سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کشاورزی    29

نخل   بخش  ششم

از اواخر اسفند تا اوایل فروردین ، نخل ها « دول » (دلو ) می زنند یعنی غلاف محصول خود را آشکار می کنند . این غلاف ، پوسته ی سختی است با  لبه ها ی تیز تا رشته رشته های ترد و سفید رنگ محصول نخل ، بدون آسیب و به سلامت از پشت « گُرد » های سبز و الیاف خشن نخل بیرون بیایند .

چند روزی به طول می کشد تا غلاف  براثر رشد محصول ، تَرَک بردارد و سفیدی محصول آشکار شود . به این مرحله ، «  فاش » شدن می گویند و این از معدود  موردی است که در فرهنگ لغات بنار ، فاش به معنی آشکار به کار می رود . به رشته های سپید درون غلاف ها « تاره » می گویند

تاره یل پاکی سفید و یِ قرارن ، ورِ ما فرقی ندارن

ولی آخُر یکیشون سیس و یکیش خارک زرد شکریمو / استاد فرج الله کمالی

درچنین هنگامی بود که گذشتگان وقتی می خواستند با فرزندانشان و کوچکتران شوخی کنند ، می گفتند : « مُخ تاره زده » یعنی نخل تاره بار آورده ولی طوری بیان می کردند که شنیده شود : « مُختار ِ  زده » یعنی کسی مختار را کتک زده است و در زبان مردم عامی نیز نوعی صنعت جناس به کار برده می شد . دراین مرحله باید نخل را « بو » بدهند . این کار به چند صورت انجام می گرفت . یک راه این بود که باغبان به تعداد لازم تاره های نخل نر را در کیسه ای می کرد و با خود به بالای نخل می برد و در دول ها می گذاشت . معمولا برای هر دول کبکاب ، چهار « ریس » ( رشته )  و برای سایر نخل ها کمتر می گذاشتند . اگر نخل بلند بود و دست کشاورز به آن نمی رسید ، با « پروند » بالای آن می رفت . راه دیگر که امروز معمول شده ، گرده افشانی است که معمولا گرده های نخل نر را جمع آوری کرده ، در پارچه ی ای قرار می دهند و به چوبی می بندند . چوب را در دست گرفته و با پارچه ، به دول های شکفته آرام آرام ضربه می زنند . ذرات گرده از پارچه نفوذ کرده  و نخل را بارور می کند .

تاره های سفید ، پس از چند هفته بزرگ و بزرگ تر شده و کاملا از غلاف بیرون می آیند و پراکنده می شوند . به این مرحله « هواوو » می گویند . این مرحله نیز دیری نمی گذرد و تاره های به رنگ سبز در می آیند و بزرگ می شوند و کم کم پنگ به علت سنگینی رو به پایین خم می شود . به محصولات در  این مرحله « پِهَک » می گویند . پهک ها وقتی سنگین شدند و روی « گُرد » های نخل افتادند ، نوبت به  « کِنِه » زدن می رسد . در این مرحله ، باغبان با داس به سراغ نخل می رود و اگر نخل بلند است ، با پروند از آن بالا رفته و در ابتدای امر ، تمام  « گـُرد » ها ی خشک ( شاخه های خشک ) را می برد و به زمین می ریزد. پس از آن گردی سبز از ردیف پایین نخل که زیر پنگ و اندکی مایل به ته « قُبه » پنگ و « دارپنگ »  باشد را طوری می برد که قریب نیم متر آن به نخل متصل باشد . آنگاه با دندانه های داس ، به فاصله ی تقریبی 5 سانتیمتر ، دو شیار بر چوب سبز مانده بر نخل را ایجاد کرده و آن را خالی می کنه و آنگاه پنگ را پایین آورده روی آن چوب قرار  می دهد به گونه ای که استخوان ضخیم وسط پنگ ، در آن شیار ( کنه ) قرار بگیرد و پنگ روی چوب نلغزد و بیرون نیاید . او به تعداد پنگ هایی که روی نخل قرار می دهد ، این کار را تکرار می کند . هر چه زمان بگذرد ، پنگ سنگین تر شده و روی آن چوب که به  « چوب کنه » معروف است ، محکم تر می شود و درمقابل باد و توفان مقاومت می کند و می ماند . پس از این کار ، کشاورز تا مدت ها نفسی به راحتی می کشد تا پهک های نخلش  « رنگ » شود .

تنگسونی سیت خوَر دارم : خرَک رنگن بیو

ای دمیتا سر پریشون مَسِّ پرونگن بیو / سید احمد شمس العلما 





تاریخ : یکشنبه 93/9/30 | 6:55 صبح | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.