سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک بوته ای درباغچه ی غلامعلی ملازمان پدرمحمدزمان زمانی سبزشد. هیچ کس نفهمید که چیست. کم کم بزرگ شد. محمدزمان برایم نقل می کردکه مثل انگوردرزیرش «رک1»زدیم تااین که بزرگ شدوگل زردی داد. روزی نوروزتنگ ارمی (برادرآخوندعبدالحسین تنگ ارمی که درآن موقع دربنارسکونت داشت) ازکوچه می گذشت. محمدزمان اوراصدازدوگفت: نوروز بیا. علفی درباغچه ی ماسبزشده ، به آن نگاه کن شایدآن رابشناسی. نوروزآمدوبه محض این که به آن نگاه کردخندیدوگفت به این می گویند گوجه فرنگی 2. محمدزمان گفت: نوروز ! کار ِچه می آید؟(به دردچه می خورد؟) گفت: باآن «اوپیاز3» می کنند. پت پتی(به تنهایی وبدون قاتقی دیگر)) هم می خورند. همان بوته ی گوجه فرنگی، یک من ونیم تایک من ویک چارک 4 محصول دادوماخیلی ازآن فروختیم وخودمان هم دائم ازآن می خوردیم ودومرحله هم سوغات کردیم . این اولین گوجه فرنگی دربناربود.

_________________

1- رکrok   ستون چوبی

  2- نوروزباانگلیسی هاکارکرده بود وگوجه فرنگی رامی شناخت. 

3-اوپیازow piyaazh   نوعی غذای ساده.

4- من man دربنارمعادل معادل75 کیلوگرم است.

 

 





تاریخ : دوشنبه 89/11/4 | 11:50 عصر | نویسنده : بنارانه | نظرات ()
.: Web Themes By Akj :.