سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درختان   4

سه درخت نخل ، کنار و گز که در باره ی آنان سخن گفتیم ، مهم ترین درختان زمین های بنار آب شیرین و منطقه  هستند و نخل اصلی ترین درخت در دشتستان است که به صورت اهلی پرورش می یابد . درختان دارای ریشه های عمیق هستند که در مقابل کم آبی های تابستان تاب می آورند . در این میان ، برخی از درختان بر اساس آن که در کدام زمین یا کدام باغ روییده اند ، به نام مالک آن زمین یا باغ نامیده می شدند . در بنار آب شیرین هنوز کُنار های حاج الله کرم شجاعی ، مشهدی محمد زمان زمانی ، احمدی ، شیخ مهدی و ... را همه می شناسند . این ها و تعدادی از دیگر نخل ها و حتی گزها ، درختان خاص در بنار هستند .

علاوه بر موارد نام برده ، برخی درختان دیگر نیز به صورت پراکنده در بنار دیده می شوند که بومی نیستند . به عنوان نمونه می توان به لیمو یا کهور اشاره کرد که می توان حدس زد از جاهای دیگری به بنار آمده باشند .

در جلگه ی آبرفتی حاشیه ی رودخانه ی بنار که به چم معروف است ، درختچه هایی یافت می شود . برخی از آن نیز مهمانانی هستند که بر اثر طغیان آب رودخانه ، خودشان یا بذرشان به دشتستان رسیده اند . خرگ ( غرق . استبرق ) نیز از جمله ی درختچه هایی است که در جاهای رطوبتی مثل چم یا حتی در حیاط ها می روید . گل های بنفش این درختچه فوق العاده زیباست  .  کرنتی نیز از جمله درختچه های چم بنار است که دارای گل های زیبایی است . اما « دره » که در هر نوع سرزمینی می روید ، از درختچه هایی است که به خاطر خارهای آن ، پیشتر برای پرجین باغ ها و باغچه ها از آن استفاده می کردند . دره ، گلی کوچک و زیبا دارد که از دل آن ، حبابی بسیار کوچک و سرخ رنگ بیرون می آید که شبیه گوجه فرنگی است . به اعتقاد من ، « دره » همان خار مغیلان است و این که در کتاب های فرهنگ لغات ، مغیلان را به « خارشتر » معنی می کنند ، باید اشتباه باشد . برای این ادعایم دو دلیل دارم : 1- مغیلان یعنی ام غولان یعنی مادر غولان و چون در قدیم ،  مسافران  در شب ، بیابان ها را طی می کردند ، از دور که مغیلان را می دیدند ، به خاطر بزرگی مغیلان و خطای دیدشان در شب ، آن را غول می پنداشتند . پس نمی تواند خارشتر باشد و « دره » است . 2- سعدی در بوستان می فرماید :

خوش است زیر مغیلان به راه بادیه خفت       شب رحیل ، ولی ترک جان بباید گفت

یعنی در شب های مسافرت براثر خستگی حتی خوابیدن زیر مغیلان هم خوش است .... . بر این اساس ، مغیلان باید به اندازه ای باشد که بتوان زیر آن خوابید . پس می تواند « دره » باشد نه « خارشتر »





تاریخ : چهارشنبه 95/7/14 | 8:40 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

درختان   3

گز

گز دو نوع است . « گز رویی » ( رودخانه ای ) . این گز به طور طبیعی در اطراف رودخانه ها و جلگه های آبرفتی می روید . این نوع گز قامت نمی کشند و تنه ی استوار ندارند بلکه شاخه های نازک پراکنده و انبوهی دارند . ریشه های این گز باعث پایداری خاک  جلگه ها می شوند . در گذشته از آن ها برای سوخت استفاده می شد ولی امروزه نه تنها کاربردی ندارند بلکه وجودشان مانع استفاده ی دقیق از همه ی وسعت خاک کشاورزی است .

« گزَلی » ( شاید گز علی ) . این گز به وسیله ی افراد کاشته می شود . اگر چوب آن را در خاک فرو کنند و به آن آب بدهند ، سبز می شود . در گذشته این درخت را در حیاط نیز می کاشتند ولی امروزه وجودشان در بیابان ها و جلگه ها نیز اندک است . بیشتر استفاده ای که از آن می شد ،  به خاطر ساقه ی آن بود که روی خانه ها می گذاشتند و سقف خانه را با آن می پوشاندند . استقامت  ساقه ی گز به استواری درخت کُنار نیست لذا هیچ گاه از چوب گز برای دسته ی بیل استفاده نمی کنند ولی برای ابزار های دیگری مثل « پا بَنّه » کاربرد داشت . این نوع درخت در مرز زمین های زراعی کاشته می شد تا ضمن چنین استفاده هایی ، از مخدوش شدن مرز زمین ها جلوگیری کند . برگ های این درخت سوزنی و طعم آن شور است . اگر چه این درخت نیز مثل سرو تهی دست است اما برخلاف سعدی که سرو را آزاده می نامد و می سراید :

« به سرو گفت کسی : میوه ای نمی آری ؟    

جواب داد که آزادگان تهی دستند »

در فرهنگ شفاهی دشتستان گز را درختی بی هنر می دانند :     « درختِ بی هنر ، گز هم بلنده » 





تاریخ : سه شنبه 95/7/13 | 6:55 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

درختان   2

کُنار   2

علاوه بر مواردی که گفته شد درخت کّـنار موارد استفاده ی متعدد دیگر نیز در زندگی مردم داشته به گونه ای که می توان گفت با زندگی مردم پیوند خورده است .

این درخت در طول سال ، دو مرحله میوه می دهد . یکی بهار و دیگری پاییز . ابتدا  غرق در شکوفه  های بسیار ریز و سپید و  زیبایی می شود که به علت ریز بودن ، به صورت غباری سپید ، درخت را می پوشاند که به آن « آرده »  .  مدت کوتاهی پس از آن ، از دل هر گل ، میوه ی سبز و کوچکی سر بیرون می آورد که بسیار ترد است و به آن « دنگلوک » یا « دَنگ » می گویند . دنگلوک ابتدا هسته ندارد ولی اندک اندک هسته در دل آن شکل می بندد و بزرگ می شود . وقتی به کمال رشد رسید ، به مرور تغییر رنگ داده و به سمت سرخی و زردی می رود و می رسد که به آن « بُل » می گفتندو  از این مرحله به بعد آن را چیده و می خورند . هسته ی آن نیز دو مغز را در دل خود می پروراند . مردم در تابستان های بی برقی که پاره ای از وقت را زیر سایه های آن درخت می گذراندند ، هسته ها را با دندان یا با دوسنگ شکسته و مغز آن را می خوردند . گاه نیز تعدادی زیاد از مغز ها را جمع کرده و با خرما می آمیختند و با آن حلوا درست می کردند . هسته ی سالم پراکنده نیز در طول سالیان آینده ، به کنار تناور دیگری تبدیل می شدند .

کنار انواع و اقسامی داشت که بر اساس میوه ی آن اهمیت پیدا می کرد . درشت ترین و شیرین ترین میوه مربوط به « کُنار باغی » بود . از این موارد که بگذریم ، برگ این درخت نه تنها برای استفاده ی دام کاربرد داشت ، بلکه مقداری از آن را نیز خشک کرده و می کوبیدند و از گرد آن برای استحمام استفاده می کردند .  چوب درخت کنار نیز استفاده های متعددی داشت از جمله شاخه های تناور آن را روی سقف خانه ها می گذاشتند چون پس از تنه ی نخل ،  از چوب گز و درخت های دیگری که در اختیار مردم بنار بود ، محکم تر بود . چوب های نیمه ستبر را نیز کوتاه تر قطع کرده و سردر های ورودی اتاق و بالای پنجره ها و نیمدری ها را با آن می گرفتند . چوب های بلند و صاف را برای دسته ی بیل به کار می بردند و چوب های صاف و نازک تر را برای چوب دستی بر می داشتند و اگر درخت کناری چند دهه عمر داشت و تنه ی آن نیز بزرگ بود ، از آن نیز برای تهیه ی زغال استفاده می شد .

 

 





تاریخ : پنج شنبه 95/7/1 | 7:13 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

درختان      1

کُنار          1

نخل مهم ترین و اصلی ترین درخت در دشتستان است که اقتصاد بسیاری از خانواده ها ، بر پایه ی آن بنا شده است . از آنجا که در قسمت های پیشین در پانزده شماره ( از شماره ی 70 تا 85 ) در باره ی نخل سخن گفته ایم ، در این بخش سخن در باره ی آن را کوتاه کرده و به سایر درختان می پردازیم . مهمترین درخت پس از نخل، « کُنار » است . در باره ی این درخت نیز باورهای بسیار زیبا و گوناگونی در بنار آب شیرین رایج است که آن باورها را در جای مناسب خود ارائه خواهیم داد . آنچه لازم است گفته شود ، این است که درخت کُنار ، در تابستان ها حکم مهمان سرای روستا را داشت . هر گاه طایفه ی کولیان و لوریان به روستا می آمدند ، زیر آن سکنی می گزیدند . همچنین مرکز تجمع جوانان روستا در ظهر های گرم تابستانی بود تا ساعت ها در سایه ی آن قاب بازی کنند . گاه نیز در آن جا به بازی های دیگر نیز می پرداختند از جمله « چو جِز » بازی می کردند . برای بازی چو جز ، درخت کناری انتخاب می شد که ساقه های ستبر و صاف داشت چون یک نفر می بایست چوب حدودا یک متری را با شدت تمام پرتاب کند و خود شتابان از کنار بالا برود . شخصی که پایین ایستاده نیز باید با سرعت چوب را بیاورد و پیش از آن که شخص بالا رونده از دسترس خارج شود ، یک سر چوب را به پای او برساند . گاه برای این کار ، دو نفر روی شاخه های کنار به تعقیب و گریز می پرداختند .

کنار در منازل مردم نیز استفاده های زیادی داشت که مهم ترین آن  سایبانی بود برای مشک های آب که روی « مَشکلون » تعبیه شده بود تا  روی چهار پایه های چوبی مشکلون  در خنکای سایه ی کنار ،  از گرم شدن محفوظ بمانند و مرغان و سگ خانه نیز در سایه سار آن ، خود را از سوزندگی آفتاب نجات داده ، از چکه های آب مشک ها لذت ببرند و در زیر آن جا خوش کنند .

همچنین اعضای خانواده چه هنگامی که خود تنها هستند و چه زمانی که مهمان می رسد ، عصر گاهان را در سایه ی آن فرشی از حصیر ( تَک ) یا گلیم و جاجیمی بگسترانند و بنشینند و چای بنوشند . علاوه بر موارد یاد شده ، بسیاری اوقات شب ها ، مرغ و خروس های زرنگ ، خود را به بالای شاخه های آن رسانده و همان جا می مانند تا از شر هجوم روباه در امان باشند       .

 

 





تاریخ : دوشنبه 95/6/29 | 7:21 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 پرندگان      8

ماکیان        2

 چند باور در مورد مرغ و خروس :

اگر در شب زمستان، صدای صاعقه و رعد برخاست و مرغی (در این جا منظور ماکیان است) هم روی تخم خوابیده باشد ، کنارآن مرغ ، آهن می گذارند .

   وقتی جوجه ها از تخم بیرون آمدندد، پوست های شکسته ی تخم مرغ ها را جمع می کردند و  در جایی نگه می داشتندد؛ بعدها که جوجه ها مستقل می شدندد، هرگاه با هم دعوا می کردند ، پوست ها را جلوی آنان ریز ریز می کردند و می ریختند و می گفتند :  این میراث پدر و مادرتان است ، دعوا نکنید  .

اگر کسی مرغی می خرید و آن مرغ  در منزل خریدار نمی ماند ، اندکی از خاک در ِ خانه را در دهانش می ریختند .

اگرمرغی خاگینه (دیگونdeygun)، سه هفته ی پیاپی در روز چهارشنبه قیقه داد (مثل خروس قوقولی قوقوخواند) باید آن را کشت .

اگرمرغی بی موقع مثل خروس خواند ، چون موجب  بدبختی و نحوست می شود ، بایدآن را کشت

قبل ازکشتن مرغ باید به آن آب داد .

اگرمرغی را می کشتند معتقد بودند که ، سرآن را نباید خودشان بخورند  بلکه باید به بچه ی یتیم بدهند .

اگر پرهای مرغ کشته شده را  زود پاک نکنید ، پرها گوشتِ آن را می خورند و مرغ ، لاغر می شود خروسی که سحرگاه می خواند ، در واقع صدای خروس عرش را می شنود و به آن جواب می دهد.

خروس سالی یک بار تخم می گذارد .

خروس پیش خودش می گوید که آدمی کور است و مرا نمی بیند .

اگر خروسی بی موقع قدقد کرد ، باید سرش را برید .

خروس خصی(khasi ، اخته) را حداقل تا یک سال نباید کشت .

هنگامی که خروس می خواند ، اگر مشغول کار بشوی سنگی یا چیزی روی پایت می افتد .

اگر خروس در فصل تابستان قیقه (قوقولی) بدهد ، هوا چپ است (گرم می شود) .

اگر خروس زیاد بخواند ، روز بعد ، باد می آید .

اگر خروس رو به شمال بخواند ، هوا خنک می شود .

وقتی مرغ ها باهم به غله یا خمیر یا... نوک می زنند ، اگرکسی آنها را کیش کند ،  برای لحظه ای دور می شوند اما دوباره برمی گردند و هرکدام به دیگری می گوید : من کیش نیستم . اگرصاحب غله یا خمیر، با سنگ ، چوب یا... به یکی ازآنان ضربه بزند ، همگی دورش جمع می شوند و می گویند : کیش تو بودی نه ما .

_______

برگرفته از کتاب باورهای مردم روستای بنار آب شیرین . نوشته ی محمد غلامی . چاپ نشده





تاریخ : شنبه 95/6/27 | 7:10 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

پرندگان       7

ماکیان    1

از مهم ترین پرندگانی که همیشه مردم با آن سر و کار داشته و نقش مهمی در اقتصاد خانواده نیز بازی می کند ، ماکیان ( مرغ خانگی ) است . مرغ در معنای عام ، به تمامی پرندگان گفته می شود ولی در فرهنگ گویشی بنار آب شیرین و دشتستان ، تنها به معنی مرغ خانگی است و هیچ پرنده ای دیگر را نیز در ذهن متبادر نمی کند . این مفهوم تا جایی در اذهان نقش بسته که در یک مورد کاملا آشکاری نیز به اشتباه به کار گرفته می شود و آن نیز مراسم شبیه خوانی مربوط به حضرت فاطمه (س) دختر امام حسین (ع)  ( شب یازدهم محرم ) است . این تعزیه به مرغ معروف است و فراز آن ، گفتگوی حضرت فاطمه ( س ) با مرغ است که از قدیم الایام تا کنون ، ماکیانی را گرفته و در تعزیه می برند تا نقش مرغ را زیباتر نشان بدهند . حال آن که ربطی به ماکیان ندارد و پرنده ی تیز بالی باید باشد که توانسته در فاصله ی یک بعد از ظهر ، خود را از کربلا به مدینه برساند .

مرغ انواع و اقسام دارد . در مرحله ی اول و در کلیات ، به دو قسمت مرغ و خروس تقسیم می شوند . خروس مرغ نر است اما به آن مرغ نمی گویند . مرغ ماده نیز تقسیماتی مانند : خلفه ، باری ، دیگون و ... دارد . زنان روستا ، تعدادی تخم مرغ ( خاگ )  را جمع می کنند و در زنبیلی که در آن کاه ریخته و نرم کرده اند ، گذاشته و مرغ کرج ( کُرِک ) را روی آن می خوابانند . تخم ها باید از مرغ هایی باشد که خروس نیز در کنارشان زندگی بکند . مرغ مادر به مدت 21 روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه شوند . جوجه ها ابتدا نوک خود را از تخم بیرون می آورند ، آنگاه پوسته را می شکافند و کامل بیرون می آیند و زیر بال مادر زندگی می کنند . جوجه های زرد که تعدادشان می تواند از 20 عدد هم بیشتر باشد ، به صورت دسته جمعی با مادر حرکت می کنند تا هم از گربه ها و پرندگانی که در کمین آنان هستند محافظت شوند و هم طعمه ای به دست آورند . مادر وقتی چینه ای می یابد ، در آن نوک می زند و قد قدی می کند اما از آن نمی خورد تا جوجه ها فرا برسند و بخورند . پس از گذشت مدتی طولانی ، جوجه ها رنگ می گیرند . برخی از آنان با پیدا شدن تاجی بر فرقشان ، معلوم می شود که خروس هستند . وقتی از مرحله ی جوجه بودن گذشتند ،  مادر رهایشان می کند تا  مستقل می شود . مرغ های ماده در این مرحله  خلفه نامیده می شود . گوشت مرغ محلی در این موقع بسیار مقوی است . در این دوران ، مرغ قیافه ای جمع و جور و کوچک دارد .  پس از آن که دورانی را گذراند و به کمال جوانی رسید ، باری است . در این مرحله که ابتدای دوران تخم گذاری را تجربه می کند ، مرغ پاهای بلند و اندام کشیده ای دارد .  وقتی به دوران پختگی رسید ، دیگون نامیده می شود . در این دوره  ، مرغ کاملا چاق شده و پاهایش کوتاه تر به نظر می آید . گوشت مرغ در این مرحله کیفیت لازم را نیز ندارد      . 





تاریخ : جمعه 95/6/26 | 7:3 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

پرندگان      6

از پرندگانی که گذرا آسمان بنار را تجربه می کند ، باشه است . این پرنده ی خاکستری  که گنجشکان و پرندگان کوچک تر  را شکار می کند ، خود شکار بحری و چرخ و عقاب می شود . برای شکار این پرنده ، گنجشک را طعمه قرار می دهند ولی برای شکار پرندگانی مثل بحری و چرخ ، این پرنده طعمه می شود به این روش که دامی می گسترانند و باشه ی پای بسته به رسیمان نازک را رها می کنند تا در آسمان اوج بگیرد و چرخ برای شکار او بیاید . پس از آن ، شکارچی آرام آرام باشه را تا زیر دام می کشاند و پرندگان باارزش مورد نظر را اسیر می کند . اینچنین است که  این پرنده برای افرادی که در کوخت می نشینند ارزش دارد .

غاز ( قاز – وَه زنو ) از پرندگانی است که پس از تعادل هوا و سرما ، به منطقه می آیند . معمولا دسته جمعی سفر می کنند . سفید رنگ و بزرگ جثه هستند .  ظاهرا این پرنده از مناطق سردسیر به مکان های گرمتر کوچ می کند . قازها به طور دایم مورد حمله ی صیادان محلی قرار می گیرند و تا مهاجرت را به اتمام برسانند ، بسیاری از آنان شکار انسان ها می شوند .

بوتیمار نیز از پرندگان مهاجر زمستانی است . او که رنگی سفید و یک دست دارد ، در حاشیه ی آب ها ساعت ها می ماند به طوری که در باره ی او گفته شده که همیشه غصه ی تمام شدن آب را می خورد . به همین دلیل نام غم خورک را نیز بر خود دارد . در گویش دشتستانی ، به « بُتیمار » معروف است . مردم دهستان زیارت معتقدند چون « بُت » ( گلو ی ) این پرنده بلند و مانند مار است ، به این نام نامیده شده .

چالچالوک از پرندگانی است که مثل قاز برای گوشتش شکار می شود . این پرنده ی خاکستری و سیاه رنگ در زمستان ها ،  در حاشیه ی آب ها زندگی می کند . از ویژگی این پرنده این است که برای رد گم کردن ، مسافتی را زیر آب طی می کند تا از خطر خود را نجات بدهد .

لار خَر ( لار خور – لاشخور - کرکس ) از پرندگان فصلی است که در بنار پیدا می شوند . همان طور که از نامشان پیداست ، این پرندگان ، مردار خوار هستند . گردن بدون موی و بلندی دارند و هنگام تکه تکه کردن مردار ، گاه به همدیگر نیز حمله می کنند . زازو نیز از همین دسته است اما رنگ تیره تری دارد . زازو ها از کرکس ها چالاک تر هستند .

قلا قارقاروک پرنده ای رنگی و زیبایی است که در کمر رودخانه یا دیوار خانه های حاشیه ی روستا زندگی می کند . گاهی نیز در نخل بلندی لانه می بندد . او تقریبا به اندازه ی کبوتر و آبی رنگ است .

گزّه از پرندگان کوچک است به اندازه ی گنجشک . بسیار بدنی فرز دارد . ردیف رنگ سفید روی دم آن ، آن را زیبا تر می کند . این پرنده بسیار ساده است و هر جا طعمه را بیابد ، بدون ملاحظه به سوی آن می رود . به همین دلیل ، برای شکار این پرنده ، دام را پنهان نمی کنند . پزه پرواز ممتدی ندارد و هنگامی که به سوی آن می روی ، در جهت مقابل تو حدود 50 متر پیش رفته و روی بلند ترین نقطه که می تواند تکه چوب یا تکه سنگی باشد ، می نشیند . « دور دادن » گزه از اصطلاحاتی است که در در کودکی افراد اتفاق می افتاد . به این روش که وقتی کودکی گزه ای را می دید ، شاخک ( نوعی تله ) را که موری بالدار  به عنوان طعمه داشت را روی زمین آماده می گذاشتند و چوبی به ارتفاع تقریبی یک متر کنار آن روی زمین می کوبیدند . آنگاه طوری پشت سر  « گزّه » قرار می گرفتند که شخص صیاد با گزه و دام ، در یک خط قرار بگیرند . آنگاه در حالی که آهنگی بدین می خواندند به گزه نزدیک می شدند : « هَرِ دوری ، پا بلوری ، بِزه موری ، هَرِ گَزّه ، گوشتِ گزّه ، داره مَزّه » . گزه نیز در پرواز کوتاه دیگری تا نزد تله روی چوب می نشست . صیاد روی زمین می نشست تا گزه فرار نکند . این پرنده چند لحظه آرام می گرفت سپس طعمه را می دید و به طمع آن ، به دام می افتاد .

از دیگر پرندگان می توان به « سه تشک » ( سار ) ، سختوک ، خَردِر ، مرغ ماهی خوار  و  .... اشاره کرد . 





تاریخ : پنج شنبه 95/6/25 | 7:47 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 پرندگان       5

می پرسم : وطن ؟

می گوید فراموش کرده ای آن روستای بیابانی را

و نخلی که زیر آن

به آواز فاخته ها و خواندن عندلیبان گوش می دادیم

و کلاغی سبز

رطب در دهان ما می انداخت ؟

منوچهر آتشی – غزل غزل های سورنا . صفحه ی 66

پرندگانی نیز در فصل های خاصی  در بنار آب شیرین یافت می شوند که مهاجر هستند . دسته ای از آنان فقط عبور می کنند و می گذرند و تعدادی دیگر ، در زمانی خاص لانه می سازند و سایر مواقع سال ، از آنان خبری نیست . به نمونه ای از این پرندگان اشاره می شود .

قلا سوزوک : یا کلاغ سبز که اندکی از گنجشک بزرگتر و کشیده تر است و روی پرچین باغ ها و روی چوب های بلند دیده می شود و حشره شکار می کند و آن را به چوب می زند و از بین می برد و می خورد . پر های سبز یک دست این کلاغ کوچک ، زیبایی خاصی به آن داده است .

گاچی : به هنگام بهار می آید .  به اندازه ی بلبل و اندکی لاغر تر است اما هنگام راه رفتن ، مثل بلبل و گنجشک نمی جهد بلکه مانند کبوتر راه می رود . این پرنده ی سفید و زیبا در اطراف روستا روی زمین می نشیند و چینه جستجو می کند و کمتر به دام می افتد . گاچی خیلی حساس است و خطر را از دور احساس می کند و هنگام جست زدن برای پرواز ، جیک جیک می کند .

 دل زرد : در هنگام تابستان و برداشت محصول غلات می آید . این پرنده معمولا دسته جمعی سفر می کند و در درختانی مانند گز و کُنار به استراحت می پردازد . ظهر هنگام که به سایه ی این درختان پناه می برد ، جنجال زیبایی نیز دارند . دل زرد از گنجشک بزرگ تر است .

بلبل هزار : نوعی بلبل است که در فصل خرما می آید . دسته جمعی پرواز می کند و خرما می خورد . منقار قوی این پرنده طوری است که بخشی از خرما را قیچی کرده و مابقی نیز به زیر نخل می ریزد . گاه یک پنگ خرما مورد هجوم ده ها بلبل هزار قرار می گیرد و کمتر از پنج دقیقه ، پنگ کاملا از خرما تهی می شود . این پرنده از بلبل بزرگتر است و در لابلای خارها و درختان انبوه استراحت می کند و رنگ تخم آن آبی باز است      . 





تاریخ : چهارشنبه 95/6/24 | 1:46 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

پرندگان   -   4

بلبل - پندوق - خفاش

بلبل از پرندگان بومی بنار آب شیرین و دشتستان است که علاوه بر زیبایی ظاهری ، به خاطر آوازش ، آن را شکار می کنند . این پرنده که به بلبل خرما نیز معروف است ، با داشتن دمی بلند ، از گنجشک کشیده تر و با تنوع رنگ از جمله سفیدی صورت ، نوک دم و زردی زیر دمش ، از سایر پرندگان بومی شاخص تر است و  بیشتر در نخلستان ها یافت می شود . لانه اش را طوری می سازد که فضای بالای آن آزاد باشد . برای لانه سازی ، گاه برگ نخلی را انتخاب می کند و میان برگ نخل ، الیاف را طوری طوری می بافد ، که باد ، آن را به پایین نیندازد . لانه ی این پرنده در توفان های تابستانی ، همراه با شاخه ی نخل به آسانی  حرکت می کند .بلبل در ابتدای فصل خرما ، هر بار چهار تخم خاکستری با نقطه های ریز سفید می گذارد . بچه بلبل ها بیش از هر پرنده ی دیگری در معرض تهدید افراد هستند . شاید در بنار هیچ پسری را نتوان یافت که در طول عمر خود حداقل یک بار جوجه های بلبل را از لانه برنداشته باشد . به نظر می رسد که این  پرنده آوازش موروثی نباشد بلکه آواز را تقلید می کند . این نظر ازآنجا در ذهن من قوت می گیرد که  جوجه بلبل هایی که در خانه های مسکونی بزرگ می شوند ، صوت هایی که می شنوند را تقلید می کنند . بلبل از محبوب ترین پرندگان است و در ادبیات ایران جایگاه ویژه ای دارد .

از دیگر پرندگان بومی بنار ، پندوق است . این پرنده از ریز ترین پرندگان است و بیشتر در نخل و کُنار یافت می شود . شاید کمتر کسی این پرنده را در یک جا ساکن دیده باشد . معمولا در حال جست و خیز است تا جایی که می گویند : « پندوق دنبال چوب نه خم نه راست می گردد . » . لانه ی این پرنده کیسه ای و  آونگ است و دهانه ورودی تنگی دارد .

خفاش نیز از جمله پرندگانی است که لای درز ها و تَرَک های خانه ها لانه دارد . خفاش در تمام مدت روز در لانه به سر می برد و هم زمان با تاریک شدن هوا بیرون می آید و گاه صدها عدد از آن ها از یک شکاف بیرون می آیند .  این پرنده از لحاظ ساخت و پوشش با دیگر پرندگان تفاوت هایی دارد که همه خوانده ایم و  نیازی به تکرار آن نیست . در باره ی خفاش ، در باورهای مردم حکایت های زیبا و فراوانی وجود دارد که به امید خداوند ، در آینده به صورت کتابی تقدیم خواهد شد . در گویش مردم بنار ، به خفاش « شَوپَر » می گویند و تلفظ  همین واژه ، معمولا باعث می شود  تا برخی از دانش آموزان دبستانی ، نام آن را با « شاپرک » ( پروانه های بزرگ ) اشتباه بگیرند      . 





تاریخ : یکشنبه 95/6/14 | 7:16 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()

 پرندگان   -   3

 کبوتر 

هنوز

در آشیان شروه به سر می برم

آنک !

درخت به درخت ، فاخته های نخلستان

یکی شلیل می کشد از ژرفا :

کو کو ؟

و دیگری

پژواک می دهد صدای او را

-از ژرفای دیگر-

کوکو ؟ کوکو ؟

منوچهر آتشی . حادثه در بامداد . صفحه ی 20 و 21

کبوتر از پرندگان بومی دشتستان و بنار آب شیرین است . کبوتر در نگاه اول به دو دسته تقسیم می شود :

 الف : کبوتر خانگی

این نوع کبوتر را در خانه ها پرورش می دهند . معمولا برای آنان از قبل لانه می سازند . در دهه های پیش از این ، وقتی خانه های روستاییان به اتمام می رسید ، ردیف بالای خانه ی مسکونی خود را به صورت دریچه های پیوسته ای می ساختند تا کبوتران زیادی بتوانند در آن ها زندگی کنند . اگر چه کبوتر هر بار دو عدد تخم می گذارد اما یک جفت کبوتر با سرعت زیاد  به تعدادی قابل توجه تبدیل می شود . کبوتر پروازش کوتاه است و قادر به یکباره اوج گرفتن نیست برای مثال ، گنجشک اگر در گوشه ای گرفتار شود ، می تواند در اندک فضای موجود به بالا پرواز کند ولی کبوتر ابتدا مسیری آرام رو به بالا را باید طی کند و تقریبا شبیه هواپیما اوج می گیرد . کبوتر در رنگ های متعدد و با نام های مختلفی وجود دارد . کبوتران معمولا دسته جمعی پرواز می کنند و در آسمان روستا ، در دایره ای بزرگ بر فراز لانه های خود می چرخند . اگر چه برای  این نوع کبوتران دانه می پاشند اما گاهی نیز در بیابان ها فرود می آیند و چینه بر می دارند . کبوتر خانگی نیز در وحله ی اول به ساده و معلقی تقسیم می شود . ساده پروازی یکنواخت دارد اما کبوتر معلقی در نقطه ای از آسمان توقف می کند و یک یا چند معلق پشت سر هم می زند . قیمت این نوع کبوتر زیاد است .

ب : کبوتر باغی

کبوتر باغی معمولا خاکستری  و یک رنگ است . این کبوتر نیز به دو دسته ی « کُری » و « کـُکِی سُو »  تقسیم می شود . کری ( یاکریم )  در اندازه ای کوچک تر است و آوازی کوتاه با صدایی زیر دارد ولی ککی سو ( فاخته ) بزرگ تراست . این نوع کبوتر معمولا به صورت جفت پرواز می کنند اگر چه در فصل درو و برداشت محصول ، جمعی از آنان نیز در خرمن جا یافت می شود . کبوتر چاهی نیز وجود دارد ولی تعداد آن اندک است . کبوتر به گویش محلی « کُمتَر » خوانده می شود و در فرهنگ بنار آب شیرین جایگاه خاصی دارد . اصطلاح  « کمتر پوش » برای بیان میزان رشد غلات به کار می رود و بیان می کند که غله به اندازه ای رشد کرده که اگر کبوتری در آن بنشیند ، دیده نمی شود . زیبا ترین افسانه ای که در باره ی کبوتر ککی سو وجود دارد ، نشان از روح عدالت خواهی مردم دشتستان می دهد .

 «  کبوتر باغی (ککی سوkokoysu ، فاخته) دراصل، آدم بود که به امر خداوند ، تبدیل به پرنده شد . از ابتدا آنان دو برادر بودند ، یکی بسیار زیرک و طماع و دیگری ساده وبی آلایش.

داستانش این بوده است که : روزی از روزها، سه عدد مشتک moshtak (گرده ی کوچک ِ نان) درست کردند ؛ برادری که زیرک بود، دو نان برای خود برداشت و یک نان به برادر داد ؛ برادر ساده هم وقتی می بیند که حقش ضایع شده،  قهرمی کند و از برادر جدا می شود بدون این که نانی بردارد . پس از مدتی، برادر زیرک از کار خود پشیمان شده و برای یافتن برادر خود کوه و باغ و همه جا را جستجو می کند و هنوز که هنوز است نیز او را پیدا نکرده است . خداوند اورا به شکل پرنده ای درآورده که می خواند : «ککی سو ککی سو / دوتاش تو یکیش مو» (برادرسیاهم! دوتا برای تو، یکی برای من) و می خواهد اگر برادر را بیابد، دو نان به او بدهد و یکی برای خود بردارد.

    چند همچون فاخته ی کاشانه جو

کو وکو  و  کووکو  و  کو وکو

 مثنوی معنوی . دفتر ششم . صفحه ی   1220  »

از کتاب باورهای مردم بنار آب شیرین . نوشته ی محمد غلامی . چاپ نشده         





تاریخ : شنبه 95/6/13 | 7:18 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.