نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ جعفري 

يادش بخيرچه روزي بود بازي بنار وعيسوندمن هم جز تماشاگران بودم اين سو وآن سوي زمين فرارميكرديم يادم است لحظه اي كه يك تماشاگر عيسوندي صندلي رابسوي سر حبيب رضايي پرتاب كرد ولي حبيب شانس آوردتوسرش نخوردوحسين حسنپور با يك سنگ سرهشت نفر از آنه را شكست بعد به بيابان فراركرديم تا به ماشين رسيديم يادم هست خيلي راه كه با ماشين آمديم با مينيبوس يك ماشين سواري اشاره كرد وما شين ما ايستاد امراله ابراهيمي آمد بالا گفت شلوارمن پيش كي اشتباهي رفته كه همه نگاه كردند بعدمعلوم شد محمدتقي باقري اشتباهي شلوار امراله را پوشيده وشلوار او پيش امراله بود خلاصه يك روز پر خاطره اي بود.