سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 کشاورزی  32

نخل   بخش نهم

برای به دست آوردن خرمای خوب ، معمولا نخل ها را سم پاشی می کنند . بهترین زمان سم پاشی یکی قبل از کنه زدن  ( زمانی که ریس های نخل پراکنده اند )  و دیگری قبل از خارک شدن است . فصل برداشت خرما که می رسید ، مردم از ابتدا تا پایان برداشت کامل محصول ، شبانه روز در کپر های خود در باغ می ماندند و کار می کردند .

باغداران با پروند به بالای نخل می رفتند و پنگ را به آرامی در زنبیل قرار می دادند آنگاه آن را می بریدند آنگاه  ریسمانی بلند که یک سر به زنبیل و یک سر به پروند خود بسته بودند را پشت چوب های نخل عبور داده  ، آرام آرام پنگ را به آرامی پایین می فرستادند . امروزه مردم همان جا زیر نخل ، پنگ ها را در زنبیل ها و جعبه ها می تکانند اما در دهه های گذشته ،  پنگ ها را کنار هم روی تک ها صف می دادند و به ترتیب آنان را می تکاندند . خرماهایی که در پنگ می ماند را می چیدند و روی خرماها می ریختند و « دارپنگ » های بی خرما را منظم روی هم می چیدند تا خارک ها و رطب ها ی آن به مرور برسد و آنان را نیز بچینند و به خرما بیفزایند .

به دارپنگ های خشک شده ، « پنگاش » می گفتند و از آن برای جارو زدن حیاط استفاده می کردند . باغبانان خرما را دانه دانه ( کلّه کلّه ) پاک می کردند . منظور از پاک کردن ، جدا کردن خارک ، دنباز ، رطب ، « کَنگِه » ( خرمای خشک شده ) و « کت » های احتمالی از خرما بود . از کنگه برای غذای دام استفاده می شد و خارک ، دنباز و رطب نیز به مرور به خرما تبدیل می شد ولی چون کیفیت لازم را نداشت ، با قیمت ارزانتری به فروش می رفت . مردم روستا ، خرمای مصرفی سالیانه ی خود را یک جا برداشته و در « تاپو » می ریختند و به شدت به آن فشار می آوردند و زنجبیل به آن می زدند و برخی نیز به آن به طور پراکنده ، قصب می افزودند . تاپو ظرفی گچی بود که توسط روستاییان هنرمند ساخته می شد و معمولا عبدالکریم کهنسال ، عسکر عسکری و ... برای دیگران می ساختند . زیر تاپو ، سه پایه ی گچی قرار می دادند تا از زمین جدا بشود . روی سه پایه ، صفحه ای دایره ای کوچکی می ساختند و لبه های آن را کم کم بالا می آوردند و میانه ی آن را باز تر می ساختند و پس از آن دوباره تنگ می شد تا به دهانه ی تاپو می رسید . تاپو ها اندازه های مختلفی داشتند و بلندی آنان نیز تقریبا یک و نیم متر بود . وقتی خرماهای درون تاپو ته نشین می شد و دست به آن نمی رسید ، آن را خم کرده و سر تا سینه را درون آن می بردند تا خرما در آورند . خرما در تاپو غرق در دوشاب می شد و هر چه به ته آن می رسیدند ، میزان دوشاب بیشتر بود و بسیار پیش می آمد که رطوبت ناشی از دوشاب ، از بدنه ی تاپو بیرون می زد . هر گاه کسی نمی توانست خرمایش را به موقع بفروشد ، آن روی « چومه » می ریخت .

 

 





تاریخ : چهارشنبه 93/10/3 | 7:6 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.