفریح می پرداختند چرا که نبودن این نعمت بزرگ باعث قحط سالی و گرسنگی و مرگ میر فراوان می شد و برای باریدنش بارها و بارها به درگاه خدا التجا کرده و یا به « قبله ی دعا » رفته بودند . قبله ی دعا ، دعایی است دسته جمعی که با آداب و ترتیب خاصی بیان می شود و در بخش باورها به تفصیل به آن پرداخته ایم . در اهمیت  باران همین بس که هر گاه کسی خبر باریدن باران را به کسی می داد ، شنونده می گفت : « خیر در بارون » یعنی امیدواریم که بارانی همراه با خیر و برکت باشد . با این همه ، با توجه به بافت مسکن ، باران های مداوم باعث خسارات کلی و یا جزیی به خانه های روستاییان نیز می شد به گونه ای که گاه بر اثر باران هفته بار ، سقف خانه ای خشتی فرو می ریخت . در چنین مواقعی مردم می گفتند :

ترسم که ببارد که ببارد که ببارد

ترسم که نبارد که نبارد که نبارد

و همین اندیشه ی ساده ، نشان از تعادل داشت . مهم ترین بخش خانه ها که پیش از جاهای دیگر آسیب می دید ، حاشیه های بالای خانه بود که به آن « بُرگی » می گفتند . برگی ، گل خام حاشیه ی بام خانه بود که براثر رطوبت و نم فراوان ، از بالا رها شده و پایین می افتاد . با هر بخشی از برگی که فرو می ریخت ، خطر نفوذ آب به درون تَرَک های بین خشت های خانه بیشتر حس می شد . به همین دلیل ، در فصل پاییز و پیش از آغاز باران ، روستاییان بام خانه هایشان را «شل » می زدند و پایه های خانه ها و دیوار ها را  پابندی می کردند . در هنگامی که بارش زیاد باعث وحشت مردم می شد ، برگی از قرآن یا مُهری در باران می گذاشتند تا به احترام آن ها ، باران بند بیایدکه به این قسمت نیز در آینده بیشتر خواهیم پرداخت    . 





تاریخ : سه شنبه 94/5/13 | 3:17 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.