سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقاله ی ارائه شده ، نوشته ی دوست نازنین و محقق عزیز آقای عالی زاده است که با مهربانی برای بنارانه ارسال کرده اند . به این عزیز خسته نباشید گفته و به قلم توانایشان درود می فرستیم / بنارانه
به نام خداوند یزدان پاک
با عرض سلام و ادب و احترام فراوان و ابراز احساسات صمیمانه و صادقانه و
بدون شائبه خدمت هیئت تحقیقیه و تحریریه «وبلاگ بنارانه».
پیرامون شناخت کلی بنار (بناری)بسیار مشعوفم که با توجه به علاقه و
استعداد و توان علمی خود در دوران اشتغال به شغل شریف معلمی در فرصت های
ولو کم و معدود پروژه ای تحقیقی پیرامون بناری را در ذهن خود پرورده و از
اطلاعات سالخورده گان و آگاهان قوم و نیز مطالب مندرج در کتب متعدد
،استفاده های شایان برده تا بتوانم مجملی از شناسنامه طایفه ام به دست
آورده و تحت عنوان از «بنار تا بناری» به رشته تحریر در آورم که به یاری
خداوند متعال مجموعه ی موردنظر به زودی در وبلاگ اینترنتی
www.aalizadeh.blogfa.com ثبت تا مورد استفاده ی اهل تحقیق و مطالعه واقع
شود.به ویژه که هدیه ای باشد  تقدیم بناری های عزیز و علاقه مند به تاریخ و
تحلیل تاریخی.گرچه چند سالی است که تحقیق فوق تهیه شده اما به دلیل پراکندگی این قوم
در استان های کهگیلویه  خوزستان ،بوشهر،فارس،گلستان،مازندران و ...همچنان
منتظر بدست آوردن مجموعه اطلاعات بیشتری بودم که لازمه آن سفر به آن
دیارها و پا نهادن به محل سکونت بناری ها بوده تا باب تحقیق و بهره از
دانایان فراهم گرد.در راستای تحقق این آرزو سفری به خوزستان (شهرستان صیدون دیار بناری نشین
واجل) و باغملک داشتم که گفته ها وسینه های پیران آنان با اصل عامل فرار
و پراکندگی کلی بناری حکایتی هماهنگ داشت،و آن هم همان واقعه ی سال
1174ه.ق است که با قتل والی جوان کریمخان زند یعنی هیبت الله خان باوی
(فرماندار پشت کوه کهگیلویه آن زمان) به وسیله ی کی شیخ عالی کدخدای وقت
بناری اتفاق افتاد.آنان از ترس خشم دولت قاهره وقت فرار را بر قرار ترجیح داده و پراکنده
شدند. لازم به ذکر است که در سال 1178ه.ق یعنی 4 سال بعد از واقعه ی فوق
الذکر شاه زند با لشکری جرار به مناطق لیراوی کوه(بهمئی و طیبی)از کوه
گیلویه ،حمله ور و پس از قتل جمعیت کثیری از رزمندگان آن دیار آنان را
تسلیم و عده ی زیادی را به فارس تبعید و گروهی را در قشون مخصوص شاهی
گمارد که به تبع این وحشت طوایفی هم از آنان به خوزستان و بوشهر و سایر
مناطق پراکنده شدند.با مطالعه ی مطالب برادران عزیزم در «بنارانه» و اظهار نظرات آنان متوجه
شدم که به دلیل گذشت زمان (250 ساله) و پراکندگی و بعد مسافت و عدم
امکانات و تسهیلات جاده ای و علمی و فوت سالخوردگان و دفن اطلاعات مفید
در سینه ی زمین ، جای تعجب ندارد که یکی از برادران در اظهار نظر خود
مهاجرت بناری ها را از کهگیلویه بی اساس دانسته و رد کرده است .
اما خوش بختانه آقای ابراهیمی اظهار داشته که طایفه ی بناری (بوشهر و
فارس)صد در صد غیر بومی (آن مناطق)بوده ، لذا به نظر این جانب همین مطلب
آدرس خوبی است تا به خواستگاه و زادگاه آبا اجدادی خود (کهگیلویه)توجه
نمایید.نکته دیگر این که برای اولین بار در این تحقیق با صفا و صمیمانه و
صادقانه برادران بناری آگاه شدم که  قریه دریس کازرون فارس هم از مجموعه
ی بناری است.لازم به ذکر است که در سایر مناطق فارس طبق متون تاریخ و جغرافیایی
فارسنامه ناصری مرحوم میرزا حسن فسائی شیرازی (ره)در مناطق تابعه ی
لارستان یکی در ناحیه ی جهانگیریه روستایی به نام چاه بنار
(چابنار)لارستان کهن وجود دارد.دیگری در ناحیه مضافات لار :منطقه ای تحت عنوان «بنارو» در قسمت شمالی
شهر لار بوده که تنباکوی بناروئی همیشه شهرت داشته است .با توجه به واژه
های مسمای آن قراء نیز با بناری ارتباط نزدیکی میتواند داشته باشد.
ای بسا که با تداوم تحقیقات بیشتر به وسعت و پراکندگی بناری توجه شده و
زوایای پنهان و آشکار محدوده ی جغرافیائی ،نشیمن،نوع زندگی و تاریخ آنان
روشن شود.به امید آن روز انشاالله .در اولین یاداشت خود که جهت برقراری پل ارتباطی و مکالمه و مکاتبه و
نهایتا دیدار می باشد ،قصدم روشن شدن این مطلب است که موطن اصلی نژاد
بناری کهگیلویه بوده که گذشتگان ما بر این پراکندگی واقف بوده و سینه به
سینه نقل قول کرده تا در مسیر گذر دوران دچار نسیان نشود .در پاسخ برادر محترم و عزیزی که ادعای موطن اصلی بناری (کهگیلویه)بوده را
تکذیب کرده و بی اساس دانسته باید عرض کنم که بسیاری از سکنه ی استان های
بوشهر و فارس از بازماندگان اهالی سابق کهگیلویه ،چرام و بهمئی بوده که
با همان نام ها و نشانه ها و واژه های متداول در دیار سابق ،در آن استان
ها سکونت دارند.منطقه ی چروم و چاروسای استان بوشهر و خشم چروم ،خشت و کمارج
،آبکناران،لار و گله دار ،آرندی کوه مره ی نودان چنار شاهیجان
کازرون،بهمئی (بهمه)بیضا،حسین آباد مرودشت(استان فارس) و... شواهدی روشن
و بدیهی بر این ادعاست .شک ندارم که ادامه ی کار شما عزیزان منجر به اثبات زوایای نه چندان پنهان
مسئله ی اصلی (یعنی یکی بودن قوم) خواهد شد.
نکته دیگر این که پرسیده اید بنار یعنی چه؟
این واژه ازنظر لغوی یعنی «پای کوه».هر چند حکایت گذشتگان ما از مردی به
نام «بنار»سخن می گویند که وی پدر طایفه ی بناری بوده است.موطن اصلی بنار
در پهنه ای طویل میان کوه های سر به فلک کشیده ی سردسیری مشرق دیشموک
کهگیلویه و در پشت دره ی سرسبز و کوهستانی و زیبای بهشت گونه ی بقئه ی
امامزاده میرسالار (ع)به نام «دلی بناری»و تنگ بنار آن معبر باریک میانه
ی میرسالار(ع) و دلی فوق الذکر قرار دارد که فعلا به رسم اختصار همین
کوتاه سخن را لازم و کافی میدانم .نیز تحلیل پسندیده ی آقای محمد غلامی در رد وجوهات واژه ی بناری مندرج در
وبلاگ بنارانه کاملا مورد قبول این جانب می باشد .
نکته دیگر در پاسخ عزیزی که از مال ملای ایذه ی خوزستان نوشته اند که در
آن مناطق و سایر نقاط خوزستان و بختیاری طایفه ای به نام «کی شیخ عالی»
وجود دارد و شهرت هائی را هم مرقوم فرموده، که آیا خواستگاه آنان با ما
یکی است ؟را باید عرض کنم که اگر آن طایفه از مناطق بهمئی نشین و بناری نشین
کهگیلویه و خوزستان به آن دیار مهاجرت کرده اند، قطعا یک خواستگاه داشته
و از یک تیره و تبارند.لذا اگر در این مورد افراد آگاه آطلاعات موثقی دارند ما را در جریان قرار
داده تا به وسیله ی این ریسمان (مراوده ی اطلاعاتی) بیشتر سخن بگوییم.
والسلام ....زواره عالی زاده ساکن گچساران از بناری های چرام (فرهنگی باز نشسته).

جمعه 08/02/1391 شمسی.

 

Quick Reply




تاریخ : سه شنبه 91/2/19 | 12:49 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.