سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زبان

زبان مردم بنار آب شیرین فارسی است اما آنان فارسی را با گویش محلی سخن می گویند . با وجود ارتباط مداوم مردم روستاها با یکدیگر ، برخی از اختلافات گفتاری هنوز برجاست که بارز ترین آن را می توان در بین مردم بنار با صفی آباد شنید . اگر چه گویش مردم دشتستان عموما به لری نزدیک است و هرچه به سمت شمال استان بوشهر پیش برویم ، این گویش غلیظ تر می شود اما در دهستان زیارت بین بنار و صفی آباد که بیش از دو کیلومتر با هم فاصله ندارند ، در تلفظ برخی حروف اختلاف است به گونه ای که می در ابتدای فعل مضارع در بنار و زیارت و کلل ، « می » ولی در صفی آباد « یی » تلفظ می شود و این در مورد تمام فعل های مضارع و مضارع منفی نیز صدق می کند . از این جهت مردم صفی آباد با آن که در تقسیمات کشوری در بخش مرکزی شهرستان دشتستان هستند ولی به بلوک انگالی نزدیک تر اند .

در بین واژه های مردم بنار وبه طور کلی در دهستان زیارت ، واژه هایی از زبان های باستانی یافت می شود که نشان می دهد این گویش ، بازمانده از زبان اصیل فارسی است .  به عنوان مثال واژه ی « تیشتر » که به معنای بز جوان است ، واژه ای  اوستایی است که هنوز در بنار کاربرد دارد . همچنین به دلیل ارتباط مردم با کشور های عربی و یا تهاجمات بیگانگان  به این منطقه ،پاره ای از واژه های متداول ملل دیگرنیز با این گویش در آمیخته که به عنوان مثال می توان به گاسلیت به معنی نفت (انگلیسی ) ، چماق (ترکی ) الساعه (عربی ) ، عریس به معنی عروس (هندی ) و.... اشاره کرد . البته ریشه ی زبان فارسی با زبان هندی در جایی به هم می رسند و این تشابه زبانی را در فیلم های هندی می توانیم به راحتی ببینیم . محقق ارجمند ایرج افشار سیستانی در کتاب نگاهی به بوشهر – جلد دوم – صفحه ی 632 می نویسد : « می توان گفت که زبان های مردم سواحل خلیج فارس و جزایر آن با زمانده ی لهجه ها و زبان های شبانکاره ای ، بلوچی ، کردی ، ترکمنی است و مفردات انگلیسی ، هلندی ، پرتغالی  ، هندی ، عربی و ترکی در آنها دیده می شود ولی استخوان بندی و ریشه ی آن ها فارسی است » .

امروزه در بین تحصیل کرده های ما و کسانی که از روستا رخت بر بسته و به شهر ها رفته اند ، زبان فارسی معیار رایج شده و بسیاری از آنان نه تنها خود ازبه کار بردن چنین گویشی خواسته یا ناخواسته فاصله گرفته اند ، بلکه بر آنند تا با فرزندانشان حتی درخانه نیز به زبان معیار سخن بگویند که این باعث شده تا تعداد معتنابهی از لغات پیشین از بین رفته و نسل امروز از معانی آن بی خبر بمانند . برخی نیز به غلط ، زبان را به شهری و روستایی تقسیم کرده و از بیان گویش خود احساس حقارت می کنند و ترس از متهم شدن به دهاتی بودن و روستایی بودن ، باعث شده تا از گویش محلی فرار کنند . در دوران ما ، هجمه های تلویزیون حاکم که در اختیار پایتخت نشین هاست ، باعث شده تا گویش محلی ما به مرور زمان نابود شود و زبان فارسی با گویش مرکز نشینان جایگزین آن گردد.  البته هجوم تکنولوژی و صنعت خاصه از زمانی که اینترنت قدم در خانه ها نهاد ، خطر بزرگی زبان فارسی را نیز تهدید کرده و هرکدام از ما روزانه ده ها واژه ی بیگانه به کار می بریم که اگر به این منوال پیش برویم ، نه تنها گویش بومی بلکه دیری نمی گذرد که زبان پارسی با همه ی شاهکارهایش را فراموش می کنیم  و متاسفانه هنوز مسئولان فرهنگ ما بیدار نشده اند .

 اگر به منابع پیشینیانی که نامشان مایه ی افتخار همه ی ماست نگاه کنیم ، متوجه می شویم که بسیاری از واژگانی که ما از به کار بردنشان احساس ترس داریم ، ابزار بیان اندیشه های بزرگان ادبی ما بوده اند . به عنوان مثال ما امروزه در گفتگوهای روزمره ی خود ،  از به کار گرفتن واژه ی « اشتر » پرهیز می کنیم تا به بی سوادی متهم نشویم حال آن که  تا چند سال پیش هم مردم این واژه را در بنار به کار می بردند . فردوسی بزرگ درباره ی ضحاک می فرماید :

مر او را ز دوشیدنی چار پای

زهریک هزار آمدندی به جای

بز و اشتر و میش را همچنین

به دوشندگان داده بد پاکدین

شاهنامه بر اساس چاپ مسکو . تصحیح ژول مول– جلد اول ص 28

یا « پاییدن » به معنی مراقبت کردن که در گویش بنار به کار می رفت و مثلا می گفتند من لاله را می پایم یعنی از مزرعه ی هندوانه مراقبت می کنم و یا فلانی را پاییدم یعنی او را زیر نظر داشتم ، امروزه علیرغم زیبایی هایی که این واژه دارد ، کاربردی ندارد . جالب این که این واژه از اعماق تاریخ و زبان خود را به ما رسانده ولی ما به راحتی او را از خود رانده ایم .  خشایار شاه  گفته است :

« هنگامی که من شاه شدم  بسیار ساختمان های عالی بنا کردم . آنچه را که به وسیله ی پدرم کرده شده بود من پاییدم و کارهای دیگری به آنها افزودم . »

خشایار شاه . نقل از  پایتخت های شاهنشاهان هخامنشی . علی سامی .ص 307

از این نمونه ها بسیار ها در اختیار دارم که در آینده به یاری خداوند بزرگ به صورت کتابی با مثال های متعدد از گذشتگان و کاربردشان در گویش بنار ، به علاقمندان فرهنگ بنار عرضه خواهم کرد . جای خوشبختی است که امروزه برخی از شاعران به سرودن شعر به گویش محلی روی آورده اند که خدمتی بزرگ در این زمینه محسوب می شود . در دهستان زیارت تعدادی از شاعران از جمله اسفندیار فتحی ، امان الله ابراهیمی ، معصومه خدادادی ( کتاب گجیک دشتسون – چاپ نشده ) و محمد غلامی ( کتاب گلبنگی – چاپ شده در سال 1390 ) بیش از دیگران به این مهم پرداخته اند .





تاریخ : دوشنبه 93/7/28 | 10:45 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.