روستای بنار آب شیرین با وجود کوچک بودن ، به اندازه ی شهری بزرگ نوشتنی دارد که برای انجام تمامی آن ، یک عمر نیز کفاف نمی دهد . برای معرفی کامل و همه جانبه ی این روستا ، ، از سال 1370 تا کنون تحقیق هایی انجام شده که حاصل آن ده کتاب است و از سال آینده به یاری خداوند بزرگ ، به مرور برای چاپ و انتشار آن ها اقدام خواهد شد . آنچه در اینجا می خوانید ،برش کوتاهی از مقدمه ی کتاب باورهاست :
به نظر می رسد که انسان از ابتدای خلقت با پرسش هایی رو به رو بوده . پرسش های بسیاری که می بایست برای آنان پاسخی نیز بیابد تا روح نا آرام خود را تسکین بدهد . پرس هایی که هنوز هم بسیاری از آنان بی جواب مانده اند و این اولین وجه تمایز او با سایر موجودات است . در این راستا ، به مرور زمان و در طول تاریخ ، تجربیات به کمک او آمده و به پاره ای از درگیری های ذهنی او پاسخی داده ولی هیچگاه پرسش های ذهن خلاق آدمی را پایانی نبوده است . شاید عاملی که در طول تاریخ تمدن ، بشریت را به چالش کشانده ، قوه ی تخیل او بوده . همان خیال پردازی ها که گاه به یاری اش آمده تا برای هر پدیده ای ، نکته ای و برای هر سوالی پاسخی بیابد . تخیل اگر چه در پاره ای از موارد ، به جای شناخت دقیق از پدیده ها ، می تواند آدمی را به بیراهه سوق دهد ، اما در عوض زمینه ی بروز هنر را نیز فراهم آورده است . افسانه هایی که امروز به عنوان فرهنگ عامیانه ی یک قوم مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته ، ناشی از تجربیات ذهنی و تخیلات جامعه است که بررسی آن ها می تواند کمکی بزرگ به رفتار شناسی و روان شناسی اجتماعی باشد .
انسان برای هر پدیده ای علتی جستجو کرده و هر گاه از طریق تجربی برای یافتن پاسخ دقیق در مانده ، ذهن جستجو گر به یاری اش آمده و جوابی برای آن ساخته تا بتواند در پناه آن ، به آرامش روحی و روانی برسد … …
با این وجود شاید اگر ما نیز به دوران انسان های اولیه برمی گشتیم ، کسانی که برای علل حوادث طبیعی آن روز ، بر پایه ی اندیشه ها و یا تخیلات خود توضیحاتی ارائه می داند را بزرگان جامعه ی آن زمان می دانستیم اگر چه امروزه ما بخشی از مجموعه ی این پاسخ ها و راه کارها را نمی پسندیم . اما نکته اینجاست که وقتی دانسته های ما با اعتقادات و باورهایمان گره بخورد به گونه ای که با وجود اعتراف به اشتباه بودن آن ، نتوانیم آنان را از درون خود دور بریزیم ، به ناچار باورهای صد ها ساله و هزاران ساله را با خود حمل می کنیم و به امروز و فردا می رسانیم . باورهایی که پاره ای از آنان را امروزه به نام خرافات می شناسیم . خرافاتی که با وجود آن که در جامعه ی مدرن زندگی می کنیم و ممکن است آنان را بر زبان نیاوریم و یا ادعای دوری از آنان را داشته باشیم ، اما بخشی از آنان با ما عجین شده اند . البته باید به این نکته نیز دقت داشت به همان دلیلی که امروزه ، بخشی از باورها ، با روزگار ما هم خوانی نداشته و از زندگی ما خارج شده اند ، باورهایی که به ما رسیده نیز در طول سده ها و هزاره های زندگی بشری ، پیوسته در حال به وجود آمدن ، تسویه و یا تصفیه شدن و پوست انداختن بوده اند . شاید روند این کار به کندی صورت گرفته باشد ولی انجام آن بسیار طبیعی به نظر می رسد .………
بیشتر محققین معتقدند ، برخی از باورهایی که امروز در ایران خاصه در جنوب و حاشیه ی ساحلی خلیج فارس رایج بوده و هست ، از هندوستان ، کشورهای عربی و کشورهای آفریقایی و ... آمده اند و به علل محرومیت ها ، جهل ، فقر ، ارتباط ملل گوناگون و پاره ای شرایط اقلیمی ، زمینه ی دریافت و پذیرش آن ها نیز فراهم بوده است . « ساحل نشینان جنوب با تشنگی آشنایی و الفت دیرین دارند . تشنه ی آب ، تشنه ی محبت ، تشنه ی حادثه ای که زندگی یک نواخت و بی رنگ و حالشان را نشاطی ببخشد و هر چیز تازه ای که حرکتی داشته باشد و رنگ مرگ از چهره شان پاک بکند . چنین است که آداب و رسوم و مراسم گوناگون مردمی را که با آن ها آمیزش داشته اند ، به راحتی پذیرفته اند . »
هدایت به گذشته های دور تر می نگرد و از « همسایگان مانند کلده و آشور که می توان آنها را مادر خرافات و جادو نامید » نام می برد که چگونه در فرهنگ ما تاثیر منفی داشته اند .
وجود خرافات ، واقعیتی انکار ناپذیر در تمام جهان دیروز و تمام جهان امروز و امروز جهان است . شاید گذشتن و صرف نظر کردن از داشته های مادی و حتی زندگی آسان باشد اما گذشتن از برخی از باورها به همین سادگی میسر نیست . این نکته ی مشترک رادر آثار نویسندگان جهان پیشرفته و عقب مانده می توانیم به روشنی ببینیم ……..
البته باید یادمان باشدکه بااین مقوله نمی توان برخوردعلمی کرد و با متر و معیارهای امروزی ، آنان را اندازه گرفت چرا که سخن هر دوره ای را باید با معیارهای همان دوره سنجید .....