• وبلاگ : وبلاگ اختصاصي روستاي بنار آب شيرين
  • يادداشت : مسلم جعفري
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + 123 
    By application just a brace or lots of articles on the armlet you possibly can body your characteristic layout, or actor the cautiously absitively on combos on cheap Pandora Jewellery campaigns. An beastly partner, as an illustration, may baddest to balance alone bracelets that are shaped like animals.
    + جعفري 

    روز دحو الارض واعمال آن 25 ذي قعده
    ساعت ?0:?5 ‎ق.ظ روز ???7/9/2
    دَحو» به معناي گسترش است و بعضي نيز آن را به معناي تکان دادن چيزي از محلِ اصلي‏اش تفسير کرده‏اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمين) اين است که در آغاز،تمام سطح زمين را آب‏هاي حاصل از باران‏هاي سيلابيِ نخستين فراگرفته بود. اين آب‏ها، به تدريج در گودال‏هاي زمين جاي گرفتند و خشکي‏ها از زير آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‏تر شدند. از طرف ديگر، زمين در آغاز به صورت پستي‏ها و بلندي‏ها يا شيب‏هاي تند و غيرقابل سکونت بود. بعدها باران‏هاي سيلابي مداوم باريدند، ارتفاعات زمين را شستند و دره‏ها گستردند. اندک اندک زمين‏هايِ مسطح و قابل استفاده براي زندگي انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع اين گسترده شدن، «دَحو الارض نام‏گذاري مي‏شود. خاتم المحدثين، شيخ عباس قمي (ره) روز دحوالارض،25 ذي قعده جزء چهار روز معروفي است روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد. 2ـ احيا و شب‏زنده‏داري شب دحوالارض که برابر با يک‏سال عبادت است.3ـ ذکر و دعا 4ـ انجام غسل به نيت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن خداوند در آيه 30 سوره نازعات مي‏فرمايد: «و زمين را بعد از آن (آفرينش آسمان و زمين) گسترش داد». بر اساس نظر بيشتر مفسران، منظور از «دَحيها» در اين آيه، همان دحوالارض است.
    + جعفري 

    مختار ثقفي» روز عاشورا کجا بود؟


    بلاذري مي‌نويسد: خانـه مختـار محل ورود مسلم بود.(2) اما با ورود مزوّرانه و غـيـرمـنتظره ابن زياد به کوفه، ناگهان اوضاع به هم ريخت و مسلم صلاح ديد از خانه مختار بـه خـانـه هـانـي بـن عـروه، کـه مرد مقتدر و با نفوذ شيـعـه در کوفه بـود، نقل مکان کند.
    يکي از سوالات نسبتاً مهمي که در رابطه با شخصيت مختار ثقفي،مطرح است اين است که چرا مختار سقفي در زمان قيام امام حسين(ع) به ياري ايشان نرفته ولي بعداً از قاتلان آن حضرت انتقام گرفته است؟

    با مراجعه به منابع تاريخي پاسخ اين سوال روشن خواهد شد:

    بر اساس گواهي تـاريـخ و تـصـريـح شـيـخ مـفـيـد و طـبـري، پـس از آن کـه مـسـلم بـن عـقيل وارد کوفه شد، مستقيما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامي داشت و رسما از او اعلام حمايت و پشتيباني کرد.(1)

    بلاذري مي‌نويسد: خانـه مختـار محل ورود مسلم بود.(2) اما با ورود مزوّرانه و غـيـرمـنتظره ابن زياد به کوفه، ناگهان اوضاع به هم ريخت و مسلم صلاح ديد از خانه مختار بـه خـانـه هـانـي بـن عـروه، کـه مرد مقتدر و با نفوذ شيـعـه در کوفه بـود، نقل مکان کند.

    مختار پس از ورود مسلم، آرام ننشست و پس از بيعت با مسلم، به منطقه خطرنيّه و اطراف کوفه براي جمع آوري افراد و گرفتن بيعت براي مسلم حرکت کرد. اما با دگرگوني اوضاع کوفه و تسليم مردم در مقابل ابن زياد، دوباره به کوفه بازگشت.

    ابن زيـاد دسـتور داد که دعوت کنندگان امام حسين(عليه السلام) و حاميان مختار با او بيعت کنند، وگرنه دستگيـر و اعدام مي‌شوند. ابن اثير نوشته است: هنگام دستگيري مسلم و هاني، مختار در کوفه نبود و او براي جذب نيرو به اطراف شهر رفته بود و وقتي خبر ناگوار دستگيري مسلم را شـنـيـد، بـا جمعي از افراد و يارانش به کوفه آمد. هنگام ورود به شهر، با نيروهاي مسلح ابن زياد بـرخـورد کـرد و در پـي يـک گـفت و گوي لفظي شديد، بين آنان و مختار و افرادش، درگيري پـيـش آمـد و فـرمـانـده آن گـروه مـسـلح کـشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زيرا مقاومت را به صـلاح نـديـدنـد؛ مـخـتـار از آنـان خـواست محل را ترک گويند تا ببينند چه پيش خواهد آمد.(3)
    ابن زياد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هاني، به شدت در جست و جوي مختار بـود و براي دستگيري او جايزه‌اي معيّن کرد.(4)

    دستگيري مختار توسط ابن زياد

    يکي از دوستان مختار بـه نـام هاني بن جبّه، نزد عمرو بن حريث، نماينده ابن زياد رفت و ماجراي مخفي شدن مختار را به عمرو اطلاع داد. عمرو به آن شخص گفت: به مختار بگويد مواظب خود باشد که تحت تعقيب است و در خطر مي‌باشد.
    مختار به حمايت عمرو نزد ابن زياد رفت. وقـتـي چـشـم ابـن زياد به مختار افتاد، فرياد زد: "تو هماني که به ياري پسر عقيل شتافتي؟ "مختار قسم ياد کرد که من در شهر نبودم و شب را هم نزد عمرو بن حريث به سر بردم."(5)

    ابن زياد که عصباني بود، عصاي خود را محکم به صورت مختار کوبيد، به طوري که از نـاحيه يک چشم صدمه ديد. عمرو برخاست و از مختار دفاع کرد و شهادت داد که او در ماجرا نبوده و بـه وي پناهنده شده است. ابن زياد کمي آرام گرفت و گفت: "اگر شهادت عمرو نبود، گردنت را مي‌زدم." و دستور داد مختار را به زندان افکندند.

    همچنان در زندان بود تا امام حسين(عليه السلام) به شهادت رسيد.(6)
    با توجه به اين مطالب مشخص مي شود که اوضاع کوفه در هنگام قيام امام حسين(ع)،بگونه اي بود که مختار نتوانست در قيام امام حسين(ع) شرکت کند.
    + جعفري 
    [utvd

    طنز/معناي سيزده جمله كليدي پزشكان!


    اين بيماري شما بايد فوري درمان بشه:
    يعني من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه اين بيماري خيلي ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتيبش رو بدم!

    خوب بگيد ببينم مشکلتون از کي شروع شد:
    يعني من از بيماريتون چيزي نفهميدم و ايده‌اي ندارم و اميدوارم شما خودتون سرنخي به من بدين!

    يک وقت ديگه از منشي براي آخرهاي اين هفته بگير:
    يعني من امروز با دوستام دوره دارم، بايد برم زودتر بزن به چاک!

    هم خبرهاي خوب و هم خبرهاي بد براتون دارم:
    يعني خبر خوب اينه که من قراره يه ماشين جديد بخرم و خبر بد اينکه شما بايد پول اونو بدين!

    من به اين آزمايشگاه اطمينان دارم بهتره آزمايش هاتون را اونجا انجام بدين:
    يعني من 40 درصد از پول آزمايش بيماراني که به اونجا معرفي مي کنم را مي‌گيرم!

    دارويي که براتون نوشتم داروي خيلي جديديه:
    يعني من دارم يه مقاله علمي مي نويسم و مي خواهم از شما مثل موش آزمايشگاهي استفاده کنم!

    اگه تا يک هفته ديگه خوب نشديد يه زنگ به من بزنيد:
    يعني من نمي دونم بيماريتون چيه شايد خود به خود تا يک هفته ديگه خوب بشه!

    بهتره چندتا آزمايش تکميلي هم انجام بدين:
    يعني من نفهميدم بيماريتون چيه. شايد بچه‌هاي آزمايشگاه بهتون کمک کنن!

    ابن بيماري الان خيلي شايعه:
    يعني اين چندمين مريضيه که اين هفته داشتم بايد حتما امشب برم سراغ کتاب هاي پزشکي و درمورد اين بيماري مطالعه کنم!

    اگه اين عوارض از بين نرفت هفته ديگه زنگ بزنيد وقت بگيرين:
    يعني تا حالا مريضي به اين سمجي نداشتم خدا را شکر که هفته ديگه مسافرتم و مطب نميام!

    فکر نمي کنم رفتن پيش فيزيوتراپيست فايده‌اي داشته باشه:
    يعني من از فيزيوتراپيست ها نفرت دارم نرخ‌هاي ما رو شکستن!

    ممکنه يک کمي دردتون بياد:
    يعني هفته پيش دو تا مريض از شدت درد زبونشون رو گاز گرفتن!

    فکر نمي‌کنيد اين همه استرس روي اعصابتون اثر گذاشته باشه:

    يعني من فکر مي کنم شما ديوونه هستين و اميدوارم يک روانشناس پيدا کنم که هزينه‌هاي درمانتون رو باهاش قسمت کنم

    گردآوري : گروه اينترنتي

    + جعفري 

    كدخبر: ?????
    تاريخ انتشار: ?? آبان ???? - ??:??
    print نسخه چاپي
    send ارسال به دوستان
    حدس بزنيد اين عکس چيه؟!














    بله درست حدس زديد عکس دانه هاي برف در زير ميکروسکوپ
    * نام:
    ايميل:
    * نظر:
    + جعفري 

    كدخبر: ?????
    تاريخ انتشار: ?? آبان ???? - ??:??
    print نسخه چاپي
    send ارسال به دوستان
    حدس بزنيد اين عکس چيه؟!














    بله درست حدس زديد عکس دانه هاي برف در زير ميکروسکوپ
    * نام:
    ايميل:
    * نظر:
    + مسلم جعفري 


    کم و بيش شنيده ايم که نوشابه‌هاى گازدار براى سلامتي زيان آور هستند، گرچه کمتر به اين هشدارها توجه مي کنيم اما تاکنون به استفاده هاى گوناگون آنها يا مزايايشان هم فکر کرده ايد؟ به گزارش جهان تاپسگلوب سايت استفاده‌هاي گوناگون و بعضاً عجيبي از "کوکاکولا" را ذکر نموده که مطالعه آن خالي از لطف نيست. به نوشته اين سايت مهمترين عناوين استفاده هاي گوناگون کوکاکولا بشرح زير است :

    1. در بسياري از ايالت هاي آمريکا، مامورين پليس راه دو گالن کوکاکولا در صندوق‌عقب ماشينشان دارند تا در صورت تصادف رانندگي، خون را با کمک آن از جاده پاک کند.

    2. اگر تکه‌اي از گوشت گاو را در يک ظرف محتوي کوکاکولا قراردهيد، پس از دو روز ناپديد مي‌شود !

    3. براي تميز کردن چيني هاي بهداشتي، يک قوطي کوکاکولا را داخل کاسه توالت بريزيد و يک ساعت صبر کنيد، سپس با آب پر فشار بشوئيد. اسيد سيتريک موجود در کوکاکولا لکه‌ها را خيلي قشنگ از سطوح چيني مي‌زدايد.

    4. براي برطرف‌کردن لکه‌هاي زنگ از سپر آب‌کرم کاري شده اتومبيل، سپر را با يک تکه کاغذ (فويل) آلومينيوم مچاله‌شده آغشته به کوکاکولا بسائيد و شاهد نتيجه مطلوب باشيد.

    5. براي تميز کردن فساد قطبهاي باتري اتومبيل، يک قوطي کوکاکولا را روي قطبها بريزيد تا با غليان کردن، آن را تميز کند.

    6. براي شل کردن پيچ و مهره‌هاي زنگ زده، تکه‌اي پارچه که لحظاتي قبل در کوکاکولا خيس شده است را براي چند دقيقه بر روي پيچ و مهره قرار دهيد.

    7. براي پختن گوشت ران آبدار، يک قوطي کوکاکولا را داخل ماهي‌تابه خالي کنيد، گوشت را لاي کاغذ آلومينيوم بپيچيد و داخل ماهي‌تابه بپزيد. سي دقيقه قبل از اتمام پخت، کاغذ آلومينيوم را باز کنيد، و آب گوشت را با کوکاکولاي داخل ماهي‌تابه مخلوط کنيد تا سس قهوه‌اي رنگ عالي‌اي به دست آيد.

    8. براي پاک کردن چربي از لباسها، يک قوطي کوکاکولا را داخل ماشين‌لباسشويي پر از لباسهاي چرب خالي کنيد، پودر لباسشويي اضافه کنيد و ماشين را روي دور عادي روشن کنيد. کوکاکولا به تميز شدن لکه‌هاي چربي کمک شاياني مي‌کند.

    9. کوکاکولا همچنين بخار آب را از روي شيشه جلوي اتومبيل تميز مي‌کند. (در مناطق سرد و مرطوب، مثل Midwest در شمال ايالات متحده آمريکا، گاهي اوقات شيشه جلوي اتومبيل از بيرون بخار مي‌کند که با برف‌پاک‌کن پاک نمي‌شود.

    10 .ماده موثر کوکاکولا اسيد فسفريک با pH برابر ??? است. اسيد فسفريک، ناخن را در مدت حدود ? روز حل مي‌کند. همچنين کلسيم را از استخوانها مي‌زدايد و عامل اصلي افزايش روز‌افزون پوکي استخوان است.

    11. براي حمل محلول کوکاکولا (محلول غليظ شده)، کاميونهاي حامل بايد از علامتهاي ويژه "مواد خطرناک" که براي حمل مواد به ‌شدت خوردنده در نظر گرفته شده است استفاده کنند.


    12. توزيع‌کنندگان اصلي کوکاکولا بيش از ?? سال است که از کوکاکولا براي تميز کردن موتور کاميونهاي خود استفاده مي کنند.
    + جعفري 

    خانمانسوز بود، آتش آهي گاهي ناله اي مي شکند پشت سپاهي گاهي
    گر مقدر بشود، سلک سلاطين پويد سالک بيخبر خفته براهي گاهي
    قصه يوسف و آن قوم چه خوش پندي بود بعزيزي رسد افتاده بچاهي گاهي
    هستيم سوختي ازيکنظراي اختر عشق آتش افروز شود برق نگاهي گاهي
    روشني بخش از آنم که بسوزم چون شمع روسپيدي بود از بخت سياهي گاهي
    عجبي نيست، اگر مونس ياراست رقيب بنشيند بر گل هرزه گياهي گاهي
    چشم گريان مرا ديدي و لبخند زدي دل برقصد ببر از شوق گناهي گاهي
    اشک در چشم، فريبنده ترت مي بينم در دل موج ببين صورت ماهي گاهي
    زرد رويي نبود عيب ،مرانم ازکوي جلوه بر قريه دهد خرمن کاهي گاهي
    دارم اميد که با گريه دلت نرم کنم بهر طوفانزده سنگي است پناهي گاهي
    پاسخ

    آقاي جعفري عزيز از اين كه ازمعيني كرمانشاهي شعرفرستاده ايد دستت دردنكند. هنوزازخاطرات زيبابرايمان بفرست .
    + جعفري 

    به گزارش آخرين نيوز، همشهري نوشت: اينجا آفريقا است کشور کنيا.

    تصوير بامزه و خنده‌داري است؛ در و ديوار ساختمان فرو مي‌ريزد اگر اين زرافه عظيم‌الجثه بخواهد وارد شود. اين ساختمان در سال‌هاي نه‌چندان دور متعلق به دو شهروند آمريکايي بوده است. آنها در اين هتل کوچک مشغول مطالعه روي زرافه‌هاي روثشيلد کنيا بوده‌اند. هنوز هم هتل متعلق به زرافه‌هاست. اين زرافه هم آمده سراغ غذا. آقايي را که در آستانه در ورودي هتل مي‌بينيد مسؤول غذا دادن به زرافه‌هاست. هتل در پنج کيلومتري نايروبي پايتخت کنيا در سال 1979 ساخته شده است. زرافه‌هاي روثشيلد از گونه‌هاي بسيار نادر و حفاظت شده آفريقا به شمار مي‌آيند. اين زرافه‌ها بومي کنيا هستند.


    zarafe.jpg

    + جعفري 

    آخرين نيوز:اين هتل زيبا و ديدني در ??? مايلي شمال دايره قطب شمال در روستايي کوچک که تقريبا هزار نفر ساکن دارد واق شدع است . اين هتل داراي ?? اتاق و يک کليساي زيبا مي باشد.هزينه اجاره اين اتاق ها شبي 1700 دلار است.

    پاسخ

    جعفري عزيز ازعكس هاي زيبايت ممنونيم .
    + جعفري 
    پاسخ

    دستت دردنكند .
    + جعفري 

    آخرين نيوز:اين هتل زيبا و ديدني در ??? مايلي شمال دايره قطب شمال در روستايي کوچک که تقريبا هزار نفر ساکن دارد واق شدع است . اين هتل داراي ?? اتاق و يک کليساي زيبا مي باشد.هزينه اجاره اين اتاق ها شبي 1700 دلار است.

    + مسلم جعفري 

    دادمعشوقه به عاشق پيغام كه كندمادر توبامن جنگ

    هركجا بيندم ازدور كند چهره پرچين وجبين پرآژنگ

    با نگاه غضب آلودزند بردل نازك من تير خدنگ

    ازدرخانه مراطردكند همچو سنگ ازدهن قلما سنگ

    مادرسنگ دلت تازنده ست شهد دركام من وتست شرنگ

    نشوم يك دل ويك رنگ تورا تا نسازي دل اوازخون رنگ

    گرتوخواهي به وصالم برسي بايد اين ساعت بي خوف ودرنگ

    روي وسينه ي تنگش بدري دل برون آري ازآن سينه تنگ

    گرم خونين به منش باز آري تا برد زآينه ي قلبم زنگ

    عاشق بي خرد نا هنجار نه بل آن فاسق بي عصمت وننگ

    حرمت مادري از ياد ببرد خيره از باده وديوانه زبنگ

    رفت ومادر راافكند به خاك سينه بدريدودل آورد به چنگ

    قصد سر منزلد معشوق نمود دل مادربه كفش چون نارنگ

    از قضا خورد دم در به زمين واندكي سوده شد او راآرنگ

    وآن دل گرم جان داشت هنوز اوافتاد ازكف آن بي فرهنگ

    از زمين باز چو برخاست نمود پي برداشتن آن آهنگ

    ديد كز آن دل آغشته به خون آيد آهسته برون اين آهنگ

    آه دست پسرم يافت خراش آه پاي پسرم خورد به سنگ

    پاسخ

    آقاي جعفري عزيز سلام. ازاين كه شعرزيباي ايرج ميرزا رابراي بنارانه فرستاده ايد، سپاس