با سلام ؛ از جناب غلامي ممنونم مطالب جذاب و شنيدني بود براي من تازگي داشت :
شيريني خاطرات تلخ ، را هيچ وقت نمي توان از ياد برد :
در جواب هم ولايتي عزيز مي توان گفت : با توجه به اينکه زمان سيل 65 بنده 5/1 سال بيشتر سن نداشتم در خصوص شدت سيل ، آب گرفتگي و خسارت وارده سيل 65 نسبت به سيل 80 نمي توانم قضاوت درستي کنم ، ولي به نظر بنده دلايلي وجود دارد که شدت سيل 80 به مراتب بيشتر از سيل 65 مي باشد :
1- منازل در سال 80 نسبت به سال 65 به مراتب از کيفيت و استحکام بالاتري برخوردار بودند.
2- کيفيت و استحکام سيل بند روستا ( طول , عرض و ضخامت ) در سال 65 قابل قياس با سال 80 نبود و با توجه به افزايش ارتفاع سيل بند در سال 80 در چند نقطه آب رودخانه از سيل بند لبريز شد.
3- در سال 65 اکثر اتاقها گلي تا حدودي آسيب ديدند و خسارات زياد وارده از سيل حاکي از آسيب پذيري بالاي منازل و شرايط زيست حاکم بر منطقه مي باشد ولي با توجه به شدت و ماندگاري سيل در سال 80 تقريبا 100 درصد اتاقهاي گلي به ويرانه تبديل شدند و تعداد زيادي اتاقهاي بلوکي و سنگي بيش از يک متر آب را تحمل نمودند و در موارد انگشت شماري اين اتاقها آسيب ديدند ، همچنان که در سال 80 با از بين رفتن اتاقهاي گلي ما شاهد تغييرکلي چهره و بافت قديم روستا بوديم.
4- حرکت قايق موتوري امداد و نجات ارتش ج.ا.ا در فرداي روز سيلي ساعت 1200( به همراه سه نفر خدمه که احدي از آنان جناب آقاي جليل سليمي بود ) در کوچه پس کوچه هاي اين روستا در اعماق بيش از يک متر به درب منزلمان آمدند و از اينکه شب سيلي از محدود افرادي بودم که منزل را بخاطر ترس و وحشت از سيل ترک ننموده ام تعجب نموده بوندند ، واين ماجرا شاهدي است بر اين مدعــا .
با تشکر
«بسمه تعالي»
با سلام؛
با سپاس فراوان از +32.
با تشکر از جناب غلامي خاطرات جالبي است؛ واقعاً مردمان روستا روزهاي سختي را در آن زمان با امکانات کم پشت سر گذاشتند. همچنين شاهد همکاري صميمانه افراد هم در کمک کردن به هم هستيم. اين طور که پيداست سيل65 از سيل سال81 خيلي جديتر و وحشتناکتر بوده است.