• وبلاگ : وبلاگ اختصاصي روستاي بنار آب شيرين
  • يادداشت : همسنگر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مسلم جعفري 

    درتمناي ديدارت شب رااسيركردم

    وخواب رابراي پلكهايم حرام كردم
    تاشايد ببينمت

    امادريغا كه چشمانم به ديدارت ميسر نشدومانديم مسافري جامانده ازسفر

    (خدا ياهيچ مسافري رااز رفيقاش جا نذاره)

    ومانديم دراين هياهوي شهر نا كجا آباد

    ورفتيم به راهي كه هيچستان بود

    حالا تو آمدي پس از سالها

    چندين كيلو استخوان كه وزين بودند

    اما وقتي آمدي شميم استخوانهايت شهررا دوباره زنده كرد

    اي شهيد زنده.

    پاسخ

    جعفري عزيزم سلام . درآينده ازشعزتان استفاده خواهيم كرد .